فضل بن شاذان که بود و چه کرد؟
فضل بن شاذان نیشابوری (درگذشته به سال ۲۶۰ هجری) یکی از مشهورترین علمای امامیه برای تمام طول تاریخ اسلام و تاریخ شیعه است. برخی از رجالشناسان او را از جمله اصحاب امام هادی (ع) یاد کردهاند و روایت است که امام حسن عسکری (ع) بیانات ستایش آمیزی را در حق او داشتهاند.
از ویژگیهایی که تمام پژوهشگران و علمای رجال و حدیث برای فضل برشمردهاند ثقه بودن اوست. ثقه فردی است که به دلیل کمالات و شایستگیها و پایبندی به راستگویی مورد اعتماد قرار میگیرد. هیچ واژهای در دانش رجال و باب تعادل و تراجیح در اثبات والامقامی، عدالت و امانت در نقل به واژه ثقه نمیرسد.
همچنین عمده علما پس از فضل از او با نام اجل اصحابنا یاد کردهاند و اعطای این لقب بدان جهت بود که فضل در مجموعه اندیشمندان و دین پژوهان پرستاره تشیع یکی از برترین و جامعترین آنهاست. شاید بتوان با توجه به نمودها و اثرها ادعا کرد که ابن شاذان در عصر خویش از بغداد تا مرزهای چین بی نظیر و بیهماورد بوده است. فضل بن شاذان در کتب اربعه حدیثی شیعه و غیر آنها در سند صدها روایت قرار گرفته است. نجاشی در عبارتی گنگ وی و یا پدرش را راوی از امام رضا و امام جواد دانسته است. رجالیان دیگر نیز بر آن عنوان تکیه کردهاند.
فضل بن شاذان از دوران حیات امام رضا در کنار تحمل و تلقی حدیث با بیان و قلم در جهت استحکام بخشیدن به مبانی والای تشیع پیوسته تلاش میکرد و شخصیت اول منطقه شرق جهان اسلام در آن دوران به شمار میرفت. در دوران امام حسن عسکری که از سویی اوج تحزب گرایی، پیدایش فرق و انشعابات ملل و نحل بود و از طرفی فعالیت غالیان و تخریب شخصیتها به شدت گسترش یافت و به اوج خود رسید، بیشترین فشارها و تخریبها متوجه شخصیت فضل بود.
به همین جهت نیز سخنانی را شایع کردند تا مقام وی را پایین بیاورند و جایگاه و منزلت او را مخدوش کنند. امام عسکری به نوعی در مقام دفاع از او برآمد و حداقل چهار جمله افتخارآمیز و بی سابقه در حق فضل بن شاذان ابراز داشت. چون این تعبیرات از شخصیتی معصوم صادر شده است در آن هیچ گونه گزافه و مبالغه ای وجود ندارد و بر مدار حقیقت بوده است.
ستایش امام حسن عسکری (ع) از شخصیت فضل
در رجال کشی روایتی به این شرح آمده است: فضل بن شاذان نمایندهای نزد امام عسکری به عراق فرستاد. وی پس از تشرف به محضر امام و رساندن پیامهای فضل و تبادل نظر تصمیم بر خارج شدن داشت که کتابی از تالیفات فضل که در پارچهای پیچیده شده بود و در دستش قرار داشت، بر زمین افتاد. امام آن را برداشت و در آن نگریست و از خداوند متعال برای مولف طلب رحمت کرد و سپس فرمود: «من به اهل خراسان به جهت وجود شخصیتی مانند فضل بن شاذان که در بین ایشان است و به او دسترسی دارند غبطه و رشک میبرم.»
فضل بن شاذان از طرفی با مخازن معرفت و ابواب «مدینه العلم» پیامبر اعظم پیوسته ارتباط داشت و از این رهگذر گنجینهای ارزشمند از علوم و آثار اهل بیت را فراهم آورد و از سوی دیگر از همان دوران کودکی با محدثان و مولفان شیعه در ارتباط بود و از سوی سوم اهمیت کار آموزش و پژوهش را به عنوان بنیاد هر حرکت در جامعه دینی میدانست به ویژه در زمان وی که هر روز افکار و مسالک گوناگون و تازهای نمودار میشد. از این رو افزون بر مسافرتهای علمی به شهرهای مختلف برای کسب حدیث، با قلم به دفاع همه جانبه از شیعه پرداخت و تالیفات فراوانی را در قالب کتاب به یادگار گذاشت که متاسفانه بیشتر آنها از در طول تاریخ جا ماند و به نسل جدید نرسید.
تالیفات فضل بن شاذان
نجاشی در رجال خود عدد تالیفات فضل بن شاذان را بیش از ۱۸۰ عنوان اشاره میکند. اما هنگام بیان عناوین این آثار نجاشی از ۴۸ عنوان کتاب نام میبرد. فقه و کلام و اصول عقاید از مهمترین حوزههایی است که فضل در آنها دست به قلم برده است. از جمله کتب فقهی وی یکی «السنن» است و دیگری «العلل».
در حوزه فلسفه نیز کتابهای «الرد علی الفلاسفه»، «الاعراض و الجوهر»، «المسائل فی العالم و الحدوثه» (فضل در این کتاب به یکی از مسائل پیچیده فلسفی که بحث قدم و حدوث است پرداخته است و چون فلاسفه یونان افلاک و عقول را قدیم زمانی میدانستند به نظر میرسد که وی از حدوث زمانی و یا ذاتی هستی دفاع کرده است)، «مسائل فی العلم» که اکنون در دسترس نیست، از جمله آثار او هستند.
برخی تالیفات کلامی فضل نیز چنین است: الاستطاعه، الایمان، التوحید فی کتب الله المنزله الاربعه، الرد علی الحسن البصری فی التفضیل، الرد علی الثنویه، الرد علی الغلاه، الرد علی القرامطه و...
نقد فضل بن شاذان از فلسفه یونان
فضل بن شاذان فلسفه یونان را که بعدها در عالم اسلامی مورد استفاده اندیشمندان مسلمان در معرفت شناسی دینی قرار گرفت، به شدت مورد نقد خود قرار داده است. او با تالیف کتابهای «الرد علی الفلاسفه» و «النقض علی من یدعی الفلسفه فی التوحید و الاعراض و الجواهر و الجزء» به نحوی هم فضای موجود جامعه خویش را که در آن تفکرات فلسفی جاذبه و رونق داشته ترسیم کرده و هم به نحوی مخالفت خویش را با فلسفه وارداتی نشان داده است.
تاریخ اسلام با پدیدهای به نام نهضت ترجمه که از عهد منصور دوانیقی شروع شد مواجه بود و خلفای دیگر کار او را ادامه دادند و مامون عباسی در سال ۲۱۷ برای اداره و سامان دادن به امور ترجمه مدرسهای را به نام بیت الحکمه تاسیس کرد. او گروهی از مترجمان را در آنجا گرد آورد و طبیب مسیحی به نام یوحتا را به ریاست آنجا گمارد.
آنها ابتدا به ترجمه علوم عملی و کاربردی مانند طب، ریاضیات، شیمی و... پرداختند، ولی بعدها به ترجمه علوم دیگر و معارف نظری و مابعد الطبیعه نیز پرداخته شد. ترجمه تورات، انجیل و کتب مانوی و مزدکی هم در همین دوره اتفاق افتاد که از همین رهکذر مسلمانان حتی فلاسفه قبل از سقراط و برخی سفسطاییان، شکاکان و رواقیان و اپیکوریان را میشناختند. برخی بر این گمانند بیت الحکمه به این جهت تاسیس شد که در حوزه معرفت شناسی دکانی در برابر مدرسه فکری ائمه باز شود. برای مطالعه بیشتر درباره بیت الحکمه میتوانید به کتابهای «بیت الحکمه» اثر جاناتان لیونز و ترجمه بهرام نوازنی منتشر شده توسط انتشارات سروش و «انتقال علوم یونانی به عالم اسلامی» نوشته دلیسی اولیری و ترجمه زندهیاد احمد آرام منتشر شده توسط مرکز نشر دانشگاهی، رجوع کنید.
معرفی منبع در زندگی و آثار و تالیفات فضل بن شاذان
متاسفانه پژوهشگران تاریخ اسلام و تاریخ تفکر شیعی عنایت چندانی به شخصیت فضل بن شاذان نداشتهاند و منابع مطالعاتی درباره زندگی این شخصیت تابناک معدود است. اما همین منابع معدود درخشانند که از جمله آنها میتوان به کتاب «خورشید شرق در سده سوم: فضل بن شاذان نیشابوری» نوشته مهدی بیات مختاری اشاره کرد که برای نخستین بار به سال ۱۳۹۲ با شمارگان هزار نسخه، ۹۰۲ صفحه و بهای ۳۵ هزار تومان توسط موسسه کتابشناسی شیعه منتشر شد.
نویسنده پژوهش دقیق و مهمی را درباره فضل انجام داده است. سنگ بنای پژوهش او با شهر محل تولد فضل یعنی نیشابور و جایگاه آن نزد پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) آغاز میشود. تاریخ نیشابور و موقعیت آن در عصر فضل، خاندان و نژاد فضل بن شاذان، فضل بن شاذان در منظر رجال شناسان، تمجید امام حسن عسکری (ع) از فضل و رد توقیع ساختگی، کمالات و زمینههای تخصص، استادان معصوم و آسمانی، مشایخ ارجمند و گرانقدر، راویان و شاگردان و مقابله با سیاستهای عباسیان و طاهریان در این کتاب آمده است.
همچنین، جایگاه فضل در کتب اربعه، فضل ابن شاذان در رجال کشی، پارهای از دیدگاههای اصولی و فقهی، کاووشی در ایضاء، دیدگاه و نقدهای اسلامی، تالیفات و پرواز به فردوس، از دیگر فصلهای شانزده گانه این کتاب را تشکیل میدهند.
پژوهشگر در این اثر تلاش کرده تا به تفضیل پیرامون آثار فضل، سفرها، علمای معاصر اعم از شیعه و سنی و اساتید بلند مرتبه او همچون ابن ابی عمیر بن غزالی، آثار فضل در مصادر قدما، سرگذشت فضل در کتابهای رجال و مقایسه تمام آثار فضل در سه مصدر قدیمی سخن بگوید. او هیچ نکته ناگفتهای را باقی نگذاشته و همه جوانب زندگی و آثار فضل را بررسی کرده است. در ادامه نقد فضل بر حسن بصری را به نقل از این کتاب بخوانید:
نقد سرسلسله صوفیان
نجاشی یکی از تالیفات فضل بن شاذان را «الرد علی الحسن البصری فی التفضیل» برشمرده است. بصری جزء علما و زهاد عامه به حساب میآید و صوفیان او را سرسلسله خود میدانند، اما او به ناسازگاری با اهل بیت مشهور است و از این جهت دانشمندان شیعی وی را دو چهره و حیلهگر دانستهاند.
برخی از دیدگاههای کلامی وی که پذیرفته نیست، از این قرار است:
۱. از روایتی که طبرسی در کتاب «الاحتجاج» نقل کرده به دست میآید که از طرفداران اندیشه قدر بوده است، زیرا در آن روایت آمده است که حسن بصری به ملاقات امام باقر رفت و امام به او فرمود: شنیده ام تو بر این عقیدهای که خداوند افعال بندگان را به آنان واگذار کرده است. آنگاه او را از چنین عقیده ای برحذر داشت و فرمود: ایاک ان تقول بالتفویض. و حسن بصری سکوت کرد و چیزی نگفت. سکوت وی در چنین موقعیتی گواه بر داشتن آن عقیده بوده است. سید مرتضی علم الهدی روایت کرده که حسن بصری میگف اللهت: کل شی ء بقضاء الله و قدره الا المعاصی.
۲. علامه حلی مینویسد عمر، عثمان، عبدالله بن عمر و ابوهریره از صحابه و حسن بصری و عمر بن عبید از تابعین قایل به افضلیت ابوبکر بر امیرالمومنین بودند و به عکس زبیر، سلمان، مقداد، جابر بن عبدالله انصاری، عمار، ابوذر و حذیفه از صحابه و عطا، مجاهد و سلمه بن کهیل از تابعین معتقد به برتری امیرالمومنین بر ابوبکر بودند و تمامی متکلمان بغداد و شیعه و ابی عبدالله بصری نیز همین اعتقاد را داشتند. در برخی کتب حدیثی ذکر شده که حسن بصری میگفت: شایسته علی بود که در مدینه میماند و خرمای پست میخورد نه اینکه خلیفه شود.
۳. حسن بصری مانند سایر اهل سنت و جماعت قایل به جواز تقدیم مفضول بر فاضل در امامت بود. در صورتی که امام باید از تمام ملت از فضایل بیشتری برخوردار باشد. اگر او در این زمینه با آنها یکسان باشد، دلیلی بر ترجیح و امتیاز او در رهبری جامعه وجود ندارد و اگر امام از نظر کمالات فروتر از افراد جامعه باشد تقدمش عقلا محال است؛ چون تقدیم مفضول بر فاضل عقلا قبیح است. از این رو امام و پیشوا باید از نظر علمی، دینی، اخلاقی، شجاعت و فضایل روحی و جسمانی از افراد جامعه فراتر و والاتر باشد خداوند تاکید میکند: افمن یهدی الی الحق احق ان یتبع امن لا یهدی فما لکم کیف تحکمون. سید مرتضی علم الهدی مینویسد: الامام لابد ان یکون افضل من کل واحد من رعیته. بر طبق ضرورت عقلی رهبر باید از تمامی افراد جامعه برتر باشد.»
با اینکه نجاشی نام کتاب فضل بن شاذان را بدون هیچ پسوند یا پیشوندی الرد علی الحسن البصری فی التفضیل نام برده بود و ما با تکیه بر کلام حلی گفتیم که حسن بصری معتقد به تقدیم ابوبکر بر امیرالمومنین است و از این رو مورد انتقاد فضل بن شاذان قرار گرفته است، آقا بزرگ تهرانی در الذریعه نام کتاب فضل بن شاذان را با عنوان الرد علی الحسن البصری فی تفضیل الملائکه علی الانبیا ثبت کرده است و از آن بر میآید که حسن بصری معتقد به تقدیم و برتری فرشتگان بر انبیا بوده است. اگر ما بخواهیم بین گفتار علامه حلی و آقابزرگ تهرانی ایجاد توافق کنیم باید بگوییم که حسن بصری هم معتقد به افضلیت ابوبکر بر امیرالمومنین و هم تقدم فرشتگان بر انبیا بوده است که فضل بن شاذان درصدد پاسخ دادن به آن دو دیدگاه برآمده است.
***
برای مطالعه دیگر مطالب تاکنون منتشر شده از این پرونده بر تیترهای زیر کلیک کنید:
نظر شما