به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ انتشارات حماسه یاران مسابقه کتابخوانی «تب ناتمام» با شعار «مقاومت نماد عزت» را برگزار میکند.
این کتاب روایت زندگی شهلا منزوی، مادر جانباز شهید حسین دخانچی است.
علاقهمندان میتوانند از اول آبان تا پایان آذر ۱۴۰۳ با تهیه کتاب در مسابقه شرکت کنند.
نکته مهم؛ عزیزانی که بعد از مطالعه کتاب به سایت حماسه یاران مراجعه کنند و به سوالات مسابقه پاسخ دهند، شانس برنده شدنشان ۲ برابر خواهد شد.
جوایز مسابقه هم برای هر سنی میتواند جذاب باشه؛ تبلت، ساعت مچی، هدفون، ایرپاد و جوایز نقدی و «هدیه ویژه هم برای ۱۰ نفر که مادر شهید، شهلا منزوی» برای برندگان در نظر گرفته است.
برشی از کتاب «تب ناتمام»:
«دیگر وقتش رسیده بود. چقدر باید صبر میکردم تا یکی پا پیش بگذارد. هفده سال مگر کم است!؟ آنهمه مدت منتظر مانده بودم و خبری نشده بود. آنهمه سال گوش به زنگ مانده بودم و اتفاقی نیفتاده بود، ولی دیگر نمیخواستم دست روی دست بگذارم. تصمیمم را گرفته بودم؛ باید همهچیز را تمام میکردم. باید سراغ مردی میرفتم که از مدتها پیش، فکر و ذهنم را مشغول کرده بود.
سال ۷۹؛ دختری دبیرستانی بودم و به روال هر جمعه صبح، مشغول جمع و جور کردن خانه. تلویزیون روشن بود و برنامههای سیمای استانی قم را نشان میداد. در یکی از رفت و برگشتهایم، چشمم به قاب سیاه و سفیدِ گوشهٔ اتاق افتاد. دوربین، در و دیوارهای خانهای را نشان میداد. پایینتر که رفت، به زنی رسید و بعد از او به مردی. مرد روی تخت خوابیده بود، آرام لبخند میزد و با حجب و حیا دوربین را نگاه میکرد. در آنِ دیدنش، صدها سؤال در ذهنم ردیف شد که حتی جواب یکی از آنها را هم نمیدانستم. آن آدم، با آن شرایط چطور زندگی میکرد؟ روز و شبش چگونه سر میشد؟ خانوادهاش چه میکردند؟ اصلاً با آن شرایط، چطور میتوانست آنقدر آرام باشد؛ لبخند بزند و با آرامش دوربین را نگاه کند. هرچه فکر میکردم، نمیفهمیدمش. هرچه در ذهنم، بین تمام کتابهایی که تا آن زمان ورقزده و خوانده بودم، دنبال نوشتهای میگشتم که زندگیِ امثال او را به تصویر کشیده باشد، چیزی پیدا نمیکردم. روایتی از آدمهایی که زندگیشان خاص بود و خودشان خاصتر؛ همان بازماندههای جنگ، که از زمین تا آسمان با بقیه فرق داشتند.
برای اطلاع از نحوه شرکت در مسابقه و تهیه کتاب به آدرس زیر مراجعه کنید:
hamasehyaran.ir/pooyesh-tab
نظر شما