شيدا رنجبر در سال گذشته مجموعهي «چگونه اژدهاي خود را تربيت كنيد؟»، «كاراگاه هالفمون» و جلد هفتم مجموعهي «آرتميس فاول» را براي نوجوانان ترجمه كرد. او در نوروز كتابهاي آمادهي چاپ خود را ويرايش و بازنويسي ميكند تا در نمايشگاه كتاب به دست مخاطبان برسد. «آن شرلي در گرين گيبلز» و «جاي خالي مي» از جملهي كتابهايي است كه اين مترجم مطالعهي آنها را در نوروز به نوجوانان پيشنهاد ميكند.
او كار ترجمه را به صورت حرفهاي از سال 1378 آغاز كرده و نخستين كتابش با عنوان «اردك كشاورز» اثر «مارتين وادل»، جايزهي شوراي كتاب كودك و كانون پرورش فكري كودكان و نوجوان را برايش به ارمغان آورد.
«قوي شيپورزن»، «گربهاي به نام ارسطو»، «مزرعهي قلهي سفيد»، «عكس يادگاري»، «بدترين پسر دنيا» و «افسانهي دندان ناخدا كرو» برخي از كتابهاي اين مترجم براي نوجوانان هستند.
او كه پيش از رفتن به مدرسه مطالعهي كتاب را تجربه كرده است، لذت بردن از هنر و ادبيات را يكي از بزرگترين نعمتها ميداند: «خدا را شكر ميكنم كه ميتوانم از هنر و مطالعهي كتاب ببرم. همين باعث ميشود بفهمم زندگي چقدر زيباست.»
اين مترجم در پاسخ سوال ايبنا نوجوان دربارهي خاطرات دوران كودكياش از نوروز گفت: «با اين سوال خيلي از خاطرات فراموششدهام را به ياد آوردم. سفر عميقي به گذشته كردم و چيزهايي يادم آمد كه مدتها بود فراموششان كرده بودم. من يادم رفته بود كه چه دوران كودكي شيرين و زيبايي داشتم و چقدر در روزهاي عيد شاد بودم.»
رنجبر در ادامه گفت: «كفشهاي براق، لباسهاي نو و چيندار، طعم شيرينيهايي كه مادربزرگم ميپخت و اسكناسهاي نو واضحترين چيزهايي است كه از نوروزهاي دوران كودكيام به ياد دارم. چند روز پيش از عيد تا روز اول بهار ذوق داشتم كه لباسهاي نو بپوشم و به خانهي مادربزرگم برويم. در خانوادهي ما رسم بود لحظهي تحويل سال همه در آنجا جمع شويم؛ به همين دليل هم در آن لحظه فضاي شلوغ و شادي به وجود ميآمد. همه مشغول هديه دادن و هديه گرفتن بودند كه شادي بچهها را چند برابر ميكرد. مادربزرگم دوست نداشت به عنوان عيدي پول به نوهها بدهد چون معتقد بود بايد براي بچهها وقت گذاشت و هديهي موردعلاقهشان را خريد. من هم امسال بهخاطر دوري اعضاي خانواده تصميم گرفته بودم كه به بچههايم پول بدهم اما با يادآوري اين خاطره تصميمم عوض شد و ميخواهم برايشان هديهاي را كه ميدانم دوست دارند، بخرم.»
به اعتقاد مترجم «هورا من يك ميليونرم» حفظ آيينهايي مانند نوروز براي نوجوانان باعث ميشود تا آنها در آينده خاطراههاي خوشي داشته باشند: «به نظر من گذشته، انسانها را به هم نزديكتر ميكند. انسان در مرحلهاي از زندگياش نياز دارد تا به خاطرات كودكي و نوجوانياش برگردد و شادي عميق آن دوران را دوباره حس كند. اگر ما اين سنتها را كه باعث شادي بيشتر بچهها ميشود برايشان حفظ كنيم وقتي بزرگتر شدند خاطرههاي زيباتري خواهند داشت.»
مترجم «آرتميس فاول» پيش از اينكه كتابي را براي مطالعه به نوجوانان معرفي كند، به بچهها توصيه كرد ابتدا سليقهي خود در كتاب خواندن را بشناسند: «كتاب خواندن به سليقهي بچهها بستگي دارد. هركس بايد خودش مطالعه را تجربه كند تا بداند از چه كتابي خوشش ميآيد. حتي اگر كتابي را خواندند و نپسنديدند، لااقل تجربه كسب كردهاند. به اين ترتيب بچهها نسبت به خودشان شناخت بيشتري پيدا ميكنند و با دنياي درونشان آشنا ميشوند كه باارزشترين تجربه است.»
اما از نظر اين مترجم چند كتاب هستند كه خواندشان خالي از لطف نيست: «چند كتاب در كتابخانهام دارم كه حتماً روزي براي نوههايم خواهم خواند و بد نيست بچهها هم آنها را بخوانند. مثل «جاي خالي مي» اثر سین تیا رایلنت كه نسرين وكيلي ترجمهاش كرده است و «آنشرلي در گرين گيبلز» نوشتهي ال.ام. مونتگومری.»
«جاي خالي مي» (mi) دربارهي زندگي دختري به نام «سامر» است كه عمه «می» و عمو «اب» او را به فرزندي قبول كردهاند.
او از زندگي در كنار آنها لذت ميبرد اما پس از مرگ عمه «مي» همه چيز تغيير ميكند. عمو «اب» که نتوانسته است با مرگ خواهر «مي» کنار بیاید، بسیار غمگین است و سامر احساس میکند که کمکم عمو اب را هم از دست خواهد داد.
«آنشرلي در گرين گيبلز» هم كه حتماً كارتون آن را ديدهايد، دربارهي «آن شرلي» است كه دو خواهر و برادر مزرعهدار به نامهاي ماريلا و متيو كاتربت او را به فرزندي ميپذيرند.
شيدا رنجبر در سال جديد براي كودكان و نوجوانان شادي و سلامتي آرزو كرد و گفت: «شادي بهترين هديه در زندگي است پس دعا ميكنم تا قلبهاي بچهها پر از شادي باشد. اميدوارم خداوند خير و بركت در هر زمينهاي را در سال جديد به بچهها هديه دهد.»
نظر شما