نود و چهارمین شب مجله بخارا شب گذشته 16 اسفند با پرداختن به مقوله داستان سرایی و نقالی در محل انجمن فرهنگی اتریش برگزار شد. در این مراسم هلموت ویتمن داستانسرای اتریشی همراه فرانتس برنگر نوازنده اتریشی درباره ثبت داستان سرایی و نیز نقالی در فهرست میراث فرهنگی یونسکو سخن گفتند./
سپس هلموت ویتمن با اظهار خوشنودی از حضور در این مراسم سخنان خود را اینگونه آغاز کرد : من امشب می خواهم ماجرای شگفت انگیز ثبت قصه گویی را به عنوان میراث غیر ملموس در یونسکو برای شما تعریف کنم و آن اینکه ثبت قصه گویی برایم عجیب بود؛ چون به نظرم می رسید از زمانی که بشر وجود داشته و دور هم می نشسته، قصه گویی هم وجود داشته و همچنان نیز وجود دارد. بعضی اوقات اثبات چیزهای که مسلم اند کار بسیار دشواری است. با این حال دوستی به من توصیه کرد حالا که فهرستی در یونسکو وجود دارد تو هم برای ثبت قصه گویی در این فهرست اقدام کن و من هم فکر کردم حالا که این فرصت وجود دارد برای انجام آن اقدام کنم.
ویتمن در ادامه افزود : خلاصه برایتان بگویم که به چند دلیل در کشور اتریش قصه گویی سنتی زنده است اول آن که روایت ها همیشه انجام می شوند و دوم اینکه سینه به سینه و به صورت مداوم انتقال می یابند. راویان اتریشی زیادی اند که دایم به روایت این داستان ها می پردازند و از دیدگاه من یافتن روایت سنتی این روایت ها حایز اهمیت است.
وي گفت: با این حال این درخواست باید مطرح و مدارک بسیاری هم در کنار آن برای این امر باید ارایه می شد. در نهایت هم این امر محقق شد و خوشحالی بسیاری را همراه داشت. برای ثبت قصه گویی در میراث یونسکو جشن بزرگی در اتریش ترتیب داده شد و جمعي از مردم این کشور جمع شدند و خانم ماریا رایشر مسوول یونسکو در اتریش سندی را برای هر یک از راویان ما آماده و به آنان اهدا کرد. این موضوع انعکاس زیادی در رسانه ها داشت و بسیار هم شگفت انگیز بود.
ويتمن اضافه كرد: وقتی قصه گویی در فهرست یونسکو ثبت شد من در برلین بودم و خبر را از رادیو شنیدم. دوستی به من زنگ زد و گفت تو دیگر جزو میراث غیرملموس جهانی هستی و من گفتم نه، این من نیستم بلکه قصه گویی است که جزو میراث فرهنگی جهانی شده است.
وی در مورد هدف از ثبت قصه گویی در فهرست میراث فرهنگی یونسکو گفت : هدف این بود که در کل به روایت داستان کمک شود. راویان بسیاری اند که در شرایط سختی زندگی می کنند و این مساله به آنان کمک می کند تا در شرایط بهتری زندگی کنند. همچنین روایت کردن رابطه مستقیم میان افراد است و تفاوتی با روخوانی متن دارد و آن اینکه قصه گویی از دل برمی آید و آن چه که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. همانطور که انسان ها برای زندگی به آب و غذا نیاز دارند برای روح خود نیز به غذای معنوی نیازمندند که این غذای معنوی می تواند روایت کردن قصه باشد؛روایت قصه اي که بیان کننده حکمت های زندگی است.
این داستانسرای اتریشی در ادامه افزود : از جمله دلایلی که من به قصه گویی روی آوردم مولانا جلال الدین محمد بلخی بود. داستان های او به گونه ای بر من تاثیر گذاشت که من هم به قصه گویی علاقه مند شدم. جنبه زیبای روایت کردن داستان آن است که در آن کسی را نصیحت نمی کنیم بلکه سعی می کنیم تا خودش به این نتیجه برسد و لذت روایت هم در همین است.
در ادامه مراسم، هلموت ویتمن به روایت داستانی در مورد کشاورز فقیری پرداخت که همراه همسرش می زیست و تنها دارایی آن ها یک گاو بود که تصمیم به فروش آن می گیرند و در نهایت اگر چه این گاو آن قدرها ارزش نداشته ولی کشاورز موفق می شود به جای آن 100سکه طلا به دست بیاورد.
در ادامه برنامه، فرانتس برنگر نوازنده نی انبان اتریشی قطعه ای را برای حضار نواخت و در مورد تاریخچه این ساز چنین گفت : این ساز یک ساز اصیل اتریشی است که قدمت بسیار زیادی دارد و نواختن آن به بیشتر از 4000 سال پیش بازمی گردد. ما در غرب بر اين عقیده ایم که این ساز از شرق و از منطقه ای که فرهنگ ایرانی داشته به غرب آمده است. این ساز که در بین النهرین هم نواخته می شد، به نظر می رسد که پس از جنگ اول صلیبی به اروپا آورده شده باشد. در مجموع 147 نوع از این ساز در اروپای مرکزی شناخته شده است.
در دنباله برنامه، فرانتس ویتمن به روایت قصه دیگری با عنوان در جستجوی نیک بختی پرداخت. در ادامه نيز فرانتس برنگر با نی انبان قطعه دیگری را نواخت و همراه با آن یکی از آوازهای محلی کشورش را نیز خواند. جالب توجه آن که موتسارت آهنگساز بزرگ اتریشی نیز قطعاتی را برای این ساز ساخته است.
بخش دیگر این برنامه پرداختن به هنر نقالی بود. دکتر فیروز آبادی در ابتدای این بخش به روایت تاریخچه ای از نقالی پرداخت. وی در این زمینه گفت : نقالی به معنای روایت کردن و بسیار قدیمی است. پیش از اسلام هم ما روایت واقعه ها را داشته ایم که با چنگ همراه بود. نقالی تا 50 سال قبل و تا پیش از وجود تلویزیون سرگرمی بزرگ مردم بوده و جنبه بزرگ و مهم آن حفظ هویت ایرانی و حس حماسی ایرانی است.
دکتر فیروز آبادی در ادامه افزود : حدود 10 سال پیش بحثی بر سر این مساله در میان ایران شناسان در مورد شاهنامه و مساله روایت شفاهی درگرفت و این سوال مطرح شد که آیا شاهنامه مکتوب بوده و یا به صورت سینه به سینه نقل شده است؟ در نهایت این نتیجه به دست آمد که بخش عمده داستان های شاهنامه به صورت سینه به سینه نقل شده اند، چون با وجود نسخ مختلف از آن، به هیچ وجه نمی توانسته صرفا به صورت مکتوب موجود باشد. نقالی هم می تواند به صورت منظوم و هم به صورت منثور باشد. در نقالی یک نفر از همه توان خود استفاده می کند تا داستانی را نقل کند. در گذشته ها یک فرد به نام پیش خوان وجود داشته که نقالی را آغاز می کرده و بعد شاگرد او نقالی را ادامه می داده است.
دکتر فیروز آبادی در ادامه به این مطلب اشاره کرد که از قصه های شاهنامه نخستین داستانی که به آلمانی برگردان شده داستان رستم و سهراب است. در انتهای مراسم نیز عرفان پهلوانی به نقالی بخش نخست داستان رستم و سهراب پرداخت.
هلموت ویتمن بیش از 20 سال است که در زمینه داستان سرایی فعالیت می کند. برای او داستان های فولکلور اتریش از اهمیت خاصی برخوردار بوده و فرانتس برنگر با ساز نی انبان خود هلموت ویتمن را همراهی می کند. در سال 2008 بود که ویتمن بابت ابتکارهای فرازبانی خود جایزه نویسندگان موسوم به «لزه توپیا» را که بزرگترین جایزه نمایشگاه کتابخوانی اتریش است، دریافت کرد.
در بهار 2010 به درخواست وی داستان سرایی در فهرست ملی میراث فرهنگی معنوی یونسکو به ثبت رسید.
نظر شما