روبرتو توسكانو، سفیر ایتالیا در ایران، ایتالو کالوینو را نویسندهای جهانی دانست. وی با نامبردن از ایران و مردمش كه عاشق فرهنگ هستند از ترجمه و انتشار آثار او در ایران ابراز خوشحالی کرد.
متن کامل سخنرانی وی در اختیار خبرگزاری کتاب ایران قرار گرفته است که ترجمه فارسی آن در پی میآید.
اگرچه من اديب نيستم و تخصص من در ادبيات نيست، ولی سعي خواهم كرد نظر خود را پيرامون خصوصياتي از ايتالو كالوينو بيان كنم. خصوصیاتی که این که او را به نويسندهاي با ويژگيهاي منحصر به فرد تبديل کرده است. نويسندهاي كه به هيچ يك از مكاتب ادبي يا جريانهاي فلسفي متمايل نيست.
فكر ميكنم كه همين ويژگيهاي خاص و منحصر به فرد، به خوبي بيانگر علت توفيق آثار وي خارج از مرزهاي ايتاليا و همچنين در فراسوي زبان ايتاليايي باشد.
بنابراين، كاليوينوي ايتاليايي، در حقيقت يك نويسنده جهاني است. قدرت اين نويسنده به گونهاي است كه آثار او در فرهنگهاي مختلف نه تنها خوانده ميشوند، بلكه عميقا درك مي گردند. از اين رو من به عنوان سفير ايتاليا در تهران بسيار مشتاق هستم که اي امر در ايران نيز محقق شود.
تلاش من بر اين است به اختصار نكاتي را بيان كنم كه از نظر من ميتوانند براي نزديكي هرچه بيشتر به ويژگيهاي نويسنده راهگشا باشند.
آثار كالوينو در سنتهاي مردمي يا در قديميترين مسايل موجود در فرهنگهاي مختلف ريشه دارد. توانايي قابل توجه او در بيرون آوردن عميقترين معاني از دل سنتها كه از گذشته جدا شده و در عوض با شرايط انساني سر و كار پيدا مي كند، هنوز هم به وضوح در كار برجسته او بر روي افسانههاي ايتاليايي نمايان است.
خود كالوينو در مقدمه كتاب افسانههاي ايتاليايي مينويسد:
همه اين افسانهها در پيشينه مكرر و همواره متغير اتفاقات انساني يك توضيح كلي از زندگي هستند كه در زمانهاي دور به وجود آمده و در سير كند تعقل ذهنهای روستايي حفظ شده تا به ما رسيده است. اين افسانهها فهرست سرنوشتهايي هستند كه ميتوانند خود را به يك مرد يا يك زن ارايه دهند. به ويژه براي آن بخش از زندگي كه دقيقا شكلگيري يك سرنوشت است: جواني، از زمان تولد كه اغلب با خود يك دعا يا نفرين به همراه دارد، جدايي از خانه، محك و آزمايش یک بالغ و در نتيجه عاقل شدن براي تثبيت هويت خود به عنوان يك انسان، همه چيز در اين طرح تلخيصي است.
تقسيم تاثيرگذار انسانها به پادشاهان و گدايان و در عين حال برابري ذاتي آنها، ظلم به انسالن بيگناه و باج گرفتن از او به عنوان عبارات يك مناظره دروني در هر زندگي، رويارويي با عشق پيش از شناخت آن و سپس بلافاصله رنج كشيدن براي آن به عنوان يك نعمت از دست رفته. سرنوشت مشترك تسليم در برابر طلسمها به معني افتادن در دام نيروهاي پيچيده و ناشناخته و تلاش براي رهايي و تثبيت خويشتن به عنوان يك وظيفه ابتدايي و به همراه آن، تلاش براي آزادسازي ديگران، گويي كه آزادي خويشتن به تنهايي ميسر نبوده بلكه در گرو آزادي ديگران است، پايبندي به يك تعهد و تزكيه قلب در مقام فضايل اصولي كه به سوي نجات و پيروزي رهنمون هستند، زيبايي به عنوان نشاني از لطف و موهبت الهي كه حتي ممكن است زير پوشش يك زشتي دونمايه مانند جسم يك قورباغه پنهان شده باشد و بالاتر از همه اينها ذات يگانه همه چيز (انسانها، حيوانات، گياهان و اشيا) و امكان بيحد و حصر مسخ آن چه كه وجود دارد.
كالوينو اديب است نه فيلسوف. خود او در اين باره مينويسد: نويسندهاي كه ميخواهد با موشكافيهاي دقيق شخصيتهاي خود با یک فيلسوف رقابت كند، در بهترين حالت، دچار سردرگمي مجاب كننده و روزمره ذهن ميشود بيآن كه به آن اجازه تنفس در بلنداي تفكر را بدهد.
کالوينو در عين حال قادر است از طريق يك كار زيبايي شناختي به انتقال يك مفهوم اخلاقي بپردازد. به علاوه كالوينو، همانگونه كه افراد آشنا با زندگينامه او ميدانند، فردي بود با يك افق روشن سياسي. خود او نيز آشكارا در اين باره ميگويد: جاه طلبي جواني كه موجبات برداشت اولين قدمهاي مرا فراهم آورد، آرزوي ساخت يك ادبيات جديد بود كه به نوبه خود بتواند به ساخت يك جامعه نوين كمك كند.
و در جاي ديگر ميگويد: چيزهايي كه ادبيات ميتواند جستوجو كرده و آموزش دهد كم هستند، اما جايگزيني براي آنها نيست. نحوه نگاه به خود و به همنوع، شيوه ارتباط برقرار كردن بين مسايل شخصي و مسايل عمومي، ارزش دادن به چيزهاي كوچك و بزرگ، در نظر گرفتن حدود و نقاط ضعف خود و ديگران، پيدا كردن نسبتهاي زندگي، جايگاه عشق در آن و قدرت و ريتم آن، همچنين پيدا كردن جايگاه مرگ و نحوه فكر كردن يا فكر نكردن به آن، ادبيات ميتواند سختي، دل رحمي، غم، طعنه و كنايه، شوخ طبعي و بسياري ديگر از اين مسايل لازم و دشوار را آموزش دهد. مابقي را بايست جاي ديگر فراگرفت. از علم، از تاريخ، از زندگي، همانگونه كه همه ما بايد در پي يادگيري آن باشيم.
كالوينو طبيعي، روان، زيبا و عاري از تصنع و عناصريست كه مطالعه شده به نظر ميآيند. اما در پس اين طبيعي بودن يك طرح زيبايي شناختي دقيق وجود دارد، به عبارتي يك نظم استوار.
در كارهاي او اصول زيبايي شناختي روشن و واضحي به چشم ميخوردند. در درسهاي هاروارد (كه متاسفانه به خاطر مرگ زود هنگام نويسنده هرگز ارايه نشدند)، كالوينو به بيان پنج معيار اساسي يا به عبارتي نوعي قواعد كار يك نويسنده ميپردازد: سبكي، چالاكي، درستي، مرئي بودن و كثرت. قواعدي كه خود او (همانگونه كه در آثارش ميبينيم) همواره سعي داشت با صحت و دقت خاص به كار بندد.
به نظر من ارزش دارد كه به ويژه بر روي يكي از اين قواعد يعني كثرت يا به تعبيري پيچيدگي كمي تامل كنيم. در حقيقت اصالت و غنا در كالوينو از كثرت اشيا و نقاط نظر نشات مي گيرند، از يك كثرت زيبايي شناختي و همچنين فلسفي. كالوينو نويسنده پيچيدگيها است. از اين پيچيدگي به شکلی مثبت تعبير ميشود، هارموني بين عناصري كه ظاهرا با هم در تضاد هستند، اما مجددا در هنر با هم تركيب شدهاند، هنر درخشان نويسنده. پيچيدگي اما در عين حال دقت و صحت.
كالوينو هوشيار و دور از توهمات بوده و هرگز بدبين و نااميد نيست. گفتيم كه يك رابطه عاطفي با حقيقت مد نظر نيست، ما به تاثر، دلتنگي، ايده آل حجابي براي نديدن واقعيات تلخ، راه حلهاي فريبنده براي سختي امروز علاقه نداريم. زبان تلخ كسي را ترجيح ميدهيم كه نميخواهد هيچ چيز از واقعيت جهان را از خود مخفي بدارد. اين بهتر است به شرط آن كه نگاه همراه با خضوع و نبوغ باشد تا همواره بتواند جنبش آن چيزي را درك كند كه در يك برخورد انساني، در يك عمل تمدني، در جهاني كه در آن زمان مي گذرد به شكل غيرمنتظرهاي خود را در مقابل تو ، درست، زيبا و حقيقي جلوه مي دهد.
با اشاره به دستور مشهور يكي ديگر از نويسندگان برجسته ايتاليا، آنتونيو گرامشي، به طور خلاصه لازم است براي كالوينو نيز به بدبيني هوش و خوشبيني اراده تكيه كنيم. نه توهمي در كار است و نه بيتوجهي و بيتفاوتي. براي جمعبندي، از اين ويژگيها نام ميبريم: زيبايي شناسي و اخلاق، غنا و سختي، هوشياري منهاي بيتوجهي و بيتفاوتي، زيبايي و سبك روشن ویژگيهای این نویسنده هستند.
به همين خاطر كالوينو براي ما ارزشمند است و درست به همين خاطر براي تعداد زيادي از خوانندگان در بسياري از نقاط دنيا گرانقدر ميباشد.
امروز در كنار شما بودن، جهت اداي احترام به او، در شهر تهران و در كشور ايران، جايي كه مردم آن عاشق فرهنگ هستند، براي من جاي بسي خوشنودي و خرسندي است و از اين بابت از شما بسيار سپاسگزارم.
نظر شما