محمدرضا روزبهانی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر گفت: مفهوم تروریسم به شکل امروزی خود بعد از جنگ جهانی دوم آشکار و مورد توجه قرار گرفت. پس از آنکه جهان طعم تلخ ویرانیها و مصیبتهای ناشی از آن جنگ خانمانسوز را چشید، برخی دولتها بر آن شدند تا اهداف خویش را از راههای دیگری دنبال کنند. یکی از این راهکارها ترویج تروریسم بود.
معنی و مفهوم ترور و تروریسم در کتاب «مجازات ترور در نظام حقوق کیفری اسلام» چگونه تبیین شده است؟
امروزه تروریسم در اصطلاح به معنای به کارگیری خشونت و ایجاد وحشت بین مردم رایج شده است. بر این اساس، تروریست کسی است که برای رسیدن به اهداف خویش به خشونت و یا تهدید به آن دست مییابد. همچنین تروریسم را کارهای جنایی ضد کشور به منظور ایجاد هراس در اشخاص یا اصناف و طبقات معین و یا همه مردم کشور گفتهاند. وقتی سخن از واژه «ترور» و «تروریسم» به میان میآید، ناخودآگاه آنچه به ذهن متبادر میشود، سوءقصد به جان مقامات سیاسی یک کشور است. هر چند این مورد از مصادیق بارز تروریسم است اما فعالیتهای تروریستی منحصر به این مورد نیست و به طور کلی شامل تمامی اعمال خشونتآمیزی میشود که معمولاً منافع حیاتی یک کشور را هدف قرار میدهد و آنچه در اینگونه اعمال مجرمانه موضوعیت پیدا میکند، ایجاد ترس و وحشت است.
در حقوق ایران، واژه ترور و تروریسم در موارد متعددی در قوانین کیفری به کار رفته است، برای مثال، در ماده پنج قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب، مصوب تیرماه 1373 با اصلاحات 28/7/1381 آمده است: «به تعداد مورد نیاز، دادگاههای انقلاب در مرکز هر استان و مناطقی که ضرورت تشکیل آن را رییس قوه قضاییه تشخیص میدهد تحت نظارت و ریاست اداری حوزه قضایی تشکیل میشود و به جرایم ذیل رسیدگی میکند: کلیه جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی و محاربه یا افساد فیالارض؛ توهین به مقام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری؛ توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران یا اقدام مسلحانه و ترور و تخریب مؤسسات به منظور مقابله با نظام؛ ...». همچنین در ماده چهار قانون نیروی انتظامی، مصوب سال 1369 آمده است: «مأموریت و وظایف نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران عبارت است از: استقرار نظم و امنیت و تأمین آسایش عمومی و فردی؛ مقابله و مبارزه قاطع و مستمر با هرگونه خرابکاری، تروریسم، شورش و عوامل و حرکتهایی که مخل امنیت کشور باشد، با همکاری وزارت اطلاعات». همچنین در ماده چهار و هشت قانون به کارگیری سلاح به وسیله مأموران نیروهای مسلح در مواردی ضروری مصوب دی-ماه 1373، این واژه به کار رفته است. ولی در این قوانین تعریف مشخصی از واژه ترور و تروریسم ارایه نشده و این بدان معنا است که تروریسم در حقوق ایران در حال حاضر به عنوان جرم مستقل شناخته نمیشود، بلکه در کنار برخی دیگر از جرایم خشونتبار، معنا پیدا میکند و قانونگذار از به کار بردن آن جز معنای لغوی را در نظر نداشته است.
کنوانسیونی از سوی سازمان کنفرانس اسلامی در زمینه مبارزه با تروریسم به تصویب رسیده و در جولای 1999 مورد پذیرش قرار گرفته است. در ماده یک این کنوانسیون، از «تروریسم» و «جرایم تروریستی» تعریف جداگانه ارائه شده است. در بند دو از این ماده در تعریف تروریسم آمده است: «تروریسم عبارت است از عمل خشونتآمیز یا تهدید به آن، بدون توجه به انگیزه یا قصد، که به صورت فردی یا جمعی و به منظور اجرای یک نقشه جنایی و با هدف ارعاب مردم و یا تهدید به ایراد صدمه به آنان و یا در مخاطره قراردادن جان، حیثیت، آزادی، امنیت یا حقوق آنان و یا در معرض خطر قرار دادن محیط زیست، هر گونه تأسیسات و یا اموال عمومی یا شخصی آنان، تصرف یا توقف آنها و یا در مخاطره انداختن منابع ملی و یا تأسیسات بینالمللی، و یا تهدید امنیت داخلی، تمامیت ارضی، یکپارچگی سیاسی و یا حاکمیت دولتهای مستقل، ارتکاب یافته باشد.
تعریف نهایی از تروریسم: اگرچه ارایه تعریفی که مستفاد از یک نظام حقوقی خاصی باشد در حال حاضر به دلیل اختلاف زیاد کشورها در مورد مفهوم تروریسم ممکن نیست، ولی میتوان تعاریفی را به عنوان الگو و نمونه برای قانونگذاری ارایه کرد، اگرچه بهترین روش در جرمانگاری تروریسم این است که بدون ارائه تعریف جزئی از آن، به مصادیق خاصی ارائه شود، چنانکه بیشتر کشورها از این روش، پیروی کردهاند، اما به هر حال، با توجه به عناصر مشترک یاد شده، در تعریف کلی از تروریسم میتوان گفت: «تروریسم عبارت است از: به کارگیری اقدامات خشونت بار شدید و غیرقانونی، برضد جان و یا مال عموم شهروندان غیر نظامی یا بخشی از آنان و یا تهدید به آن، به منظور ایجاد هراس عمومی».
از نظر تاریخی ترور و تروریسم چگونه در جوامع بشری ظهور کرد؟
«تروریسم» یكى از مهمترین مباحثى است كه اكنون در میان سیاستمداران و اندیشمندان سیاسى از آن زیاد سخن به میان آورده مىشود و به دلیل اهمیت چنین موضوعى، آثار مكتوب و غیرمكتوبى در قالبهاى گوناگون، تدوین و ارایه شده است. اما نباید تردید داشت كه پس از حوادث 11 سپتامبر، موج حملات علیه اسلام و آموزههاى آن در غرب شكل گرفته و این تهاجم گسترده غرب علیه اسلام، به گونهاى است كه بر كمتر كسى پنهان مانده. به بهانه مبارزه با تروریسم، آموزهها و احكام متعالى اسلام مورد هجمه شدید غربیان قرار گرفته و مسلمانان به عنوان چهرههاى تروریستى معرفى شدهاند كه درصدد تثبیت حاكمیت خود به هر هزینهاى هستند، غافل از آنكه اسلام از همان زمان كه پا به عرصه وجود گذاشت، مبارزه با تروریسم را در برنامههاى خود گنجاند و در آن زمان، كه خشونت حرف اول جهان را مىزد، اسلام ارزشى والا براى جان، مال و آبروى انسانها قائل بود.
شریعت اسلامی در توجه به حقوق قربانیان جرم از جمله جرایم تروریستی پیشگام بوده است. دین مبین اسلام بسیار پیشتر از غرب توجه خود را معطوف به حقوق بشر به-طور عام و حقوق قربانیان جرم بهطور خاص کرده است و این حقوق و مبانی آن را بسیار دقیق و روشن در جهت بسط عدالت و امنیت و ثبات جامعه ، بیان کرده است. در حقوق اسلام، چند دسته از شهروندان و غیرنظامیان، به عنوان قربانیان ویژه، در حاشیه امنیت قرار دارند و به عنوان قربانیان مستقیم و اصلی در حقوق جنگ و در درگیریهای نظامی مورد توجه هستند و به شدت از تعرض به آنان، جز در شرایطی که ضرورت دفاع مشروع ایجاب کند، منع شده است بر اساس دیدگاه اسلامی، حتی زنان، کودکان و سالخوردگان و بیماران از کارافتادهای که غیرمسلمانان هم هستند، به عنوان قربانیان ویژه، از حمایت جدی در شرایط درگیری نظامی، برخوردارند. جالب توجه اینکه بر مبنای حقوق اسلامی، حتی قتل و تعرض به غیرمسلمانانی که در درگیری نظامی شرکت دارند، جز در موارد ضرورت جایز نیست.
پیشینه تروریسم به آغاز خلقت انسان برمیگردد، یعنی همان زمانیکه انسان به فساد و خونریزی در زمین روزگار میگذراند و شاید همین امر باعث شد تا فرشتگان بگویند: «آیا در زمین كسى را میگمارى كه در آن فساد انگیزد، و خونها بریزد؟ و حال آنكه ما با ستایش تو، [تو را] تنزیه میكنیم و به تقدیست میپردازیم.» فرمود: «من چیزى مىدانم كه شما نمىدانید»(بقره/30) اگر در صفحات تاریخ قدری درنگ کنیم درمییابیم که بسیاری از اولیا و پیامبران الهی قربانیان ترور بودهاند. یکی از قدیمیترین نمونههای شناخته شده جنبشهای تروریستی، جنبش سیکاری است. سیکاری یک فرقه بسیار سازمانیافته مذهبی مرکب از مردان مراتب پایینی اجتماع یهودیان فلسطین باستان بود که در مبارزه متعصبان مخالف سلطه رومیان در فلسطین فعال بودند. سیکاریها از تاکتیکهای نامتعارفی چون حمله به دشمنان خود در روز روشن و ترجیحاً در روزهای تعطیل که انبوه مردم در اورشلیم گردهم میآمدند، بهره میجستند. سلاح دلخواه آنان خنجر یا دشنهای کوتاه به نام «سیکا» بود که آن را زیر جامعه خود پنهان میساختند. آنان انبارهای غله را به آتش میکشیدند و در شبکه آبرسانی اورشلیم خرابکاری میکردند.
در تاریخ اسلام نیز، در زمان خلافت علی(ع)، یکی از سلاحهای اصلی معاویه علیه ایشان ترور بود. ترور مالک اشتر نخعی با استفاده از شربت عسل زهرآلود یکی از نمونههای اقدامات تروریستی معاویه است و یا خوارج که مهمترین وزشتترین اقدام آنها به شهادت رساندن علی(ع) بود. و یا کشتارهایی که در زمان حکومت امویان صورت گرفت و اقداماتی که حجاج برای هراس مردم انجام میداد، همچون آویزان کردن پیکرهای برهنه مخالفان حکومت در شهر و در ایران بعد از اسلام گستردهترین و جدیترین مجموعه عملیات تروریستی سازمانیافته بوده است.
واژه «ترور» در اواخر سده نوزدهم و همزمان با انقلاب فرانسه، نوعی روش حکومتی را تداعی میکرد که اساس آن بر سرکوب مخالفان و دشمنان انقلاب استوار میبود. شعلههای خشونت سیاسی به نام انقلاب و به رهبری روبسپیر، خطیب فرانسوی، ابرهای تیره رعب و وحشت را در سراسر کشور گسترانیده بود. در اواخر سده نوزدهم، واژه ترور با ظهور دستههای سیاسی آنارشیست و نهلیست در روسیه و سپس در اروپا، مفهوم جدید یافت. در سال1937، در پی قتل الکساندر اول، پادشاه یوگسلاوی(1934) به دست مبارزان(تروریستها) کروات، فرصتی برای جامعه سیاسی بینالمللی فراهم آمد تا دو قرارداد بینالمللی، یکی در باب پیشگیری و مجازات تروریسم و دیگری در خصوص تأسیس دادگاه صالح بینالمللی برای رسیدن به اقدامات تروریستی به-تصویب برساند، البته این کنوانسیون بینالمللی هیچگاه الزامآور نشد. مفهوم تروریسم به شکل امروزی خود بعد از جنگ جهانی دوم آشکار و مورد توجه قرار گرفت. پس از آنکه جهان طعم تلخ ویرانیها و مصیبتهای ناشی از آن جنگ خانمانسوز را چشید، برخی دولتها بر آن شدند تا اهداف خویش را از راههای دیگری دنبال کنند. یکی از این راهکارها ترویج تروریسم بود.
زمینهساز ترور با توجه به کتاب «مجازات ترور در نظام حقوق کیفری اسلام» در جوامع مختلف شامل چه مواردی است؟
تروریسم یک پدیده پیچیده و چندوجهی است که دارای مؤلفههای گوناگون بوده و از موقعیتهای بسیار متنوع نشئت میگیرد. بنابراین زمینههای شکلگیری تروریسم متعدد و متفاوت هستند. عوامل متعددی در بروز تروریسم دخیل هستند و هر کس از منظر و نگاه خود آنها را دستهبندی میکند. برخی از نویسندگان عامل اصلی ظهور تروریسم را روش استعماری قدرتهای بزرگ در گذشته و حال میبینند. آنها معتقدند که شکلگیری و تمایل به تروریسم در برخی از افراد بدین دلیل است که جوامع آنها در گذشته و زمان حال با شکست و بیعدالتی روبرو بوده و علت اصلی شکست را در سیاستهای استعماری قدرتهای بزرگ غربی میبینند و درصدد انتقام گرفتن از آنها برمیآیند.
تا قبل از دهه هشتاد تروریسم فرقهای کمتر مطرح بود ولی از این زمان به بعد بسیاری از اعمال خشونت و تروریستی رنگ و بویی از مذاهب انحرافی پیدا کردند. در این مقطع اعمال تروریستی گروههای تندرو مانند طالبان، القاعده و داعش رشد چشمگیری کردند.
عامل اقتصادی نیز یکی دیگر از عوامل مهم بروز و ظهور تروریسم است. گرچه لزوماً تمامی تروریستها افراد فقیری نبوده ولی خشونت بیشتر از طرف افرادی صورت میگیرد که از نظر اوضاع اقتصادی-اجتماعی در وضعیت دشواری قرار دارند. تنگدستی و فقر همواره به عنوان یک عامل و نیروی قوی در شکلگیری خشونت و تروریسم ایفای نقش کرده است. بیکاری، تورم، مشکل مسکن، تنزل سطح زندگی و یا عدم تناسب سطح دستمزدها با قیمتها میتواند برخی از افراد را به سوی خشونت و تروریسم بکشاند تا بدینوسیله اوضاع وخیم اقتصادی-اجتماعی پیرامون خود را مطرح کنند.
برخی از نویسندگان معتقدند که نقضهای حقوق بشری زمینه پرورش و آبیاری تروریسم است. آنها معتقدند که تروریسم اغلب در محیطهایی ریشه میدواند که حقوق بشر نقض میشود و این بهانه را به دست تروریستها میدهد که موارد نقض حقوق بشر را برای کسب حمایت از خود به کار گیرند. نژادپرستی و قومیتگرایی یکی از دیگر عواملی است که میتواند به بروز تروریسم کمک کند. برتری نژادی که هیتلر به آن معتقد بود مثال روشنی در این زمینه است. علل روحی و روانی نیز یکی دیگر از عوامل مهم بروز تروریسم بر شمرده میشود. در بررسیهای صورت گرفته از طرف سازمان ملل تأثیر عامل روحی و روانی در پدیدار شدن تروریسم مهم است.
پیشرفت تکنولوژی و ارتباطات نیز از عوامل مهمی هستند که جنگافروزی و خشونت تروریستها را گسترش داده است. رسانهها نقش مهمی در شکلگیری افکار عمومی مردم ایفا میکنند. جهانیشدن در کلمات دیوید هاروی به معنی فشردگی زمان- مکان است. بر این اساس، ارتباطات جهانی که حاصل پیشرفتهای فناوری در زندگی بشر است به فشردگی مکانی منتهی شده است. از عمدهترین ویژگیهای جهانیشدن میتوان از جهانیشدن اقتصاد، فرهنگ، حقوق بینالملل، ارتباطات و اطلاعات نام برد. در این دنیای جهانی شونده که سریعاً در حال برچیدن مرزهاست، پدیدههایی چون تروریسم، آلودگی محیطزیست، سازمانهای فراملی و... مرز نمیشناسد. جهانیسازی که با جهانی شدن کاملاً متفاوت است نیز به عنوان یکی از عوامل و زمینههای ظهور تروریسم تلقی میشود. در افکار تروریستها، جهانیسازی به معنی سوءاستفاده قدرتهای سلطهگر برای دستیابی مطلق بر جهان است. چرا که از این طریق حاکمیت آنها بر ملتهای مظلوم و مستضعف میتواند ایجاد شود. تروریستها معتقدند که با پروژه جهانیسازی و تسلط بر ملتهای ضعیف، قدرتهای سلطهگر نهتنها تسلط بر منابع خام بلکه با یکسانسازی فرهنگی حول محور حاکمیت فرهنگ غرب، فرهنگهای آنها را نیز نابود خواهند کرد.
در لایحه مبارزه با تروریسم چه مواردی پیشبینی شده است؟
تلاشی که در سالهای اخیر برای جرمانگاری تروریسم و مصادیق آن صورت گرفته، تنظیم «لایحه مبارزه با تروریسم متوسط معاونت حقوقی و امور مجلس رییس جمهور بوده است که در تاریخ 28/2/1382 به تصویب هیأت وزیران رسید، این لایحه در سه فصل و 25 ماده تدوین شده است. اهمیت لایحه مذبور و بررسی آن در این است که برای نخستین بار در تاریخ سیاست جنایی ایران سعی میشود که از سیاست جنایی مصداقی به یک سیاست جنایی واحد در قالب قانونگذاری ضد تروریسم دسترسی پیدا کنیم و این آغاز تلاشی است که در مورد تعریف تروریسم و ارکان آن صورت میگیرد.
لایحه مبارزه با تروریسم به موجب فصل اول اقدام به تعریف تروریسم و جرایم راجع به آن را پیشبینی میکند. لایحه به منظور تعریف تروریسم معیار مختلط را در نظر گرفته است، در ماده یک معیار ذهنی و در ماده سوم معیار عینی را در نظر میگیرد. ماده اول لایحه تروریسم را با توجه به معیار ذهنی اینگونه تعریف میکند: «ارتکاب یا تهدید به ارتکاب جرایم و اقدامات خشونتآمیز از طریق به وحشت افکندن مردم برای تأثیرگذاری بر خط مشی، تصمیمات و اقدامات دولت جمهوری اسلامی ایران، سایر کشورها و سازمانهای بینالدولی جرم تروریستی محسوب میشود». ماده دوم: «لایحه جرایمی را تحت عنوان جرایم تروریستی در نظر میگیرد که با احراز انگیزه مرتکب که میتواند قومی، نژادی، مذهبی باشد و بهمنظور وحشت افکندن مردم برای تأثیرگذاری صورت میگیرد را پیشبینی و معرفی میکند.»
به موجب ماده دوم: «الف) قتل، تهدید به قتل، سوءقصد یا اقدام خشونتآمیز منجر به قتل یا آسیب جهانی شدید علیه افراد غیرنظامی، ربودن یا توقیف غیرقانونی و گروگانگیری اشخاص. ب) هرگونه اقدام خشونتآمیز آگاهانه علیه افرادی که قانوناً دارای مصونیت بینالمللی هستند، به نحوی که جان یا آزادی این افراد را به مخاطره انداخته یا دارای چنین خطری باشد. ج) خرابکاری دراموال و تأسیسات عمومی دولتی و غیردولتی که منجر به تخریب و خسارت شدید یا اخلال در کارکرد مؤثر دعاوی شود. د) ایراد خسارت شدید به محیطزیست از قبیل مسموم کردن آبها وآتشزدن جنگلها. هـ) تولید، تملک، اکتساب، انتقال، سرقت، تحصیل متقلبانه، قاچاق، حمل، نگهداری، توسعه یا انباشت غیرقانونی سموم، عناصر و مواد شیمیایی، میکروبی و باکتریولوژیک (بیولوژیک) به میزانی که توجهی برای اهداف درمانی، علمی و سایر اهداف صلحآمیز نداشته باشد. و) تولید، تهیه، قاچاق، خرید و فروش و استفاده غیرقانونی مواد منفجره، اسلحه و مهمات».
لذا جرایم فوقالذکر هنگامی تروریستی محسوب میشوند که در چارچوب ماده یک قرار گیرند و انگیزه مرتکب احراز شود و الا از شمول ماده دوم خارج و در صورتی جرم محسوب میشوند که در قوانین دیگری بهعنوان رفتارهای مجرمانه در نظر گرفته شده باشد. لایحه در ماده سوم جرایم دیگر تروریستی را بر اساس معیار عینی تعریف میکند، لذا در چارچوب ماده قانونگذار با توجه به اهمیت این دسته از اعمال آنها را تحت عنوان جرایم تروریستی پیشبینی میکند.
ماده سه: «هر یک از اعمال ذیل صرفنظر از نتیجه حاصله و انگیزه مرتکب، جرم تروریستی محسوب میشود: الف) اعمال خطرناک برای ایمنی هواپیمای در حال پرواز. ب) تصرف و کنترل غیرقانونی هواپیمای در حال پرواز. ج) ارتکاب خشونت علیه مسافر یا مسافرین و خدمه هواپیما یا اعمال خطرناک علیه اموال موجود در هواپیمای در حال پرواز در صورتیکه برای ایمنی هواپیما خطرناک باشد. د) تولید، تملک، انتقال، سرقت، تحصیل متقلبانه، قاچاق، حمل، نگهداری، توسعه یا انباشت، غنیسازی، انفجار غیرقانونی عناصر یا مواد هستهای بهمیزانی که توجیهی برای اهداف درمانی، علمی و سایر اهداف صلحآمیز نداشته باشد. هـ) تولید، تملک، اکتساب، انتقال، سرقت، تحصیل متقلبانه، قاچاق، حمل، نگهداری، توسعه یا انباشت سلاحهای هستهای، شیمیایی، میکروبی و باکتریولوژیک. و) استفاده یا تهدید به استفاده از سلاحهای هستهای، شیمیایی، میکروبی و باکتریولوژیک. ز) تصرف غیرقانونی کشتی یا اعمال کنترل غیرقانونی بر آن یا تخریب و وارد کردن آسیب شدید به کشتی، محموله، خدمه یا مسافران آن به گونهای که ایمنی کشتیرانی به خطر افتد یا ارایه آگاهانه نادرست برای به خطر افکندن ایمنی کشتیرانی یا ارتکاب دزدی دریایی. ح) تصرف یا کنترل غیرقانونی سکوها یا تأسیسات ثابت مستقر در فلات قاره یا ارتکاب اعمال خشونتبار علیه افراد حاضر در آنها با ارتکاب هرگونه عملی برای تخریب یا صدمه به این سکوها بهنحوی که برای ایمنی آنها خطرناک باشد. ط) بمبگذاری در اماکن عمومی، تأسیسات دولتی، شبکه حملونقل، عمومی یا تأسیسات زیرساختی. ی) هرگونه اقدام آگاهانه برای تأمین مالی جرایم تروریستی از جمله گشودن مستقیم یا غیرمستقیم حسب یا تأمین اعتبار، تهیه و جمعآوری اعانه، امکانات مالی و پولی، قاچاق ارز، انتقال پول، اوراق مالی و اعتباری و دیگر فعالیتهای اقتصادی». همچنین به موجب ماده چهارم لایحه کلیه جرایمی که به موجب قوانین خاص یا معاهدات بینالمللی که دولت به آنها ملحق شده است، باشد و جرم تروریستی محسوب شوند، مشمول لایحه خواهند بود.
این برای نخستین بار است که تروریسم هستهای و بیولوژیک و دزدی دریایی و همچنین تأمین مالی گروههای تروریستی به منظور جرمانگاری در این لایحه در نظر گرفته شده است، ولی ایراد عمدهای که به این ماده وارد است، عدم پیشبینی سایبر تروریسم است که با توجه به گسترش مخابرات و فنآوری نوین آن، لازم است که به آن توجهی ویژه شود. از موارد قابل توجه در نظر گرفتن شخص حقوقی بهعنوان یکی از مباشرین جرایم تروریستی است که به موجب ماده شش لایحه: «سازمانها، انجمنها، تشکلها، گروهها و دستههایی که طبق اساسنامه، مرامنامه یا رویه عملی ارتکاب اعمال تروریستی را مجاز دانسته یا اقدام به ارتکاب چنین جرایمی کنند، گروه تروریستی محسوب خواهند شد هرچند ارتکاب آن اعمال توسط اعضا و هواداران انجام گرفته باشد».
نظر شما