درباره جیکی رولینگ و کلماتی که ماندگار شد؛
نویسندهای که قدرت کلمات را یک بار دیگر به جهان ثابت کرد
جلد اول و دوم مجموعه «هری پاتر» را با نگاه انتقادی و موشکافانه خواندم و یادداشت برداشتم؛ اما از جلد سوم کاغذ و قلم را کنار انداختم و فقط میخواندم که ماجرا را دنبال کنم و لذت ببرم؛ زیرا نویسنده آن، هنر نویسندگی را به شیوه تمامعیار در اثر به نمایش گذاشته و قدرت کلمات را یک بار دیگر به جهان اثبات کرده است.
بیستویکساله بودم که خواندن مجموعه کتابهای «هری پاتر» را شروع کردم. هنوز هم همان ذهنیت قبلی را به این کتابها داشتم؛ ولی اتفاقی که باعث شد تصمیم بگیرم این مجموعه را بخوانم کشف یک راز بود: راز جاودانگی. کتابهای زیادی را دیده بودم که مدتی معروف میشوند و در صدر کتابهای پرفروش کتابفروشیها میدرخشند و در اینستاگرام غوغا میکنند؛ اما بعد از چند ماه تاریخ انقضایشان میگذرد و به فراموشی سپرده میشوند.
اما راز مجموعه «هری پاتر» چه بود که بعد از این همه سال هنوز هم تجدید چاپ میشد و جزو پرفروشها بود و روزانه صدها محتوا در شبکههای اجتماعی برایش تولید میشد؟ چیزی که برایم جالب بود این بود که طرفداران «هری پاتر» فقط نوجوانان دیروز نبودند؛ نوجوانان امروز هم آن را میخواندند و به طرفداران قبلی میپوستند. جمعیت طرفداران نهتنها کم، بلکه هر روز بیشتر و بیشتر میشد. در کلاسم چند دانشآموز داشتم که طرفدار پروپا قرص «هری پاتر» بودند و لوازمالتحریرشان هم هریپاتری بود.
جلد اول مجموعه را با نگاه منتقدانه شروع کردم و مدام از نکات مثبت و منفی داستان یادداشت برمیداشتم. فضاسازیهای جذاب و شخصیتپردازی خوب، چیزی بود که در جلد اول جذبم کرد؛ اما زبان داستان و مشکلات و اتفاقاتی که هری پاتر در جلد اول با آن مواجه میشد زیادی کودکانه و آسان به نظر میرسید.
جلد دوم را هم با نگاه انتقادی و موشکافانه خواندم و یادداشت برداشتم؛ اما از جلد سوم کاغذ و قلم را کنار انداختم و فقط میخواندم که ماجرا را دنبال کنم و لذت ببرم. فرصتی برای موشکافی نداشتم؛ صفحهها بدون آن که بدانم چطور، ورق میخوردند و داستان جلو میرفت. فضاسازی، شخصیتپردازی و پیرنگ، دست به دست هم داده بودند و با قدرت داستان را جلو می بردند. دیگر برایم تفکیکپذیر نبود که در این جلد چه چیزی بیشتر از همه مرا جذب کرده است؛ فضاسازی در خدمت پیرنگ بود، شخصیتها خیلی خوب در فضاهای مختلف داستان خودشان را بروز میدادند و داستان با قدرت جلو میرفت.
بعد از خواندن هر جلد به ماجرای آن جلد فکر میکردم و میدیدم به طور ناخودآگاه درسهایی برای داستاننویسی در ذهنم حک شده است. بعدها، در کلاسهای داستان نویسیام وقتی میخواستم مثالهای موفقی از شخصیتپردازی و فضاسازی بزنم، مجموعه «هری پاتر» از اولین مثالهایی بود که به ذهنم میرسید و شگفتانگیز بود که بیشتر بچهها شخصیتهای آن و ماجراهایش را میدانستند؛ یا کتابها را خوانده بودند یا فیلمهایش را دیده بودند. هیچ کتاب دیگری نبود که همه آنقدر زیاد بشناسندش و بتوانیم با هم دربارهاش صحبت کنیم. البته ناگفته نماند که بخاطر این مثالها از مدرسه تذکر هم گرفتم؛ چون خانوادهها همچنان نگران اثر منفی «هری پاتر» بودند. با وجود اینکه مجموعههای فانتزی خیلی زیادی منتشر شده بود که خیلی از آنها پر از موضوعات نامناسب برای گروه سنی نوجوان بودند، باز هم حساسیت روی این مجموعه زیاد بود.
جلد آخر مجموعه «هری پاتر» را که میخواندم، نوشتن یک رمان را شروع کردم. آنجا بود که یک بار دیگر به بزرگی کار جی.کی. رولینگ پی بردم. بارها در نوشتن پیرنگ به بنبست رسیدم، شخصیتهایی که میساختم پر از تناقض و اشکال بودند، وقتی از شخصیتها میگفتم حواسم از توصیف فضا پرت میشد و .. مصیبتی بود برای خودش! رمانی که من مینوشتم تک جلدی بود و کاراکترهای محدود و داستان کوتاهی داشت. با این حال همزمان جلو بردن و توجه به همه عناصر داستان در کنار هم کار دشواری بود.
جی.کی. رولینگ چطور توانسته بود یک رمان هفتجلدی را با این همه شخصیت طوری پیش ببرد که هر جلد پر از شگفتی و جذابیت باشد و داستان بدون اینکه افت کند انقدر درخشان پیش برود؟ آنجا بود که فهمیدم معروفماندن این مجموعه و نسل به نسل طرفدار داشتن و تجدید چاپهای مکررش بیحکمت نیست. همه اینها به توانایی نویسندگی دختری بر میگردد که کمتر از او صحبت میشود؛ اما جهان و شخصیتهایی ساخته که بدون او اصلا وجود نداشتند. غبطهبرانگیز بود. فکر میکنم هیچ خوشبختیای برای یک نویسنده بالاتر از این نباشد که شخصیت و دنیایی را بسازد که از خودش هم معروفتر شود و همه بشناسندش.
فصل آخرِ کتابِ آخر را که خواندم با چشمهایی که اشک در آن جمع شده بود، دلم میخواست رولینگ را ببینم و ایستاده به افتخارش دست بزنم و بگویم نوشتن این کتاب و خلق این دنیا واقعا کار دشواری است که از هر کسی بر نمیآید. این کتاب هر چقدر هم که معروف بماند و مورد بحث و گفتگو قرار بگیرد، سزاوار آن است؛ چون نویسنده آن، هنر نویسندگی را به شیوه تمامعیار در اثر به نمایش گذاشته و قدرت کلمات را یک بار دیگر به جهان اثبات کرده است.
نظر شما