به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «شکسپیر معاصر ما» اثر یان کات با ترجمه رضا سرور منتشر شد.
«در کجای جهان نیمهی دوم قرن بیستم میتوان جایگاه مناسبی یافت که از فراز آن بتوان شکسپیر را با نهایت طراوت، ارتباطات و معناهای حیاتبخشی که برای دوران ما دارد فهمید و مورد تفسیر مجدد قرار داد؟» این را مارتین اسلین در مقدمه کتاب «شکسپیر معاصر ما» مینویسد.
شاید خوانندگان انتظار نداشته باشند که در کتابی درباره شکسپیر با چنین پرسشی مواجه شوند. شاید انتظار داشته باشند در چنین کتابی به مباحثی چون زبان شکسپیر، مختصات دوران او، ریشههای تاریخی شخصیتهای شکسپیری، جایگاه شکسپیر در سیر تحول درام غربی و چنین مسایلی پرداخته شود.
اما مارتین اسلین که مقدمه ترجمه انگلیسی کتاب را نوشته بهدرستی چنین پرسشی را مطرح میکند. به گفته خود کات مخاطبان این کتاب کسانی هستند که دستکم یکبار در طول زندگیشان توسط پلیس از خواب برخیزانده شده باشند.
یان کات معتقد است بر هر اثر دو زمان حاکم است، اولی زمانی که شخصیتهای نمایش در آن بهسر میبرند، دومی زمانی که بر تماشاگران میگذرد. معاصر بودن بهمعنای ارتباط این دو زمان است. هرگاه در اجرایی این دو زمان به هم متصل شوند، شکسپیری که معاصر ماست پدیدار میشود.
کات در کتاب «شکسپیر معاصر ما» از چنین شکسپیری سخن میگوید. از دلهره، ترس، اضطراب و خشونتی که در آثار شکسپیر هست و ما آن را در فضای امروز استنشاق میکنیم.
کتاب در دو فصل اصلی و یک پیوست تنظیم شده. فصل نخست به تراژدیهای شکسپیر میپردازد و فصل دوم به کمدیها. کات در این فصلها نسبتهای نبوغآمیزی میان آثار شکسپیر و آثار ادبی و هنری و شخصیتهای معاصر تاریخی برقرار میکند؛ در پس چهره ریچارد سوم «استالین» را میبیند؛ هملت را با پیرهنی سیاه و شلوار جین آبی تصویر میکند که بهجای کتاب «مونتنی» کتابی از «کافکا» یا «آلبر کامو» در دست دارد؛ مکبث را در سیمای «چِن» شخصیت تروریست رمان «سرنوشت بشر» آندره مالرو بازخوانی میکند و در «لیرشاه» طنینی از «دست آخر» بکت را میبیند.
میتوانیم به آغاز بازگردیم و پرسش ابتدایی مارتین اسلین را تکرار کنیم: در کجای جهان نیمه دوم قرن بیستم میتوان بهترین تفسیر معاصر را از شکسپیر ارایه کرد؟ پاسخ اسلین «لهستان» است. لهستان بهعنوان نقطه کانونی نیمه قرن بیستم، هم اشغالگری آلمان هیتلری را تاب آورده و هم اشغالگری شوروی استالینی را.
لهستان نقطه کانونی جنگ جهانی دوم بود. کورههای آدمسوزی آشوویتس در لهستان قرار داشت و پس از جنگ بخشبندی و تقسیم اروپا به شرقی و غربی از این کشور آغاز شد.
اما از سوی دیگر لهستان توانست به وجود افراد برجستهای چون کات تکیه کند که با هوشمندی این حوادث سرنمونوار را ثبت کنند. از دید مردمان این کشور، تنها زبانی میتوانست بیانگر خواستهها و رنجهای آنها باشد که از آزمون وفق دادن خود با با فرم و محتوای بزرگترین نمایشنامهها، ازجمله آثار شکسپیر، موفق بیرون آمده باشد. به گفته اسلین «به محض آنکه یک زبان میتوانست ترجمه کاملا مناسبی از شکسپیر ارایه دهد، قادر میگشت تا از بنیانهای یک ملت، نهادها و استقلال سیاسیاش به حمایت برخیزد. و در این وجه از معنای سرنمونوار، فقط «کتاب مقدس» میتواند با شکسپیر رقابت کند.»
یان کات (۱۹۱۴-۲۰۰۱) نظریهپرداز و منتقد تاثیرگذار لهستانی است که با کتاب «شکسپیر معاصر ما» به شهرت جهانی رسید. او سالها در سمت منتقد و دراماتورژ در اروپا فعالیت کرد و آثاری از مولیر و مروژک را در مقام کارگردان روي صحنه برد. کات در سال ۱۹۶۶ به آمریکا مهاجرت کرد و در دانشگاهای ییل و برکلی به تدریس تئاتر و نقد ادبی پرداخت. از دیگر آثار او میتوان به «تناول خدایان»، «خاطره بدن» و «غرش متن» اشاره کرد.
رضا سرور، مترجم کتاب در مقدمهاش اشاره میکند که دو سال برای ترجمه این کتاب وقت صرف کرده. حاصل کار او ترجمهای روان و خوشخوان است و خواننده بهخوبی میتواند متوجه این نکته شود که مترجم بههیچوجه فردی بیگانه با جهان تئاتر نبوده.
کتاب کات که امروز بهعنوان یکی از متون کلاسیک درباره شکسپیر شناخته میشود و در زمان انتشارش بر کارگردانان بزرگی چون پیتر بروک تأثیر گذاشته، گرچه بسیار دیر در ایران ترجمه شده، اما خوشبختانه ترجمه و چاپی بسیار خوب و درخور شان این کتاب دارد.
«شکسپیر معاصر ما» نوشته یان کات و ترجمه رضا سرور است. نشر «بیدگل» این کتاب را در ۵۲۹ صفحه، با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و به بهای ۱۳ هزار و ۸۰۰ تومان منتشر کرده است.
دوشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۰ - ۰۹:۰۹
نظر شما