ايبنا نوجوان: «هاشمي» به خبرنگار ما گفت: من معمولاً شب‌ها را براي نوشتن مناسب مي‌دانم و از سكوت شب استفاده مي‌كنم؛ به همين دليل روزهاي تعطيل با ساير روزها براي كارم متفاوت نيست.
او افزود: روزهاي تعطيل فرصت مناسبي براي مطالعه است و من بيش‌تر وقتم را به مطالعه‌ي مجلات مي‌گذرانم؛ چون رسمي خودم نيز در حوزه‌ي مطبوعات است.
سعيد هاشمي، بيش‌تر مطالعه‌ي كتاب‌هاي كلاسيك را ترجيح مي‌دهد و در اين باره به خبرنگار ما گفت: اگر كتاب جديدي از بزرگان منتشر شود و درباره‌ي زندگاني بزرگان، نويسندگان و شاعران باشد حتماً آن را مطالعه مي‌كنم و فيلم‌هاي خوب هم در اين فرصت نگاه كردم.
او تا به حال براي نگارش كتابي خاص به سفر نرفته است؛ اما برخي از سفرهايش سوژه‌هاي داستان‌هايش را تامين كرده است: يك سال عيد نوروز به يكي از روستاهاي فراهان سفر كردم. تا آن موقع آن روستا را در نوروز نديده بودم. فضاي آن روستا به قدري بر من تاثير گذاشت كه داستان «گل‌هاي بومادران» را بر اساس همان سفر براي نوجوانان نوشتم.
نويسنده‌ي كتاب «پياده رو شلوغ است» عنوان كرد: نوجوان كه بودم با برادرم قبل از عيد پول‌هايمان روي هم مي‌گذاشتيم و كتاب‌ها و مجلات مورد علاقه‌ي خود را مي‌خريديم تا در تعطيلات مطالعه كنيم؛ چون خانواده‌مان در طول سال تحصيلي اجازه‌ي مطالعات غير درسي را به ما نمي‌دادند.
او افزود: يك‌سال من مي‌خواستم كتاب‌هاي يكي از نويسندگان را بخرم اما آن كتاب‌ها نسبت به پول من خيلي گران بود. آن سال عيدي‌هايم را جمع كردم كه 300 تومان شد و با آن سه تا از كتاب‌هاي آن نويسنده را به قيمت 150 تومان خريدم؛ اما از ذوقم كل پول‌ها را كه در مشتم بود به فروشنده دادم و او هم به من اطمينان كرد و پول‌ها را نشمرد و من كه كل پولم را به او داده بودم، جرات نداشتم به پدر و مادرم بگويم با پول‌هايم كتاب خريده‌ام و آن‌ها تا مدت‌ها مرا به خاطر گم كردن عيدي‌هايم سرزنش مي‌كردند، اما من از خواندن آن كتاب‌ها لذت مي‌بردم و هنوز كه به ياد آن خاطره مي‌افتم برايم شيرين است.
دوشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۳:۳۵
نظر شما