شنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۶ - ۱۲:۲۹
كاراكتر "جلال آل احمد" برايم جذاب است

اردشير شليله مي گويد: معتقدم از ميان فيلمسازان ايراني كه به اقتباس از متون ادبي روي آوردند، ناصر تقوايي بهترين بوده است. زيرا او علاوه بر فيلم آرامش در حضور ديگران آثاري را از متون ادبي خارجي اقتباس كرده كه در نوع خود بي نظير است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري كتاب(ايبنا) "اردشير شليله" نويسنده و كارگردان سينما در مورد اقتباس از متون ادبي در توليد آثار تصويري (سينما و تلويزيون) يادداشتي را به صورت اختصاصي در اختيار خبرگزاري كتاب قرار داده است كه به اين شرح است: 

متاسفانه سينماي ايران از آغاز تا به امروز در هيچ دوره اي نتوانسته و يا به دلايل مختلف نخواسته از ادبيات غني فارسي بهره شايسته اي ببرد. 

نه تنها متون و منظومه هاي كهن ادبي كه از غناي بيشتري برخور دارند،بلكه حتي منابع نوشتاري روز هم نتوانسته اند در طول ساليان گذشته مورد توجه فيلمسازان قرار گيرند. 

اگر به آمار و ارقام مراجعه كنيم درخواهيم يافت كل فيلم هايي كه سينماي ايران از آغاز تاكنون از متن هاي ادبي مختلف شامل،متون كهن، نوشته هاي روز و منابع خارجي اقتباس كرده از دويست فيلم كمتر است و اين تعداد براي سينمايي كه سالانه فيلم هاي انبوهي توليد مي كند بسيار ناچيز است.

تا دهه هاي 30 و 40 فيلم هايي با اقتباس از ادبيات كهن و قصه هاي عاميانه و فولكلوريك ساخته شدند، اما نخستين فيلم ايراني كه از يك نوشته روز اقتباس شد "شوهرآهو خانم" نوشته علي محمد افغاني بود.

اين فيلم هرچند به لحاظ ساختاري كار ضعيفي به شمار مي آمد، اما در مقايسه با سينماي تجاري آن سالها كار قابل توجهي بود.

يك سال بعد يعني سال 1348 ناصر تقوايي با فيلم "آرامش در حضور ديگران" كه اقتباس از داستاني با همين نام نوشته "دكتر غلامحسين ساعدي" و همچنين داريوش مهرجويي با فيلم "گاو" كه آن هم اقتباسي از مجموعه داستان "عزاداران بيل" ساعدي بود، آثاري به ياد ماندني خلق كردند كه تماشاي آنها هنوز هم بعد از گذشت چهل سال لذت بخش است.

البته فيلم "آرامش در حضور ديگران" چهار سال بعد از ساخته شدن يعني سال 1352 به نمايش عمومي درآمد.

به اعتقاد من از ميان فيلمسازان ايراني كه به اقتباس از متون ادبي روي آوردند، ناصر تقوايي بهترين بوده است. زيرا او علاوه بر فيلم آرامش در حضور ديگران آثاري را از متون ادبي خارجي اقتباس كرده كه در نوع خود بي نظير است.

فيلم "نفرين" كه تقوايي آن را سال 1352 بر اساس داستان كوتاه "باتلاق" نوشته "ميكاوالتاري" ساخت و فيلم ديگري با نام "ناخداخورشيد"(1365) كه اقتباسي بود از رمان "داشتن و نداشتن" نوشته "ارنست همينگوي" از ديگر آثار ماندگار تاريخ سينماي ايران هستند. 

علاوه بر آثار ذكر شده بايد به سريال ماندگار تاريخ تلويزيون ايران "دايي جان ناپلئون" اشاره كرد كه ناصر تقوايي سال 1354 اين اثر را بر اساس رماني از "ايرج پزشكزاد"ساخت.

اين اقتباس در نوع خود مثال زدني است زيرا به جرات مي توان گفت تنها اقتباس سينمايي(تلويزيوني) در تاريخ سينماي ايران است كه از متن اصلي پيشي گرفته و توانسته علاوه بر خلق اثري ممتاز، با مخاطبان كثيري ارتباط برقرار كند.

اردشير شليله در ادامه اين يادداشت با اشاره به حمايت مديران فرهنگي از توليد آثار اقتباسي ،آورده است: با توجه به اينكه حمايت مديران فرهنگي از توليد اين گونه آثار مهم تلقي مي شود، اما متاسفانه در سه دهه اخير مديريت فرهنگي در سينما و تلويزيون به درستي نتوانسته اند به اين مهم بپردازند .

هميشه ديده شده مديران پس از گذشت چند سال كه در جايگاه خود نسبتا تثبيت شده و تجاربي كسب كرده اند، با تغيير دولت ها و سياست ها، آنها نيز تغيير كرده اند و مسئوليت آنها به افراد ديگري سپرده شده است و شايد همين امر باعث فاصله ما از ادبيات بوده است.

وي همچنين مي گويد: هميشه كاراكتر "جلال آل احمد" برايم جذاب بوده به طوري كه اگر قرار باشد فيلمي درباره يكي از چهره هاي ادبي معاصر كشورم بسازم. "جلال آل احمد" انتخاب نخست من خواهد بود.

شخصيت پرشور و نا آرامي كه كفش هايش مي تواند در يك فيلم، درام را پيش ببرد و...

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط