در بازار رنگارنگ کتابهای نوجوان امروز، علیالخصوص در زمانی که کتابهای ماجراجویی در هر سبک و سیاقی پیدا میشوند، شاید کتاب «امیرکوچولوی هشتم» شانس چندانی برای رقابت نداشته باشد؛ اما فضای شرقی و لطافت داستان هنوز هم قابلیت این را دارد که گروهی از نوجوانان را با خود همراه کند.
بچههای کلاس هشتم و نهم خوب میدادند که ماجراجویی چیست؛ همانطور که ما در کودکی و نوجوانیمان خوب میدانستیم. فیلمها و کتابهای نوجوان شخصیتهای زیادی دارند که حوصلهشان از زندگی یکنواخت روزمره سر رفته است و میخواهند به دنبال «ماجراجویی» بروند. شخصیتهای این داستانها برخلاف م ، ماجراجوییشان را پیدا میکنند. یک روز در جنگل به راه میافتند و به دنبال چیزی ناشناخته میروند.
شاید بتوان اینطور گفت که اغلب ژانرها، ماجراجویی را هم در دل خود دارند. کتابهایی مثل «ارباب حلقهها»، «سرزمین دلتورا» و حتی «هری پاتر» در کنار ژانر فانتزی، با ماجراجویی نیز آمیخته شدهاند. در تعریف ژانر ماجراجویی، همواره لازم نیست که شخصیت به یک سفر در جهان واقعی برود. گاهی ماجراجویی او سفری به درون خودش است. با این نگاه، مرزهای این ژانر گستردهتر میشود و بسیاری از کتابهای واقعگرای شخصیتمحور را هم در برمیگیرد.
در میان کتابهای ایرانی نیز داستانهای زیادی با ژانر ماجراجویی آمیختهاند. رمان «امیرکوچولوی هشتم» به قلم حسین فتاحی منتشرشده در انتشارات قدیانی در همین ژانر است و در سال ۱۳۷۰ به عنوان کتاب برگزیدۀ سروش نوجوان انتخاب شده. این کتاب اگر یک انسان واقعی بود امروز در آستانۀ میانسالی قرار داشت؛ اما با این وجود همچنان میتواند پیشنهاد خوبی برای نوجوانان باشد؛ علیالخصوص که هر دو وجه ژانر ماجراجویی را هم در برمیگیرد.
امیرکوچولوی داستان، هم به سفری ماجراجویانه در دل سرزمینهای ناشناخته میرود، هم به سفری در درون خودش و به دنبال پاسخ به این سؤال که آیا من میخواهم یک پادشاه باشم؟ و اصلاً در این جهان چه میکنم؟.
داستان «امیرکوچولوی هشتم» درباره شاهزادهای است که در یک قصر زیبا زندگی میکند و ندیمهها و معلمان خصوصی به امورش رسیدگی میکنند. در سرزمین آنها رسم این است که هر شاهزادهای پیش از رسیدن به پادشاهی به سفری برود و برای خود قصری بسازد تا تواناییاش برای سلطنت را اثبات کند. امیرکوچولوی داستان هم مثل همۀ پیشنیان خود به راه میافتد. انتظار این است که در طول مسیرش با مشکلاتی مواجه شود، با دزد و راهزن و گرگ بجنگد، در بین کارشکنی مخالفان، قصرش را بسازد و به سرزمینش برگردد و پادشاه شود. درست مثل آن چیزی که در داستانهای پریان اتفاق میافتد؛ اما ماجرا برای او به شیوۀ دیگری رقم میخورد.
خواننده جدای از ماجرای امیرکوچولوی هشتم به دنبال حل گره دیگری نیز است. از بین شاهزادگانی که از قصر بیرون رفتند تا توانایی و درایت خود را ثابت کنند، یک شاهزاده هیچگاه برنگشته است. در ذهن کودکیِ من، وقتی برای اولینبار کتاب را خواندم، آن شاهزادهای که موفق نشده بود مأموریت خود را به سرانجام برساند، شکستخورده جلوه میکرد؛ اما داستان به طریقی پیش رفت که نگاهم در آن سنوسال به مفهوم شکست و پیروزی تغییر کرد.
شخصیتِ امیرکوچولو، لطیف و حساس است به همین خاطر داستان هم لطافت خاصی دارد. اگر در سایتهای مرور کتاب، نظرات راجعبه این داستان را بخوانید، اغلب با بزرگسالانی روبهرو میشوید که خواندن این کتاب را یکی از اتفاقات خوب کودکی و نوجوانی خود میدانستند.
امیرکوچولوی هشتم شخصیت تأثیرگذاری برای نوجوانانِ کتابخوان دهۀ هفتاد محسوب میشود و همین تأثیر طولانیمدت نشان میدهد که از پس مأموریت ویژۀ خود برآمده است.
در بازار رنگارنگ کتابهای نوجوان امروز، علیالخصوص در زمانی که کتابهای ماجراجویی در هر سبک و سیاقی پیدا میشوند و شخصیتهای نوجوان قصه، هر مکان و زمانی را برای ماجراجویی فتح کرده و از کتابخانهها تا سیارههای دوردست سرک کشیدهاند، شاید چنین کتابی شانس چندانی برای رقابت نداشته باشد؛ اما فضای شرقی و لطافت داستان هنوز هم قابلیت این را دارد که گروهی از نوجوانان را با خود همراه کند؛ جدای از اینکه این کتابِ میانسال، الگو و راهنمای خوبی برای خلق داستانهای ماجراجویانه جدید است.
نظر شما