هاجر سلیمی نمین در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در رابطه با کتاب توضیح داد: دلیل انتخاب این کتاب برای ترجمه به فارسی، نیاز به منابع و مراجع معتبر در زمینه هنرهای جدید و چیدمان در زبان فارسی است. در ایران منابع کمی در این زمینه وجود دارد و این خلا میتواند برای پژوهشگران و علاقهمندان به هنر معاصر محدودیتهای زیادی ایجاد کند. کتاب «فضاهای هنر چیدمان از حاشیه به متن» بهخاطر پرداخت به تحولات هنرهای جدید و بهویژه هنر چیدمان از دهه ۱۹۶۰ به بعد برای ترجمه اهمیت داشت. ۱۹۶۰ به بعد دورهای است که تحولی عظیم در تاریخ هنر ایجاد میشود.
وی افزود: از آنجایی که ایران کمبود منابع در این زمینهها دارد، ترجمه این کتاب میتواند به پر کردن فضای خالی پژوهش در رشته هنر چیدمان کمک کند. وقتی برای اولین بار نسخه اصلی کتاب را مطالعه کردم؛ متوجه شدم، مباحثی که در این کتاب مطرح شده، برای جامعه هنری و دانشگاهی ایران کاملاً نو و جذاب است. این موضوعات نهتنها به تاریخ هنرهای جدید و چیدمان پرداختهاند، بلکه به شکلی فلسفی و ژرف در مورد چگونگی رشد و تحول این هنرها از حاشیه به متن صحبت میکند.
هاجر سلیمی نمین سپس درباره بازخوردهای کتاب در جامعه دانشگاهی ایران صحبت کرد و اظهار داشت: متأسفانه برخلاف انتظارات، این کتاب در دانشگاهها و مراکز آموزشی مورد توجه قرار نگرفته است.
او گفت: در ابتدا امیدوار بودم که کتاب بهعنوان منبع دانشگاهی در رشتههای مختلف هنری و تاریخ هنر معرفی شود، اما متأسفانه هیچ حمایتی از سوی نهادهای دانشگاهی از این کتاب صورت نگرفت.
سلیمی نمین ادامه داد: این کتاب بهطور مستقل و با هزینه شخصی چاپ شده و هیچگونه حمایت یا توجه ویژهای از سوی مراکز دانشگاهی و علمی ایران دریافت نکرده است. با این حال، کتاب در تیراژ بسیار محدودی منتشر شد و هیچ اطلاعاتی از اینکه چه تعداد از آن در دسترس مخاطبان قرار گرفته است ندارم. هرچند، هیچ بازخورد مؤثری از سوی دانشگاهها یا مراکز پژوهشی تاکنون به دست من نرسیده است.
در ادامه، وی به ضعفهای موجود در نظام آموزشی و پژوهشی ایران اشاره کرد و گفت: در دانشگاههای ایران، هنوز توجه زیادی به هنرهای جدید و چیدمان نمیشود. در حالی که در کشورهای دیگر، هنرهای جدید از دهه ۱۹۶۰ بهطور جدی در برنامههای درسی و پژوهشی دانشگاهها قرار گرفتهاند، در ایران همچنان توجه به هنرهای کلاسیک و قدیمی معطوف است.
نویسنده کتاب «فضاهای هنر چیدمان» بهویژه از این موضوع ابراز نگرانی کرد که در دانشگاههای ایران فقط یک یا دو درس اختیاری در زمینه هنرهای جدید وجود دارد و این در حالی است که در دانشگاههای معتبر جهان، این نوع هنرها بهطور جدی تدریس میشوند.
وی افزود: مشکل اصلی در ایران، عدم توجه به تحولات جهانی هنرهای معاصر است و این مسئله باعث میشود که پژوهشگران و هنرمندان ایرانی در مقایسه با سایر کشورها از این تحولات بهطور کامل مطلع نشوند. این عقبماندگی بهدلیل عدم وجود منابع مناسب و عدم حمایت از پژوهشهای هنری است که بهویژه در زمینه هنرهای جدید و چیدمان بهشدت احساس میشود.
هاجر سلیمی نمین در ادامه توضیح داد: در دهه ۱۹۶۰، هنرمندان بزرگ با احساس خلا در هنرهای سنتی و کلاسیک، بهدنبال ایجاد تغییرات اساسی در شیوههای هنری بودند. در این دوره، هنرهای جدیدی مانند هنر چیدمان، هنر مفهومی و هنر محیطی بهوجود آمدند که پایهگذار تحولات بسیاری در هنر معاصر بودند. این هنرمندان با استفاده از روشهای نوین و مواد غیرمتعارف، مفهوم هنر را بهطور کامل تغییر دادند و راه را برای ایجاد آثار هنری جدید و متفاوت باز کردند.
وی افزود: هنرمندان ایرانی، هنوز آگاه به این نکته نیستند که میتوانند تحولی در هنرهای معاصر ایجاد کنند و در نتیجه، بهجای اینکه بهدنبال نهادهای جدید برای حمایت از هنر باشند، همچنان در سیستمهای سنتی و قدیمی گیر افتادهاند.
سلیمی نمین ابراز امیدواری کرد: امیدوارم در سالهای آینده، توجه بیشتری به پژوهش در زمینه هنرهای جدید در ایران معطوف شود و این موضوعات بهطور جدی در دانشگاهها و مراکز پژوهشی مورد بحث و بررسی قرار گیرند. جامعه هنری ایران در آینده نزدیک باید آگاهتر و فعالتر در ایجاد تغییرات جدید در عرصه هنر عمل کند.
نظر شما