به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، شاه عباس پنجمين فرمانرواي سلسه صفوي بود كه در سال 1501 به قدرت رسيد و ايران را براي نخستينبار پس از تصرف اعراب درون مرزهاي تاريخي خود از نومتحد ساخت. درك چالشهايي كه شاه عباس با آن مواجه بود بدون اطلاع از وقايع سالهاي 1501 تا 1587 هنگامي كه در هفده سالگي با نوعي كودتا بر تخت سلطنت نشانده شد، ممكن نيست. دو فصل نخست اين كتاب به اين امر و نيز تولد و پرورش شاه عباس ميپردازد.
فصول بعدي نشان از قاطعيت و قساوتي حيرتآور دارد، شاه جوان دست به كار ميشود تا براي بقاي دولت بر چالشها غلبه كند. به تفضيل از اعدامهاي شتابزده ميگويد، از سركوب شورش، اصلاحات نظامي و اداري كه هرج و مرج داخلي را پايان ميبخشد و حكومت مركزي قدرتمندي به وجود ميآورد. همچنين در اين فصول توضيح داده ميشود كه چگونه شاه عباس با يك رشته عمليات نظامي، ابتدا در برابر ازبكها و سپس در مقابل عثماني، كشور را از اشغال خارجي آزاد كرد.
كشمكش با عثماني شاه عباس را ترغيب كرد تا باب روابط با اروپا را بگشايد، اين مسأله كه يكي از مضامين اصلي كتاب است. هدف اصلي آن نيز دست يافتن به توافق براي اجراي عمليات نظامي عليه دشمن مشترك، يعني عثماني بوده است. اين امر هرگز حاصل نشد و شاه عباس احساس كرد، اتريش و اسپانياي هابسبورگ كه بيشتر اميدهايش را به آنها بسته بود به نحو بدي او را مأيوس كردهاند.
نويسنده اين كتاب كه چهل سال پيش به اصفهان سفر كرده است، از نزديك مشاهدات خود را بازگو ميكند. منبع اصلي كتاب ايراني او «تاريخ عالم آراي عباسي » است كه به دست وقايعنگار رسمي شاه عباس، اسكندربيگ منشي به رشته تحرير درآمده است و سرتاسر دوران عباسي را در بر ميگيرد.
ديويد بلو ميگويد: «شاه عباس فرمانرواي مستبد و روشنبين ايران بود. او بر قواي فئودالي كه كشور را تكه تكه كرده بودند غلبه كرد و حكومت مركزي قدرتمندي تشكيل داد. او اقتصادي در حال زوال را با ايجاد امنيت، پول رايج با ثبات و زيرساختهاي اقتصادي بسيار پيشرفته احيا كرد. بنا به دلايل استراتژيك و تجاري و نيز از آن جهت كه چشم به خارج داشت و فارغ از تعصب بود، روابط گستردهاي با اروپاي مسيحي برقرار كرد. دستاوردهاي شاه عباس لقب «كبير» را كه در ايران در تداول عام به دنبال نام او ميآيد كاملا توجيه ميكند. او به راستي فرمانرواي دوران اسلامي ايران است كه چنين لقبي گرفته است.»
وي در ادامه مينويسد: «با وجود اين، تا كنون هيچ زندگينامهاي به زبان انگليسي در مورد شاه عباس نوشته نشده بود، اين كتاب در صدد است نشان دهد كه چرا اين امر يك غفلت جدي محسوب ميشود. شاه عباس نه تنها اهميت به سزايي براي ايران و جهان اسلام دارد بلكه بخشي از تاريخ اروپا است و به سهم خود شخصيتي جذاب دارد. از اين گذشته بيشتر رويدادها و تحولاتي كه در زمان سلطنت شاه عباس رخ داد ارتباط آشكاري با روزگار ما دارد.»
نويسنده كتاب ميگويد: «من كاملا به ارزش تاريخ روايي باور دارم هم به اين دليل كه يك داستان خوب ارزش بازگو كردن دارد و هم به اين علت كه هر نوع عملي تنها وقتي ميتواند چنان كه درخور است فهميده شود كه در يك چارچوب روايي قرار گيرد. به همين دليل ترجيح دادهام روايت را با صحبت درباره جنبهها و ويژگيهاي مهم دوران سلطنت شاه عباس از هم نگسلم اما در فصول پاياني جداگانه و به طور كامل به اين امر ميپردازم. »
همانطور كه عنوان فرعي اين كتاب نشان ميدهد، شاه عباس اواخر عمر به شدت بيرحم شد، به عمد خود را خوفانگيز نشان ميداد تا همچنان بي چون و چرا از او اطاعت شود. در كشتن افرادي كه آنان را تهديد ميانگاشت ترديد نميكرد و غالبا شورشها را با نهايت خشونت و سبعيت سركوب ميكرد به ويژه در گرجستان.
همچنين مشكوك به پارانويا (شكاكيت) نيز بود كه موجب شد پسر بزرگ خود را به قتل برساند و دو پسر ديگرش را نابينا سازد. درباره پسر ارشدش بعدها چنان احساس ندامت عميقي به او دست داد كه دچار افسردگي شديدي شد. او هر چه بود به گفته اسكندربيك منشي، مرد تناقضها بود.
چاپ نخست «شاه عباس: پادشاه سنگدلي كه به افسانه بدل شد» در 327 صفحه، با بهاي 11 هزار تومان به كوشش انتشارات ققنوس منتشر و در دسترس علاقهمندان به كتابهاي تاريخي قرار گرفته است.
یکشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۱:۱۹
نظر شما