ميخابيل بار زوهار، مورخ ونويسنده زندگينامه پايهگذار رژيم صهيونيستی «ديويد بن گورين» همراه روزنامهنگار كهنهكار اسراييلی، نسيم مشعال، كتابی را با عنوان «موساد؛ عمليات بزرگ» منتشر كردهاند كه در آن ترورهای موساد در كشورهای «دشمن اسراييل» و ناتواني آنها شرح داده شده است.-
این دو در كتاب خود آوردهاند: «پس از تحليل اقدامات موساد و روشهای اجرای عمليات و اهدافش، يعنی عمليات ترور دانشمندان ايرانی و غيرايرانی، به اين نتيجه حتمی رسيديم كه هيچ سازمان جاسوسی به جز موساد قادر به اجرای چنين ترورهايی نيست.»
آنان اضافه میكنند كه يگان ترور موساد با عنوان «كيدون» (سرنيزه)، پايگاهی در منطقه نقب در جنوب فلسطين اشغالی در اختيار دارد. در اين پايگاه چهل جنگجوی زن و مرد حضور دارند كه به چند زبان زنده دنيا صحبت میكنند. آنها مأمور اجرای ترورها و ديگر عمليات موساد در داخل «كشورهای دشمن اسرایيل» هستند.
نويسندگان میگويند اسرایيل فقط به ترور دانشمندان ايرانی اكتفا نمیكند بلكه از طريق اقدامات پنهانی جاسوسان، فرستادن واحدهای ترور به داخل ايران، انفجار، ثبت شركتهای غير واقعی و طراحی ترور مسوولان عاليرتبه ايرانی مرتبط با برنامه هستهای، با كل برنامه هستهای ايران در حال مبارزه است.
نويسندگان در اين كتاب از اشخاصی از جمله «محسن فخری زاده» نام میبرند كه رسانههای غربی، لقب «پدر برنامه هستهای نظامی ايران» را به او دادهاند و جزیيات زندگی و اطلاعات كاملی را از او منتشر كردهاند و اين ادعا را مطرح میكنند كه اين فرد در رتبه نخست فهرست ترور موساد و سيا قرار دارد.
نويسندگان در بخشی از اين كتاب هم به گفتوگوی مدير پژوهشهای موسسه استراتفور آمريكا، روا بهالا، با روزنامه «ديلی تلگراف» اشاره میكنند كه وی موساد را در حال جنگ با برنامه هستهای ايران توصيف ميكند و میگويد: بهترين اقدام، ترور مسوولان هستهای ايران، با همكاری سازمان اطلاعات و امنيت آمريكا (سيا)ست.
نكته قابل توجهی كه اين كتاب درباره كشورهای درگير در برنامه هستهای ايران مطرح میكند آن است كه آمريكايیها و اسرایيلیها هنوز برنامههای هستهای ايران را به يك اندازه درك نكردهاند. آنان ادامه میدهند كه تل آويو و واشنگتن هنوز متوجه نشدهاند كه روسيه خواستار تبديل ايران به يك قدرت هستهای نيست و علت آن هم نزديكی مرزی ايران با روسيه، تركيه و جمهوریهای مسلمان نشين آسيای ميانه و قفقاز است. نويسندگان در اين باره معتقدند كه تبديل شدن ايران به يك قدرت هستهای تأثير اين كشور بر جمهوریهای مسلمان نشين آسيای ميانه را دو چندان خواهد كرد و اين چيزی است كه مسكو خواهان آن نيست. ضمن آنكه اگر ايران به بمب اتم و موشكهای دوربُرد و موشكهای قادر به حمل كلاهك هستهای دست يابد، روسيه خود را در معرض خطر میبيند.
نويسندگان كتاب معتقدند نيروی هوايی اسرایيل حتی اگر بتواند آسيبهايی هم به تأسسيات هستهای ايران كه در مناطق مختلف اين كشور پخش شده است بزند، نميتواند به طور كامل آن را ويران كند؛ ضمن آنكه واكنش ايران همراه حزب الله و حماس هم بسيار شديد خواهد بود. اين مطلب، دستگاه تصميمگيری سياسی تل آويو را مجبور به گرفتن يك تصميم سرنوشتساز میكند؛ تصميمی كه دولت صهيونيستی از ابتدای تأسيسش در سال 1948 تا كنون با آن مواجه نشده است.
سخن پايانی نويسندگان در اين جمله خلاصه میشود كه بايد برای همه آشكار باشد كه موساد توان نابودی برنامه هستهای ايران را ندارد.
نظر شما