به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، 27 فروردین 1321 سالروز تولد محمدعلی بهمنی است.
«امانم بده»، «این خانه واژههای نسوزی دارد»، «باغ لال»، «تنفس آزاد با محمدعلی بهمنی»، «جسمم غزل است اما: روحم همه نیماییست»(گزیده اشعار)، «شاعر شنیدنیست»(گزینه شعر)، «عشق است»، «غزل»، «گاهی دلم برای خودم تنگ میشود»، «من زندهام هنوز و غزل فکر میکنم» و «چتر برای چه، خیال که خیس نمیشود» عنوانهای دفترهای شعر منتشر شده این شاعر هستند.
به مناسبت 68 سالگی بهمنی «ایبنا» گفتوگویی با این شاعر داشت.
الفبای شعر بهمنی با مشیری
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر چگونگی آشنایی او با شعر و گرایشش به این حوزه گفت: الفبای شعر را از فریدون مشیری آموختم. ارتباط نزدیک من با این شاعر و مهربانیهای او سبب شد تا حس شعر و شاعری را از او به یادگار داشته باشم.
وی ادامه داد: اما بهطور طبیعی پس از برانگیخته شدن چنین حسی در انسان او به سوی دیگر شاعران کشیده میشود. البته در این حوزه نیز مشیری، شاعری که از دیدگاه من همیشه زنده است، نقش موثری را برای من داشت و منرا با هوشنگ ابتهاج، فروغ فرخزاد، مهدی اخوانثالث و دیگر شاعران آن روزگار آشنا ساخت.
بهمنی نخستین شعرش را در سال 1230 یعنی در سن 9 سالگی سروده است.
وی یادآور شد: این قطعه شعر «مادر» نام داشت و در نشریات همان سال هم به چاپ رسید.
زبان شعر و آموزههای نیما
این شاعر با تاکید بر تاثیر شناخت نیما در استحکام بخشیدن به زبان شعریاش توضیح داد: بهطور کلی آشنایی با بزرگان شعر آن روزگار که همگی خود از آموزههای شعری نیما بهره گرفته بودند، منرا به سوی شناخت بیشتر شعر نیما کشاند. همانگونه که نیما خود میگوید «من رودخانهای هستم و هر شاعری میتواند با ظرف خود از هرجای این رودخانه بنوشد». من هم با ظرف کوچک خود با شعر نیما رفع تشنگی کردهام.
وی در پاسخ به اینکه چه عواملی در رسیدن او به زبان شعری ویژه خودش موثر بودهاند، گفت: من هنوز چنین صحبتی را قبول ندارم و فکر نمیکنم در شعر راه جدیدی را پیش گرفته باشم. اما اگر دیگران درباره شعر من چنین میاندیشند بهطور حتم آموزههای نیما موثر بوده است.
این شاعر افزود: همانگونه که در یکی از شعرهایم نیز گفتهام «جسمم غزل است، اما، روحم همه نیماییست».
چشمانداز شعر
وی درباره جایگاهی که از خود انتظار دارد در شعر بدان دست یابد اظهار داشت: در هنر و به ویژه حوزه زبان همواره نایافتههایی وجود دارد. هرگز نمیتوانیم مدعی باشیم به جایگاه حقیقی خود دست یافتهایم. این گفته تنها نوعی خودستایی میتواند باشد. هر اندازه بتوانیم چشمانداز خود را در شاخههای مختلف هنری و از جمله شعر عمیقتر کنیم به جایگاه شایستهتری دست مییابیم.
باران شعر و چتری شاعرانه
بهمنی درباره تعریفش از شعر پس از حضور طولانیاش در این عرصه تاکید کرد: شعر تعریفناپذیر است و در هیچ ساختاری نمیگنجد. اهل هنر از دیدگاه خود هریک نوعی نگاه هنری به آن دارند. از دیدگاه من نیز شعر باران ناگهانی است که فرصت گشودن چتر را به شاعر نمیدهد و حتی اگر این فرصت داده شود شاعر باز هم آن چتر را نمیپذیرد.
دلنگران شعر نباشید
سوال دیگر ایبنا از این شاعر پرسیده شد در ارتباط با دلمشغولیهای او برای شعر امروز و جایگاه آن بود. وی درباره این موضوع تشریح کرد: افرادی که دلنگران شعر هستند سخت در اشتباهند. فرد هنرمند هرگاه دلنگرانیهای خودش را دارد احساس میکند باید دلنگران هنر نیز باشد. این در حالی است که نباید چنین دلنگرانی داشته باشیم.
وی در پایان یادآور شد: هنر و از جمله شعر، موجود جاندار و هوشمندی است که قرنهاست به حیات خود ادامه داده و تلاطمهای بسیاری را در این راه دیده است. اما همواره سربلند ایستاده و راهش را ادامه داده است.
بهمنی معتقد است چنین دلنگرانیهایی نابجاست و تنها باید دلنگران نرسیدن خود به حرکت پرشتاب هنر باشیم.
این شاعر در سال ۱۳۷۸ موفق به دریافت تندیس خورشید مهر به عنوان برترین غزلسرای ایران شد. در سال ۱۳۸۳ با همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هرمزگان، همزمان با برگزاری ششمین کنگره سراسری شعر و داستان جوان در بندرعباس نکوداشت محمدعلی بهمنی برگزار شد. در کنگره سراسری شعر دفاع مقدس نیز از او تقدیر شده است.
شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۰:۳۵
نظر شما