مسعود آذرباد، نویسنده کتاب «نبرد خندق» ضمن معرفی چند اثر داستانی به نوجوانان برای مطالعه در تابستان، گفت: آنچه که من میدانم این است که هر چقدر در دوره نوجوانی کتاب بخوانی بعد سودش را میبری؛ من به جایی رسیدهام که بعد از ۲۰ سال کتاب خواندن، هنوز احساس میکنم کم بوده است و باید باز هم بخوانم.
در این شماره از «کتابهای تابستانی»، مسعود آذرباد، نویسنده ادبیات داستانی کتابهایی خواندنی در گونههای مختلف در این حالوهوا به نوجوانان پیشنهاد داده است که در ادامه میتوانید این گفتوگو را بخوانید:
- تابستان است و وقت کتابخواندن و سفرکردن به دل داستانها. چه داستان یا رمانی را به نوجوانان پیشنهاد میکنید در روزهای باقیمانده تابستان بخوانند؟
اولی «مترسک مزرعه آتشین» است از داوود امیریان که داستان پسری دبیرستانی است که در زمان جنگ زندگی میکند؛ ولی حضوری در جنگ ندارد. او پسری لوس است که خانواده خودش را اذیت میکند، مسئولیتپذیر نیست و زیر بار کارهای خانه نمیرود. او در مدرسه همکلاسیای به نام غلام دارد که او را اذیت میکند و همه این اتفاقات دستبهدست هم میدهند تا آیدین برای اینکه نشان دهد میتواند روی پای خودش بایستد و آنچه خانوادهاش فکر میکند نیست، بدون اینکه به خانوادهاش خبر بدهد به جبهه میرود و در آنجا وارد گردان تخریب میشود. کمکم خانوادهاش میفهمند؛ ولی آیدین در آنجا میماند و شروع میکند به یاد گرفتن سلوک رزمندگان و متوجه میشود که آنها چه دنیایی را تجربه و چه مسیری را طی میکنند و اینکه بزرگشدن واقعی چه شکلی است و به چه کسی «آدمبزرگ» میگویند. این اثر جزو کتابهای متفاوت داوود امیریان است که فضایی نوجوانانه دارد و قشنگ و جالب است و خواندنش هم لذتبخش. این کتاب را پیشنهاد میدهم؛ چون به روزهای ۳۱ شهریور و جنگ نزدیک هستیم و فرصت خوبی است تا نوجوانان بدانند بزرگشدن واقعی چگونه است.
کتاب بعدی که میخواهم معرفی کنم از سیدمیثم موسویان است. «مدرسه شبانه» به تازگی از سوی انتشارات کتابستان معرفت منتشر شده است. داستان این کتاب بعد از اتفاقات ۱۵ خرداد سال ۴۲ میگذرد و داستان چهار نوجوان دبیرستانیِ درسنخوان است که به دلیل ضعیفبودن وضعیت درسشان قرار است از مدرسه اخراج شوند. مدیر مدرسه پادرمیانی میکند و به آنها یک پیشنهاد میدهد. او میگوید «معلم مدرسه یک مبارز خرابکار ضدپهلوی است؛ اگر از او جاسوسی کنید و برایم اطلاعات جمعآوری کنید اجازه میدهم در مدرسه بمانید.
داستان جلوتر میرود و آنها هم قبول میکنند. همه آن نوجوانان درسنخوان و تنبل هستند؛ ولی هر یک ویژگی خاص خود را دارند؛ یکی زورش زیاد است، یکی احساساتی و هنرمند است و یکی آدم خیلی اخلاقگرایی است. یک شب که به مدرسه میروند و شروع میکنند به آغاز عملیات جاسوسیشان، با آدمی روبهرو میشوند که نگهبان مدرسه شبانه است. آنها در مدرسه روزانه درس میخواندند و میفهمند که مدرسه آنها شبانه هم دارد و عنوان داستان هم اشاره به همین موضوع دارد. داستان به طور کلی یک داستان فانتزی است که رنگوبوی سیاسی هم دارد. بهواسطه این رمان، ما به صورت غیرمستقیم با اتفاقات ۱۵ خرداد و با اثرگذاری شخصیتهای تأثیربخش آن دوره مثل آیتالله قائنی آشنا میشویم که از علمای معروف آن دوره بودند. مهمترین ویژگی کتاب «مدرسه شبانه» این است که ما با آن فلسفه و عرفان هم یاد میگیریم و به نوعی رمان فلسفی هم به حساب میآید؛ درواقع این داستان میخواهد این حفره را هم برای نوجوان پر کند؛ چون ما رمان فلسفی نوجوان نداریم و هر چه داریم یا کتاب ترجمهای است یا اگر فلسفی است برای مخاطب بزرگسال است.
دوست دارم یک کتاب دیگر هم به شما معرفی کنم. این کتاب سالها پیش نوشته شده و اتفاقا خیلی گمنام است؛ ولی کتاب قشنگی است. ۲۶ سال پیش در سال ۷۶ کتاب «برزخ زمین» از سوی انتشارات مدرسه منتشر شده است. این اثر نوشته هاشم افتخار است و یک داستان علمیتخیلی است که در آمریکا میگذرد. داستان درباره یک دختر جوان دانشمندی است که پدرش هم رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکاست. به او مأموریتی میدهند که به روسیه برود و جاسوسی کند؛ در این حال او در آزمایشگاه خود یک موجودی را کشف میکند که درواقع موجود ریز و مینیاتوری است و قدرتهای خاصی دارد و با او همراه میشود. ما در این داستان از پشتپرده نظام سیاسی و نظامی آمریکا آگاه میشویم. امیدوارم نوجوانان این کتاب را گیر بیاورند. من بعد از ۲۰ سال که از خواندنش میگذرد هنوز دوست دارم آن را بخوانم؛ چرا که کتاب قشنگ و جذابی است. - با توجه به کتابهایی که معرفی کردید و تأکیدتان بر خواندن داستانهایی با موضوع جنگ و انقلاب، به نظر شما توصیف فضای جنگ و انقلاب در رمانهای نوجوان با بزرگسال چه تفاوتهایی دارد؟
ما یک حقیقت داریم و یک واقعیت؛ چیزی که در واقعیت موجود است به جز برخی از نویسندگان مثل داوود امیریان و محمدرضا بایرامی دیگر نویسندگان یا به سراغ دوره نوجوانی نیامدهاند یا اگر آمدهاند همان نوجوانی را با دستفرمان بزرگسالی روایت کردهاند. در حالی که اصلا اینطور نمیشود کاری تولید کرد؛ چون جنس دغدغه و جنس زبان و آنچه که میشود برای نوجوان از جنگ توصیف کرد با چیزی که یک بزرگسال میتواند درک کند زمین تا آسمان متفاوت است. جنگ طبیعتاً یک پدیده خشن است و کسی منکر آن نیست؛ ولی این به آن معنا نیست که تمام خشونت را به نوجوان نشان دهید؛ چون روحیه نوجوانی تحمل این حجم از خشونت را ندارد. شاید کسی بگوید نوجوانان، امروزه کلی بازی خشن میکنند و اتفاقاتی دیگر، درست است که در این بازیها میکُشند و به جلو میروند؛ ولی فرق اثر مکتوب با بازی این است که نوع تثبیت و نوع خیالپردازی در داستان وجود دارد، داستان خیلی اثربخشتر و ماندگارتر است نسبت به بازی کامپیوتری؛ زیرا بازی همانی را که هست نشان میدهد و چیزی بیشتر از آن را تخیل نمیکند. پس حقیقت این است که نویسنده باید حواسش را جمع کند که این رمان برای نوجوان است یا بزرگسال و استانداردهای آن را از نظر دغدغه، زبان و جنس توصیف رعایت کنند. اما در واقعیت ما شاهد این مسئله نیستیم و خیلی کم در اینباره کار شده است.
- خود شما اکنون در حال مطالعه چه کتابی هستید؟
در حال خواندن یک کتاب از نوید کریمی هستم که انتشارات سوره مهر منتشر کرده است با عنوان «گروگانکشتگی» که به بخشی از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی و اتفاقات ۱۳ آبان میپردازد. ما به طور مستقل کتابی در این زمینه نداشتیم. کریمی کار ارزشمندی انجام داده که به این فضا آمده و این قدم را برداشته است. کتاب دیگری که میخوانم «ویرانه دروازه شرقی؛ خاطرات وفیق سامرایی» است که سرلشکر ارتش بعث در زمان جنگ بوده و خاطرات خود را از قبل جنگ تا اوایل دهه ۹۰ و انتفاضه شیعیان عراق نوشته است.
- آیا خودتان در حال نگارش اثر جدیدی برای نوجوانان هستید؟
من یک پینمای تاریخی و سیاسی دارم که آن را نوشتهام و عنوانش فعلا «تسخیر» است؛ اما هنوز قطعی نیست. این اثر از زاویهدید دیگری به اتفاقات ماجرای تسخیر لانه جاسوسی میپردازد. اثر در حال تصویرگری است و امیدوارم تا ۱۳ آبان منتشر شود.
در پایان میخواهم بگویم آنچه که من میدانم این است که هر چقدر در دوره نوجوانی کتاب بخوانی بعد سودش را میبری؛ من به جایی رسیدهام که بعد از ۲۰ سال کتاب خواندن، هنوز احساس میکنم کم بوده است و باید باز هم بخوانم.
نظر شما