به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، بیستوپنجمین نشست «صد کتاب ماندگار قرن» به بررسی کتاب «میرزا کوچک خان، سردار جنگل» تألیف ابراهیم رضازاده فخرایی اختصاص یافت. در این نشست که با حضور علی امیری، پژوهشگر و گیلانشناس، و هومن یوسفدهی، پژوهشگر تاریخ و ادبیات، در سالن فرهنگ سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد، به تحلیل ابعاد مختلف نهضت جنگل، تاریخنگاری آن و شخصیتهای مؤثر در قیام پرداخته شد. قربانعلی کناررودی، عضو هیئت علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، دبیری این رویداد را برعهده خواهد داشت.
قربانعلی کناررودی در آغاز سخنان خود، به تاثیر شرایط سیاسی و اجتماعی گیلان در سالهای منتهی به شکلگیری نهضت جنگل پرداخت و گفت: به باور بسیاری از پژوهشگران، مقدمه نهضت جنگل به نهضت مشروطیت بازمیگردد. فعالیتهایی که در این دوره در ایران صورت گرفت، در گیلان نیز بازتاب قابلتوجهی داشت. به دلیل موقعیت جغرافیایی این منطقه، همواره شاهد منازعات و مخالفتهایی با حکومت مرکزی بودیم.
وی افزود: در طول تاریخ، حکومتهای محلی مستقلی در این منطقه شکل گرفتهاند که برخی از آنها، مانند حکومت آلکیها، تصویری کوچک از حکومت صفویه بودند. اگر این حکومتها را در مقیاس بزرگتر بررسی کنیم، میتوان گفت که نوع نگاه مذهبی و سیاسی آنها شباهتهای زیادی با صفویه داشته است.
کناررودی، در ادامه به نقش میرزا کوچک خان در احیای مشروطیت و مبارزه با نیروهای خارجی اشاره کرد و اظهار داشت: میرزا کوچک خان حرکت خود را از تهران آغاز کرد و به زادگاهش، رشت، بازگشت. این مسیر با هدف احیای مشروطیت و خروج نیروهای خارجی، بهویژه روسها و انگلیسیها، از شمال ایران انتخاب شد. آرمانهای میرزا کوچک خان و همراهانش، حول محور استقلالطلبی و مقابله با دخالتهای خارجی در گیلان شکل گرفت.
این عضو هیات علمی، به کتاب «سردار جنگل» بهعنوان یکی از منابع اصلی تاریخنگاری این نهضت پرداخت و توضیح داد: این کتاب که در سال ۱۳۴۴ منتشر شد، هنوز هم بهعنوان یکی از معتبرترین منابع تاریخنگاری معاصر ایران مورد استفاده قرار میگیرد. از ویژگیهای برجسته این اثر، میتوان به حضور مستقیم نویسنده در بسیاری از وقایع و نقش او در جمعآوری دقیق مستندات اشاره کرد. ابراهیم فخرایی که وکیل دادگستری بود، بهواسطه شغلش با حساسیت ویژهای اطلاعات را جمعآوری و بهصورت منظم تدوین کرد.
وی درباره ساختار کتاب افزود: این اثر شامل یک مقدمه و ۱۶ فصل است. مقدمه کتاب دیدگاهها و اهداف نویسنده را روشن میکند و در فصول مختلف، نقش نیروهای خارجی، بهویژه انگلیس، بهتفصیل بررسی شده است. یکی دیگر از ویژگیهای مهم این کتاب، استفاده از تصاویر متعدد است که به مستند بودن آن کمک شایانی کرده است.
کناررودی در پایان به بازخوردهای مثبت و انتقادی درباره کتاب اشاره کرد و گفت: «هرچند در زمان انتشار، برخی افراد نهضت جنگل را بهعنوان یک شورش میدانستند و نگاه مثبتی به آن نداشتند، اما نویسنده با صداقت و دقت، حقایق را روشن کرده است. حتی منتقدانی که به جانبداری یا بومیگرایی نویسنده انتقاد داشتند، نمیتوانند از ارزش و اهمیت این اثر چشمپوشی کنند.
وی بیان کرد: این کتاب نمونهای از تاریخنگاری بیطرفانه است که توانسته تصویری روشن و مستند از نهضت جنگل ارائه دهد. پژوهشگرانی مانند مرحوم محمدعلی اسلامی ندوشن نیز در نوشتههای خود بر صداقت، صمیمیت و حس انساندوستی حاکم بر این کتاب تأکید کردهاند.
نهضت جنگل، قیامی ملی با ابعادی فراملی است
در ادامه این نشست، هومن یوسفدهی، پژوهشگر تاریخ و ادبیات، در ابتدای سخنان خود، به تشریح ویژگیهای منحصر به فرد نهضت جنگل پرداخت و گفت: نهضت جنگل نه تنها یکی از مهمترین قیامهای مسلحانه در تاریخ ایران بلکه در سطح جهانی نیز جایگاه ویژهای دارد. این نهضت که هفت سال به طول انجامید، توانست دهها شخصیت آزادیخواه و صدها رزمنده را در گیلان گرد هم آورد تا علیه سلطه بیگانگان به مبارزه برخیزند.
وی سپس به یکی از بارزترین تفاوتهای این نهضت با دیگر قیامها پرداخت وافزود: ماهیت ملی و فراملی نهضت جنگل، از جمله تفاوتهای اساسی آن با دیگر قیامهاست. نهضت جنگل نه تنها در پی آزادی ایران بود، بلکه به نوعی مبارزهای جهانی علیه سلطه بیگانگان به شمار میرفت. علاوه بر این، این نهضت دارای مرامنامهای مکتوب و روشن بود که اهداف و اصول آن را برای مردم شفاف میساخت
یوسفدهی همچنین به یکی از عوامل مهم موفقیت این نهضت اشاره کرد و گفت: حمایت گسترده مردمی از ارکان اصلی قدرت نهضت جنگل بود. برخلاف بسیاری از قیامها که تنها بخشی از مردم را به خود جلب میکنند، نهضت جنگل توانست حمایت عمومی مردم در گیلان و سایر نقاط ایران را جلب کند. این حمایت مردمی نه تنها جنبش جنگلیها را تقویت کرد، بلکه آن را به یک قیام مردمی واقعی تبدیل ساخت.
وی در بخش دیگری از سخنانش، از مشکلات پژوهشگران برای جمعآوری اسناد و مدارک معتبر نهضت جنگل سخن گفت و افزود: متاسفانه، به دلیل پایان خونبار نهضت و سالها ارعاب و انزوای جنگلیها، بیشتر اسناد و مدارک مربوط به این نهضت از بین رفتهاند. بهطور عمده، اسناد باقیمانده از منابع دولتی هستند و همین مسئله باعث شده است که بسیاری از روایتها و گزارشهایی که از سوی شخصیتهای سیاسی و نظامی نهضت جنگل منتشر شدهاند، غالباً توسط خویشاوندان، مطلعان یا افرادی که اسناد مربوط به آن را گردآوری کردهاند، نوشته شوند.
یوسفدهی، همچنین از تلاشهای اولیه برای ثبت وقایع نهضت جنگل نیز یاد کرد و گفت: اولین تلاشها برای ثبت تاریخ نهضت جنگل توسط درویشعلی کَلاشَمی، یکی از فرماندهان اصلی این نهضت، صورت گرفت. او در تلاش بود تا وقایع این نهضت را ثبت کند، اما متاسفانه هیچ اثری از آن باقی نمانده است. بعد از او، امانالله زنجش که در دو سال پایانی نهضت به این مهم پرداخته و به خواست میرزا کوچک خان، بخشی از خاطرات مشهدی بالان تاکازانی، یکی دیگر از فرماندهان جنگل، را ثبت کرد.
وی همچنین به روند انتشار آثار مختلف در سالهای پس از پایان نهضت اشاره کرد و گفت: در سال ۱۳۰۰ و پس از پایان نهضت جنگل، اولین تلاشها برای ثبت تاریخ جنگل آغاز شد. پنج نفر از کنشگران نهضت و نزدیکان میرزا کوچک خان، اقدام به نگارش تاریخ جنگل کردند. این اثر تحت عنوان 'کوچک جنگلی' در سال ۱۳۰۴ به آلمان فرستاده شد، اما به دلیل مشکلات مالی و سیاسی، منتشر نشد.
یوسفدهی افزود: با گذشت زمان و تغییر شرایط سیاسی، آثار دیگری نیز در زمینه تاریخ نهضت جنگل منتشر شدند. یکی از مهمترین این آثار، کتاب 'سردار جنگل' بود که در سال ۱۳۴۴ توسط ابراهیم فخرایی منتشر شد. این کتاب به عنوان یکی از منابع معتبر و جامع در زمینه تاریخ جنگل مورد توجه قرار گرفت و هنوز هم به عنوان یکی از منابع اصلی در این زمینه شناخته میشود.
وی با اشاره به تلاشهای گسترده پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ برای نگارش تاریخ جنگل، گفت: پس از انقلاب ۱۳۵۷، پژوهشگران زیادی برای نوشتن تاریخ نهضت جنگل اقدام کردند. این آثار شامل خاطرات افراد مختلف از جمله اسماعیل خان جنگلی و دیگر کتابهایی بودند که تلاش داشتند تا تصویری دقیقتر از وقایع جنگل ارائه دهند. این آثار در پی کشف حقیقت و تحلیل وقایع جنگل بودند.
یوسفدهی در پایان تأکید کرد: با وجود این تلاشها، هنوز هم تاریخ دقیق و جامع نهضت جنگل بهطور کامل ثبت نشده است. بسیاری از آثار منتشر شده تحت تأثیر فضای سیاسی و اجتماعی زمان خود قرار دارند و نتوانستهاند تصویری بیطرفانه از این نهضت ارائه دهند. پژوهشگران همچنان در جستوجوی راهی برای بازخوانی تاریخ جنگل از منظر دقیقتر و جامعتر هستند.
مستندسازی تاریخ جنگل و نقش مهمی در ثبت قیام میرزا کوچک خان
علی امیری، پژوهشگر و گیلانشناس، نیز در این نشست تخصصی، درباره ابراهیم فخرایی و تأثیرات او در ثبت و تحلیل قیام جنگل سخن گفت. وی در این سخنرانی با نگاه به ابعاد مختلف این قیام، آن را یکی از بزرگترین و شاخصترین قیامهای محلی ایران معرفی کرد و به تحلیل شخصیتهای کلیدی این نهضت پرداخت.
امیری در ابتدای سخنرانی خود با اشاره نقش میرزا کوچک خان جنگلی در شکلگیری انقلاب مشروطه اظهار داشت: میرزا با تفکر خاص خود توانست نه تنها نیروهای نظامی بلکه نخبگان اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را تحت تأثیر قرار دهد، این نهضت برخلاف انقلاب مشروطه که عمدتاً توجهاتش معطوف به طبقه متوسط جامعه بود، توانست تمامی طبقات جامعه سنتی آن روز را جذب کند. ویژگی بارز آن، جذب نخبگان و افراد صاحبنظر از همه اقشار جامعه بود.
وی در ادامه به ابراهیم فخرایی، روزنامهنگار و تاریخنگار مشهور گیلانی، پرداخت و با اشاره به اهمیت این روزنامهنگار در مستندسازی قیام جنگل بیان کرد: ابراهیم فخرایی با انتشار مقالات در روزنامههای مختلف، به ویژه در روزنامه» «طلوع»، نخستین کسی بود که تلاش کرد تا تاریخ جنگل و فعالیتهای میرزا کوچک خان را بهطور مستند ثبت کند. فخرایی در مقالههایش توانست تحلیلهای دقیق و ارزشمندی درباره قیام جنگل ارائه دهد.
امیری افزود: فخرایی با انتشار کتاب «میرزاکوچکخان، سردار جنگل» در سال ۱۳۲۴ شمسی، حق مطلب را درباره فتوحات و سلحشوریهای میرزا کوچک خان و یارانش ادا کرد و باوجود نقدهایی که به آن وارد شد، تاثیر بسزایی در تاریخنگاری نهضت جنگل داشت. این اثر نشاندهنده رویکرد متفاوت فخرایی به تاریخنگاری بود. او بهخوبی توانست تاریخ جنگل را ثبت کند و به بررسی آن از جنبههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بپردازد
این پژوهشگر گیلانشناس، در بخش دیگری از سخنرانی خود، به اهمیت سوابق روزنامهنگاری فخرایی پرداخت و گفت: قبل از اینکه فخرایی دست به قلم برده و کتابی را منتشر کند، بسیاری از یادداشتهای او در روزنامهها و مجلات مختلف چاپ شده بود. فخرایی در این یادداشتها به تحلیل دقیق وقایع جنگل و ارتباطات میان گروههای مختلف پرداخت. و از سال ۱۳۲۴ به بعد، با انتشار پاورقیهایی در روزنامههای مختلف، به نوعی خود را آماده میکرد تا یک اثر ماندگار در تاریخنگاری جنگل ارائه دهد.
وی با اشاره به اهمیت این یادداشتها ادامه داد: این یادداشتها برای نخستین بار نشان داد که فخرایی به عنوان یک مورخ و روزنامهنگار در پی ثبت و حفظ تاریخ جنگل بوده است. او نه تنها با استفاده از منابع مکتوب، بلکه با جمعآوری تجربیات شخصی و مستندات موجود در آن زمان، تاریخ جنگل را تدوین کرد.
امیری سپس به نقش نخبگان در قیام جنگل اشاره کرد و گفت: نخبگان در قیام جنگل نقش کلیدی داشتند. بسیاری از این نخبگان از دانشگاههای معتبر اروپا فارغالتحصیل شده بودند و با جمع شدن آنها تحت رهبری میرزا کوچک خان جنگلی، این نهضت توانست به یک حرکت جدی و سازمانیافته تبدیل شود. وی افزود: میرزا کوچک خان جنگلی توانست از میان این نخبگان افراد برجستهای را به خدمت گیرد که هرکدام در رشتههای مختلف علمی و فرهنگی، از جمله حقوق، مهندسی، و علوم نظامی، متخصص بودند. این نخبگان که بسیاری از آنها از دانشگاههای برلین و اتریش فارغالتحصیل شده بودند، در تحولات جنگل نقشی حیاتی ایفا کردند.
این پژوهشگر در پایان سخنرانی خود تأکید کرد: قیام جنگل نه تنها یک حرکت ملی برای آزادی و استقلال ایران بود، بلکه یک حرکت فرهنگی و اجتماعی نیز بود که آثار آن هنوز هم در تاریخ معاصر ایران قابل مشاهده است. فخرایی با نگارش کتابها و مقالات خود، توانست این تاریخ را ثبت کرده و درک ما از قیام جنگل را عمیقتر کند.
امیری همچنین تصریح کرد: هرچند هنوز برخی جنبههای این قیام در تاریخنگاری ایرانی مورد غفلت قرار گرفتهاند، اما تلاشهای فخرایی و دیگر مورخان همچون او، باعث شده تا قیام جنگل بهعنوان یکی از مهمترین قیامهای تاریخ معاصر ایران شناخته شود.
نشست با طرح پرسشهایی از سوی حضار و دریافت پاسخهای تخصصی از کارشناسان به پایان رسید.
نظر شما