دوشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۸۹ - ۱۱:۲۱
عبدالمجيد ارفعي، نخستين مترجم منشور كوروش به فارسي

منشور كوروش بارها توسط دانشمندان غربي ترجمه شده است. نخستين ترجمه آن به زبان انگليسي توسط «راولينسون» انجام گرفت. سپس كساني همانند «ويسباخ»، «ريختر»، ،«اوپنهايم» و نيز «لوكوك» به ترجمه آن همت كردند. در ايران اين منشور براي نخستين‌بار توسط دكتر عبدالمجيد ارفعي، استاد فرهنگ و زبان‌هاي خاور نزديك باستان، به فارسي ترجمه شده است.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، «هرمزد رسام» باستان‌شناس آشوري‌تبار بريتانيايي، در سال 1879 ميلادي (1258 خورشيدي) در كاوش‌هاي شهر بابل و در نيشگاه «اسگليه»(معبد «مردوك» خداي بابل) لوح گلي را يافت كه به زودي مشخص شد منشور كوروش هخامنشي پس از تصرف بابل و شكست دادن «نبونيد» پادشاه بابليان است.
 
اين لوح كه از گل رس ساخته شده است، 5/22 سانتي‌متر طول و 11 سانتي متر عرض دارد و دور تا دور آن 45 سطر است. لوح ياد شده به خط و زبان اكدي (بابلي نو) نوشته شده و متعلق به سال 538 پيش از ميلاد است. 

برخي از سطرهاي اين استوانه بر اثر آسيب ديدگي قابل خواندن نيست، اما مي‌توان تا حدي سطرها را بازسازي كرد. به همين سبب است كه در خوانش پاره‌اي از سطرهاي استوانه، اتفاق نظري وجود ندارد. در سال 1375 بخشي از لوحه‌اي كه تا آن زمان گمان مي‌رفت متعلق به نبونيد است، توسط «پل ريچارد برگر» مورد مطالعه دوباره قرار گرفت و مشخص شد كه پاره‌اي جدا شده از استوانه كوروش است. 
بدين سان سطرهاي 36 تا 43 منشور كه افتادگي داشت، بازسازي شد. اين پاره كه در دانشگاه ييل آمريكا نگهداري مي‌شد، به موزه بريتانيا انتقال داده شد تا سطرهاي منشور كوروش كامل شود. 

كوروش هخامنشي (550 ـ 530 پ.م) پس از ورود به شهر پُرشكوه باستاني بابل، براي آزادي ملت‌هاي گوناگون از اسارت صبابليان، فرماني صادر كرد كه بر پايه آن 40 هزار نفر از بند اسارت آزاد شدند و به سرزمين‌هاي خود بازگشتند. 

اين منشور 45 سطري، كه به اعلاميه كوروش و منشور آزادي نامبردار است، شرحي از ورود بدون خونريزي كوروش به شهر بابل و معرفي مقام و منصب كوروش است. كوروش در دو جا از منشور خود تكرار مي‌كند كه او و ارتش ايران، به صورتي آشتي‌جويانه وارد بابل شده‌اند. 

به دنبال آن بر چند نكته پافشاري مي‌كند كه از ديد تاريخي اهميت بسيار دارد. او مي‌گويد: «من براي همه انسان‌ها آزادي پرستش خدايانشان را برقرار كردم و فرمان دادم كه هيچ كس حق ندارد به اين دليل مورد بدرفتاري قرار بگيرد. من فرمان دادم كه هيچ خانه‌اي ويران نشود. من صلح و آسايش را براي تمام انسان‌ها تضمين كردم». از زمان نگارش اين فرمان تا به امروز 2550 سال مي‌گذرد. 

از روي اين فرمان، نسخه‌هاي گوناگوني براي ارسال به نواحي امپراتوري هخامنشي نوشته و ارسال شده است. نسخه بدلي از منشور كوروش هم اكنون در سازمان ملل متحد نگهداري مي‌شود و آن را نشانه‌اي از همزيستي و تفاهم ميان ملت‌ها مي‌دانند. 

اين منشور بارها توسط دانشمندان غربي ترجمه شده است. نخستين ترجمه آن به زبان انگليسي توسط «راولينسون» انجام گرفت (1880 م). سپس كساني همانند «ويسباخ» (1890 م)، «ريختر» (1952 م)، «اوپنهايم» (1955 م) و نيز «لوكوك» (1990 م) به ترجمه آن اقدام كرده‌اند. 

در ايران اين منشور براي نخستين‌بار توسط دكتر عبدالمجيد ارفعي، استاد فرهنگ و زبان‌هاي خاور نزديك باستان، به فارسي ترجمه شده است. او به پيشنهاد بنياد فرهنگ ايران به انگلستان مي‌رود تا عكسي از متن استوانه كه در موزه بريتانيا نگهداري مي‌شود، تهيه كند. همزمان با تهيه عكس‌ها يك نسخه كپي از استوانه را تهيه مي‌كند و با بازگشت به ايران دست به كار ترجمه آن مي‌زند. او ابتدا قطعات را شكل‌نويسي و سپس با زيباسازي شكل‌ها به چاپ آن اقدام مي‌كند. 

از سويي ديگر با كمك نسخه كپي از استوانه، نكته‌هايي را كه از نظر شكل مشكوك بوده‌اند، بازسازي مي‌كند و سطرهايي را كه واضح نبودند، به وضوح بيشتري مي‌رساند. اين اثر كه همراه با توضيحاتي درباره زندگي و زمانه كوروش است، با ويراستاري مهين صديقيان چاپ شده است. ترجمه ديگري از منشور كوروش توسط رضا مرادي غياث‌آبادي در سال 1377 منتشر شده است. 

به هر روي سطرهاي آغازين منشور كوروش با چنين عبارت‌هايي آغاز مي‌شود «منم كوروش، شاه بزرگ شاه نيرومند، شاه بابل، شاه سرزمين سومر و اكد، شاه چهار گوشه جهان، پسر كمبوجيه شاه بزرگ، شاه انشان، نواده كوروش شاه بزرگ، شاه انشان، از نژاد چيش پيش، از دودمان سلطنتي. هنگامي كه من بابل را به آرامش تصرف كردم با سرور و شاداني كاخ شاهي را جايگاه فرمانروايي قرار دادم...». اين سطرهاي ابتدايي براي شناخت كوروش و خاندان او اهميت تاريخي بسيار دارد. 

رونمايي از منشور كوروش در موزه ملي ايران
ابتدا آزاده اردكاني، رييس كل موزه ملي ايران، چنين گفت: منشور كوروش مايه افتخار و مباهات ماست. اين فرماني است كه كوروش براي رهانيدن انسان‌هاي دربند صادر كرده است. آن‌چه ما را واداشت تا براي بازگرداندن آن تلاش كنيم، درخواست‌هاي مردم و فرهنگ‌مداران كشور بود. ما مردمي سرافراز، متمدن و خيرخواه هستيم. منشور كوروش نيز گواهي مي‌دهد كه ايراني روح آزادي‌جو و آزاديخواهانه‌اي دارد. 

سپس مك گري‌گور، مدير موزه بريتانيا، افزود: باعث افتخار و خرسندي است كه از جانب هيات امنا موزه بريتانيا در اين مراسم شركت كرده‌ام. اين مراسم نشان دهنده اهميت كوروش بزرگ است. منشور او در حفاري‌هاي سال 1879 در بابل و در زير پي ديواري، پيدا شد. تا كنون ميليون‌ها نفر از اين منشور ديدن كرده‌اند و تحقيقات بسياري نيز درباره آن صورت گرفته است. چهل سال پيش منشور براي نخستين‌بار از موزه خارج شد و به ايران آورده شد. اكنون خوشحاليم كه بار ديگر اين منشور در كشور كوروش به نمايش گذاشته مي‌شود. 

وي خاطرنشان كرد: كوروش بدون هيچ گونه درگيري بابل را فتح كرد و مردم آواره را به سرزمين‌هاي خود بازگرداند. اين عمل روشنفكرانه و در جهان باستان نظير نداشت. پس مي‌توان منشور او را بخشي از تاريخ مشرق زمين و نيز جهان دانست. 

اسفنديار رحيم‌مشايي، رييس دفتر رياست جمهوري از ديگر سخنرانان بود. وي گفت: «امروز براي ملت ايران روز غرورآفرين و با افتخاري است. ملت بزرگي كه اصلي‌ترين پايه‌گزار تمدن است و آشكار كننده حكمت متعالي آفرينش و خلقت است. امروز بار ديگر بر ارزش‌هايي تاكيد مي‌كنيم كه حقيقت گوهر انسان را نشان مي‌دهد. چنين كاري نه براي تفاخر و توسعه منافع شخصي، بلكه براي نشان دادن ظرفيت‌هاي الهي وجود آدمي است. 

وي افزود: دو هزار پانصد سال از قدمت منشور كوروش مي‌گذرد. اما ارزش آن نه تنها كم نشده است بلكه شايد بيش از هميشه جهان محتاج آن است كه به مفادش توجه كند. آن‌چه منشور كوروش را بزرگ و گرانبها مي‌كند و از آن گوهر مي‌سازد، توجه به ارزش‌هاي اصيل الهي و انساني است. ارزش‌هايي كه ريشه در آسمان دارد و در زمين گرامي داشته مي‌شود. ايرانيان از ديرباز تاريخ، اين گونه بوده‌اند كه سر در آسمان داشته‌اند و در زمين به نيكي و استواري گام برداشته‌اند. گرايش به خوبي‌هاست كه آدمي را ملزم مي‌كند كه به اين منشور و مفاد تاريخي آن به ديده احترام بنگرد. 

رحيم‌مشايي خاطرنشان كرد: جامعه بشري محتاج آن است كه اين سند تاريخي را نصب‌العين خود سازد و بر مبناي آن توسعه، ثبات، صلح، امنيت، عشق و محبت را سرلوحه خود قرار دهد. نام ايران و ايراني قرين معرفت، محبت، تعقل و خردورزي است. بزرگ شمردن ايران، تكليف تاريخي مردان و زنان ايراني است اما نه براي تفاخر، بلكه براي يافتن هويت مشترك انساني و الهي. 

مهندس حميد بقايي، رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ايران نيز گفت: پيام كوروش توجه به شان و منزلت آدمي است. هنگامي كه سربازان او وارد شهر بابل شدند، به جاي فرمان كشتار، فرمان رعايت حقوق آدميان را صادر كرد و دستور داد كه حقوق مردم مغلوب شده رعايت شود و با آن‌ها خوش‌رفتاري شود. شاه بيت اين استوانه هم احترام به آزادي است. اين همان دستور خداوند است كه در اديان الهي مورد تاكيد و سفارش قرار گرفته است. 

محمود احمدي‌نژاد رييس جمهور ايران نيز گفت: اين منشور در حقيقت تاكيد بر يگانه‌پرستي ايرانيان است. منشور كوروش تاكيد بر مبارزه با ستم و ظلم است و دفاع از مظلوميت و ايستادگي در برابر ظالمان. اين منشور يك معيار براي سنجش حاكمان در طول تاريخ هم است.
 
در اين مراسم كه با حضور ديپلمات‌ها و سفيران كشورهاي جهان در ايران برگزار شد، با نمايش فيلم كوتاهي از تخت جمشيد و بناهاي بازمانده از روزگار هخامنشيان همراه بود. اجراي دو قطعه آوازي توسط «بيدلي» و نيز نمايش اقوام ايراني از ديگر برنامه‌هاي تدارك ديده بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها