به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رمان «پروفسور عاشق؛ باومگارنتر» آخرین اثر پل آستر نویسنده آمریکایی است که چندی پیش در۳۰ آوریل ۲۰۲۴ در منزل خود در نیویورک درگذشت. آخرین نوشته پل آستر با ترجمه شهرزاد لولاچی بهتازگی توسط نشر نگاه به چاپ دوم رسیده است. گفته شده این رمان گویی شرح حال و قصه زندگی خود نویسنده است.
رمان «پروفسور عاشق» اثر پل آستر، داستانی تأثیرگذار است که به کاوش در مضامین عشق، حافظه و فقدان از دریچه دید استاد فلسفهی سالخوردهای میپردازد که با مرگ همسر دوستداشتنیاش دستوپنجه نرم میکند. داستان حول محور سی. باومگارتنر، پدیدارشناس و نویسندهی مشهور ۷۱ سالهای جریان دارد که بهزودی از دانشگاه پرینستون بازنشسته میشود. زندگی او تحتتأثیر عشق عمیق و پایدارش به همسرش آنا تعریف شده است، که متأسفانه نه سال پیش در یک حادثهی غرقشدگی جان خود را از دست داد.
رمان به شیوهای غیرخطی روایت میشود و در خاطرات و یادآوریهای باومگارتنر سیر میکند و ردپای رابطهی او با آنا را از اولین دیدارشان به عنوان دانشجویان بیپول در نیویورک ۱۹۶۸، تا ازدواج پرشور چهل ساله آنها پیمیگیرد و حتی به دوران جوانی باومگارتنر در نیوآرک و زندگی با پدر لهستانیتبارش که لباسفروش بود، میرود.
آستر با ظرافت و مهارت، خواننده را به درونِ دنیایِ باومگارتنر میکشاند و ما را با افکارِ پراکنده، احساساتِ متناقض و چالشهایِ وجودیِ او آشنا میکند. باومگارتنر با فقدانِ همسرش دست و پنجه نرم میکند و در عینِ حال، با پرسشهای بزرگ زندگی، مانند مرگ، هویت و معنای وجود، روبرو میشود و با نگاه تیزبینانهای به زیباییهای زندگی روزمره و به ماهیت حافظه میپردازد، اینکه چرا لحظات خاصی را به یاد میآوریم و برخی دیگر را فراموش میکنیم. این رمان تأملی عمیق دربارهی مسئلهی ذهن و بدن است که باومگارتنر در پیِ درگذشت آنا با آن دستوپنجه نرم میکند.
اینرمان در ۵ فصل نوشته شده است، بخشی از متن رمان، سفر پروفسور به گذشته و خاطراتش است که زندگی خوب و خوشی با آنا داشته است. نوجوانی باومگارتنر نیز بخشی از روایت اینداستان را تشکیل میدهد که قسمتی از آن مربوط به مهاجرت او و خانوادهاش به آمریکا اختصاص دارد. جنگ ویتنام، زندگی مهاجران در آمریکا، شکاف طبقاتی در اجتماع آمریکا، اوکراین و … از دیگر موضوعاتی هستند که در آینه متن اینرمان روایت میشوند. به اینترتیب میتوان با مرور زندگی پل آستر و دهههای اخیری که بر تاریخ آمریکا گذشته، موضوعات مندرج در اینداستان را بهتر درک کرد.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم: «سپس شب چهارشنبه، بیست و دوم نوامبر، شب روز شکرگزاری و نهمین سالگرد قتل کندی در دالاس فرا رسید. بعد از یک روز کار بهشدت سخت، موریس بیمقدمه کارکنان را برای شام قبل از تعطیلات به رستوران فرانسوی در دهکده دعوت کرد. ماجرایی شد پرسروصدا و شاد که سه یا سهساعت و نیم طول کشید، و هنگامی که گروه کوچک شاد مبارزان ادبی آخرین جرعههای نوشیدنی را سر کشیدند؛ به سمت متروی میدان شریدان به راه افتادم. با هفت دلار اسکناس و پول خرد در کیفم، در فکر که باید با متروی محلی به خیابان صدوشانزدهم بروم یا با متروی سریعالسیر خیابان چهاردهم بروم و بعد در خیابان نودوششم سوار متروی محلی شوم. افکار فردی نیمههوشیار در ساعت یازده شب بعد از پانزده ساعت کار شدید و غذای زیاد به سوی خانه. به خاطر ندارم با کدام مترو یا متروها رفتم، اما حدود ساعت یک ربع به دوازده به محلهام برگشتم. شبی تاریک در ماه نوامبر بود و سرمایی که به عمق استخوانهایم نفوذ میکرد. چراغهای خیابان در هوایی مهآلود زیر ابری از مه سوسو میزدند. ماه پشت ابرها پنهان بود و هیچستارهای در آسمان نبود. اول برادوی و خیابان صدوشانزدهم، بعد پیاده تا پایین خیابان در شیب سمت رودخانه، بعد چند پیچ تند به راست در خیابان کلرمونت»
چاپ دوم رمان «پروفسور عاشق؛ باومگارنتر» با ترجمه شهرزاد لولاچی در ۱۹۲ صفحه و به قیمت ۲۲۵ هزار تومان توسط نشر نگاه عرضه شده است.
نظر شما