چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۷
نداشتن دانش ادبی سوژه را شهید می‌کند/ با ریختن مصاحبه در کتاب اثر ماندگار خلق نمی‌شود

نرگس فرجادامین، نویسنده گفت: در زمینه آثار داستانی از ابتدا آثار قوی هم داشتیم اما در آثار مستند، افرادی سراغ این قالب رفتند که نویسنده نبودند. اصلاً حداقل‌های دانش ادبی را هم نداشتند. آنها تصور می‌کردند اگر مصاحبه‌ها را فقط پیاده کننده و در یک کتاب بریزند و منتشر کنند، یک اثر ماندگار خلق کردند. اما متاسفانه این‌طور نبود و خیلی از سوژه‌ها شهید شدند.

سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): کتاب «ماهرخ» خاطرات سیده ماهرخ حسینی از جنگ داخلی سوریه با حضور قاسمعلی فراست، منتقد، نرگس فرجادامین، منتقد و مهشید اسماعیلی، مولف اثر سه‌شنبه ۱۸ دی‌ماه در سرای کتاب موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران بررسی و نقد شد.

میثم رشیدی، مجری این برنامه گفت: دو نکته یا دو چالش اساسی در باره این کتاب مطرح است که به خوبی این چالش‌ها را پشت سر گذاشته شده است؛ به همین دلیل ما با یک متن جذاب روبه‌رو هستیم. نکته نخست، محقق و نویسنده اثر جدا هستند، تحقیق و مصاحبه اثر به عهده سجاد محقق بوده و نویسنده کتاب مهشید اسماعیلی است.

او با اشاره به چالش دوم عنوان کرد: محقق و راوی از یک جنس نیستند. شاید اگر با یک محقق زن مواجه بودیم این اثر به شکل دیگری درمی‌آمد. تصور می‌کنم نویسنده با گفت‌وگوهای تکمیلی این چاله را پر کرده است. البته سجاد محقق هم تمام تلاشش را کرده تا با سوالات ریزی که در متن با آن مواجه هستیم از راوی جزئیات زیادی را بیرون بکشد.

روایت زنانه از جنگ سوریه

مهشید اسماعیلی، مولف کتاب گفت: به نظرم زنانه نگاه کردن به جنگ، مخاطبان را جذب کتاب کرده بود. از مصاحبه‌هایی که سجاد محقق زحمت آن را کشیده بود، تلاش کردم نکات زنانه را بیرون بکشم. یکی از چالش‌هایی که با آن مواجه شدم، راوی موافقت نکرد با من هم مصاحبه کند، برای همین چاله‌هایی ماند که هیچ وقت پر نشد.

او ادامه داد: من نهایت تلاشم را کردم که کتاب یک روایت خوب زنانه از جنگ باشد. از آنجا که راوی یک شهروند عادی در سوریه بود، روایتش اهمیت پیدا کرد. چون این زن نه متعلق به گروه سیاسی خاصی بود نه نظامی. از این لحاظ سعی کردم روایت یک زن از محاصره شهر ایاد را بیاورم.

نانویسنده‌ها مستندنگاری جنگ را ضعیف کردند

نرگس فرجادامین، نویسنده گفت: خیلی خوشحالم که در دهه اخیر این آگاهی در فضای ادبی کشورمان شکل گرفت که سوژه‌ها را باید در زمان خودشان دریابیم. شاید ما سوژه‌هایی شبیه این کتاب یا حتی جذاب‌تر از آن در جنگ ۸ ساله خودمان داشتیم، اما شاید آن زمان این ورزیدگی را نداشتیم که آن سوژه‌ها مستند شود و در گرماگرم ماجرا خاطرات‌شان ثبت شود و حالا اگر بخواهد به شکل اثر ادبی دربیاید، دیر نمی‌شد.

او افزود: خوشبختانه کاری ارزشمندی که دوستان من در خط مقدم انجام می‌دهند این است که چنین سوژه‌هایی را درمی‌یابند. به عبارتی، همان زمانی که جنگ داخلی سوریه در جریان بود، سوژه‌ها را شکار کردند و تا حدی که می‌توانستند مصاحبه گرفتند و خاطرات دست اول را ثبت کردند. از این رو چنین کاری برای نویسنده‌ای که تدوین خاطرات را انجام دهد، خیلی ارزشمند است. به هر حال نویسنده‌ای که می‌خواهد کار مستند انجام دهد، به دلیل اینکه با یک فرد واقعی سروکار دارد، در خاطرات و وقایع نمی‌تواند دخل و تصرف بکند. این‌که مصاحبه‌ها دست اول و نزدیک به زمان وقوع باشد، به نویسنده وقتی در حال تدوین است، خیلی کمک می‌کند.

این نویسنده اظهار کرد: ما در تاریخ ادبیات فارسی آثاری داریم مانند «تاریخ جهانگشای جوینی» و «تاریخ بیهقی» که در نگاه نخست، مولف هدفش تاریخ‌نگاری بوده و قصد خلق اثر ادبی نداشته است. اما به مرور زمان این آثار وجه ادبی پیدا کردند و دانشجویی که وارد رشته ادبیات که می‌شود باید این آثار را هم بخواند. آنچه باعث شده این آثار چنین وجهی داشته باشند، ادبیت آنهاست. برای من به عنوان یک مخاطب جدی ادبیات حتی در کتاب‌های غیرداستانی هم مهم است، در مقیاس جهان ادبیات باز هم این مولفه خیلی مهمی است اثری که مستند، زندگی‌نامه تاریخ شفاهی و روایت است اگر ادبیت داشته باشد، ماندگار خواهد بود. این مولفه‌ای است که در کتاب «ماهرخ» وجود دارد و من به نویسنده دست‌مریزاد می‌گویم.

فرجادامین گفت: به عبارتی نویسنده از دانش نویسندگی استفاده کرده برای این‌که خاطرات یک شخصیت واقعی را به یک اثر ادبی تبدیل کند. به طوری که وقتی کتاب را خواندم از فرازوفرودهای داستانی و روایی که در تدوین اثر استفاده کرده بود، لذت بردم. از نثر خوب و این ارزش افزوده یک کار در قالب خاطره است.

او ادامه داد: این نکته را برای این گفتم که طی سال‌های اخیر، حجم آثار تولیدی در ادبیات مقاومت در کشور ما زیاد شده است، اما چه قدرش ماندگار شد؟ چه قدرش کیفیت ادبی داشته است؟ منظورم آثار مستند است نه آثار داستانی. در زمینه آثار داستانی از ابتدا آثار قوی هم داشتیم اما در آثار مستند، افرادی سراغ این قالب رفتند که نویسنده نبودند. اصلاً حداقل‌های دانش ادبی را هم نداشتند. آنها تصور می‌کردند اگر مصاحبه‌ها را فقط پیاده کننده و در یک کتاب بریزند و منتشر کنند، یک اثر ماندگار خلق کردند. اما متاسفانه این‌طور نبود و خیلی از سوژه‌ها شهید شدند.

دبیر بخش رمان خط مقدم بیان کرد: بنابراین فکر می‌کنم کتابی مثل کتاب «ماهرخ» و آثاری از این دست، اتفاق مبارکی در فضای ادبی است. امیدوارم چنین آثاری تکرار شوند.

سفر به جهانی پر از جنگ و دشواری

قاسمعلی فراست گفت: به نظرم کتابی که بر اساس خاطره نوشته شده، باید چهار ویژگی زیر را داشته باشد تا قابل خواندن باشد. نخست خاطره خوب که از زبان یک فرد مطرح بیان شود. به عبارتی هم خاطره جالب باشد هم فرد راوی خاطره آدم مهمی به شمار بیاید. گروه دوم خاطراتی است شاید چندان خوب نباشد اما راوی خاطره فرد بزرگی است. گروه سوم خاطراتی که به دل می‌نشیند، گاهی یک فرد معمولی خاطره‌ای را تعریف می‌کند که آدم احساس می‌کند چه خاطره خاصی بود.

او افزود: گروه چهارم خاطراتی است که خواندن آنها می‌تواند جذاب و دلنشین باشد، زمانی است نه راوی خاطره معروف باشد نه اتفاق خاصی در خاطره روی داده باشد، اما این اتفاق را با چنان لحن جالبی بیان و جزئیات و تصاویر خاصی از آن اتفاق برای شنونده ترسیم می‌کند که در پایان فکر می‌کنی اتفاق خاصی را بیان نکرد، اما آب‌وتاب و حسی بیان می‌کند که به دل آدم می‌نشیند.

این نویسنده عنوان کرد: من گمان می‌کنم هر کتاب خاطره‌ای که بخواهیم بنویسیم، باید یکی از چهار خصیصه‌ای که اشاره کردم، داشته باشد. اگر از این چهار اصل فاصله بگیرد، گمان نمی‌کنم آن کتاب خاطره خیلی قابل دفاع از کار درنیاید. در حال حاضر کتابی در زمینه جنگ وجود دارد که بالای صد بار تجدید چاپ شده است که در آن غلو، زیاده‌روی و تحریف وجود دارد.

فراست گفت: کتاب «کوچه نقاش‌ها» هم درباره جنگ است، خاطراتی که با لحن بچه‌های پایین‌شهر روایت شده است. این خاطرات به قدری زیبا و دلنشین بیان کرده بود که خاطره را فراموش می‌کردم. چون ادبیات و واژه‌های این فرد و اصطلاحاتی که به کار برده، برای من هر کدامش یک ضرب‌المثل است. حالا این کتاب به چند چاپ رسیده است؟

او ادامه داد: ما هر کتابی که می‌خواهیم بنویسیم باید دریابیم ارزش بیان کردن و چاپ شدن دارد؟ اگر با وسواس ویژه سراغ پاسخ این پرسش‌ها برویم، شک نکنید کتاب خاطره‌ای منتشر خواهد شد که ماندگار خواهد بود.

این پژوهشگر بیان کرد: به نظرم کتاب، حسی که به خواننده می‌دهد، انگار وارد جهان سخت دیگری می‌شوید که راوی آن را تجربه می‌کند و با ما هم در میان می‌گذارد. جهانی که پر از مشکلات، جنگ، آوارگی، محرومیت و آزار است. اما در دل این همه سختی، اتفاقات شیرینی روی می‌دهد و ازدواجی صورت می‌گیرد. کودکی به دنیا می‌آید و انس و الفتی میان وطن جدید برای زن ایجاد می‌شود.


فراست با اشاره به نکات مثبت کتاب «ماهرخ» گفت: نخست وارد شدن به یک دنیای جدید از طریق یک جغرافیای جدید به طوری که من از ایران به سوریه سفر می‌کنم و با تاریخ و فرهنگ متفاوتی آشنا می‌شوم. این تفاوت در جغرافیا، فرهنگ و افراد درگیر در ماجرا باعث می‌شود که نویسنده دست خواننده را بگیرد و او را پله پله جلو ببرد.


او افزود: در ابتدای کتاب نام ویراستار آمده است اما به نظرم کتاب نیاز به یک ویراستاری دارد به طوری که موارد متعددی از نیاز به ویراستاری در کتاب احساس می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها