به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اراک، دورهمی ادبی پنجاه و سومین نشست انجمن ادبی شامگاه چهارشنبه به خوانش و تفسیر منطق الطیر یا مقامات طیور عطار نیشابوری با حضور سید مهدی کتانفروش، مدرس این نشست پرداخته شد.
کتانفروش در این دورهمی ادبی به خبرنگار ایبنا گفت: این انجمن ادبی به دنبال این است که بیشتر موضوع کتابهایی را در نظر بگیرد که شرح آنها در بازار کتاب در دسترس نیست.
وی افزود: در پنجاه و سومین هفته خوانش و تفسیر اشعار کتاب منطق الطیر بیت شماره ۱۸۲۳ ادامه الحکایت التمثیلها مقاله نوزدهم عذر آوردن مرغان خوانش و تفسیر شد.
ابیات از قصه الحکایت التمثیل (عذر آوردن مرغان) را در زیر میخوانید:
... دیگری گفتش گنه دارم بسی
با گنه چون ره بَرد آنجا کسی
چون مگس آلوده باشی بی خلاف
کی رسد سیمرغ را در کوه قاف
چون ز ره سر تافت مرد پُر گناه
کی تواند یافت قرب پادشاه
گفت ای غافل مشو نومیدازو
لطف میخواه و کرم جاوید ازو
گر به آسانی نپنداری سپر
کار دشوارت شود ای بیخبر
گر نبودی مرد تایب را قبول
کی بٌدی هر شب برای او نزول
گر گنه کردی، درٍ توبه است باز
توبه کن کین در نخواهد شد فراز
گر به صدق آیی درین ره تو دمی
صد فتوحت پیشتاز آمد همی
کرده بود آن مرد بسیاری گناه
توبه کرد از شرم، باز آمد به راه
بار دیگر نفس چون قوّت گرفت
توبه بشکست و پی شهوت گرفت
مدّتی دیگر ز راه افتاده بود
در همه نوعی گناه افتاده بود
بعد از آن دردی درآمد در دلش
وز خجالت کار شد بس مشکلش
چون به جز بیحاصلی بهره نداشت
خواست تا توبه کند زَهره نداشت
روز و شب چون قلیه وی بر تابهای
دل پر به آتش داشت در خونابهای
گر غباری در رهش پیوست بود
ز آب چشم او همه بنشست بود
در سحرگه هاتفیش آواز داد
سازگارش کرد، کارش ساز داد
گفت میگوید خداوند جهان
چون در اوّل توبه کردی ای فلان
عفو کردم، توبه بپذیرفتمت
میتوانستم ولی نگرفتمت
بار دیگر چون شکستی تو به پاک
دادمت مَهل و نگشتم خشمناک
ور چنانست این زمان ای بیخبر
آرزوی تو که باز آیی دگر
باز آی آخر که در بگشادهایم
تو غرامت کرده باز استادهایم
غزل عطار مهمترین مراحل تکامل غزل فارسی است
محمدرضا شفیعی کدکنی در مورد عطار با عنوان «سرچشمههای شعر عطار» میگوید: «به لحاظ تاریخی؛ شعر عطار؛ بعد از شعر سنایی دومین اوج شعر عرفانی فارسی است و پس از عطار بلندترین شعر عرفانی؛ جلال الدین مولوی است. سه موج بزرگ؛ سه خیزاب بلند حیرت آور؛ در این دریا وجود دارد. اول سنایی و دوم عطار و سوم جلال الدین مولوی؛ اینها سه اقلیم پهناور؛ سه کهکشان مستقل اند که فضای بیکرانه ی شعر عرفانی فارسی و بیاغراق؛ شعر جهان را احاطه میکنند و در ضمن کمال استقلال سخت به یکدیگر وابسته اند و یکدیگر را تکمیل میکنند.
شعر عطار در نگاه نخست گاه؛ خواننده را میرماند اما شکیبایی و قدری آمادگی روحی لازم است تا به درون این باغ راه پیدا کنیم. وقتی انس گرفتی میبینیم که در آن سوی بعضی ناهماهنگیها؛ چه منظومه منسجمی از احساس و اندیشه وجود موج میزند.
غزل عطار یکی از مهمترین مراحل تکامل غزل فارسی است. که اوج آن را باید در دیوان شمس الدین مولوی جست…»
به گزارش ایبنا، فریدالدین ابوحامد محمد بن ابوبکر ابراهیم اسحاق عطار کدکنی نیشابوری شاعر و عارف نام آور ایران در قرن ششم و آغاز قرن هفتم هجری است. ولادتش را به سال ۵۳۷ در کدکن از توابع نیشابور گفتهاند.
عطار در قتل عام نیشابور به سال ۶۱۸ به دست سپاهیان مغول به شهادت رسید و مزار او هم در جوار آن شهر است.
نظر شما