پنجمين جايزه جهانی رمان عربی معروف به «بوكر عربی» به رمان نويس لبنانی «ربيع جابر» رسيد. آنچه ربيع جابر و رمان او «دروزیهای بلگراد» را از ديگر رقبا متمايز كرد ويژگیهايی است كه اين كتاب واجد آن است.-
ربيع جابر در نوشتن رمان گامهای سريع و ثابتی برمی دارد. هنوز يك سال از انتشار آخرين رمانش نگذشته كه اثر جديدی از وی وارد بازار میشود. برخی سالها هم بيش از يك رمان از وی منتشر شده است. ما اين روند نظاممند را به حرفهای بودن وی نسبت میدهيم؛ يعنی همان چيزی كه در بين نويسندگان بزرگ شاهد هستيم، مثل دست به قلم شدن روزانه و پايبندی به نوشتن جملاتی در هر روز، نه به شكل فصلی. اين نشان از آگاهی نويسنده به اين نكته دارد كه نوشتن، كار روزانه نويسنده است و صنعتی است كه هر روز نياز به تغيير و بازبينی دارد.
مطلب دوم آن است كه ربيع جابر، طرح رمان خود را سالهاست كه در يك فضای مشخص متمركز كرده است و آن تاريخ دور و نزديك لبنان است. وی از اين نقطه راه خود را تعيين كرده است و خيالهای سرگردان و پرسههای ذهنی را كه باعث مشوش شدن ذهن خلاق میشود، از آن دور میكند.
كسی كه در نوشتههای جابر تأمل كند ميفهمد كه برخی از اين نوشتهها يكديگر را صدا میزنند و برخی ديگر عرصه را برای ورود ديگری فراهم میكنند. «دروزیهای بلگراد» از چند سال پيش در ذهن نويسنده شكل گرفته بود و پرورش میيافت. او در رمان «پروانه آبی» از كوههای لبنان و جنگهایی كه به خود ديده بود سخن میگويد و اين طور مینويسد: « ... و بعد از جنگ سوم، صدها دروزی به طرابلس غرب و بلگراد تبعيد شدند ... ». چه كسی تصور میكرد كه اين جمله گزارشی پيش پا افتاده در رمان «پروانه آبی» بعد از سالها به خمير مايه رمان «دروزیهای بلگراد» تبديل شود؟
انتخاب رمان «ربيع جابر» (دروزیهای بلگراد) به عنوان برنده جايزه بوكر عربی دور از انتظار نبود. اين نويسنده پيش از اين و در سال 2010 با رمان «آمريكا» نامزد دريافت جايزه بوكر شده بود و پيش از آن نيز جايزه «بيروت 39» را به عنوان بهترين نويسنده عرب زير چهل سال دريافت كرده بود.
قبل از اعلام نتايج نهايی و بعد از اعلام فهرست كوتاه، به طور آشكار رقابت بين دو رمان ـ نه بيشتر ـ در جريان بود: يكی «دروزیهای بلگراد» نوشته ربيع جابر و ديگر «خانه به دوش» نوشته هم وطن او «جبور الدويهي» كه كتاب «باران حزيران» او سال گذشته به فهرست نهايی بوكر عربی راه يافته بود. جالب آن است كه هر دوی اين رمانها از تاريخ لبنان و جنگ داخلی الهام گرفتهاند.
حقيقتاً، موضوع جنگ بيشترين تكرار را در آثار رماننويسان لبنانی دارد. نمیتوان مجموعه آثار «حنان الشيخ» يا «رشيد الضعيف» و يا «هدی بركات» را خواند ولی در دل جنگ داخلی لبنان نبود و با پيامدهای مصيبتبار و رنجهای شخصيتهای داستان زندگی نكرد.
اساساً میتوان گفت كه جنگ داخلی لبنان تأثيرگذارترين بحران عربی بوده كه بسياری از آثار از آن الهام گرفته اند. با اين نگاه، ربيع جابر تنها يك نويسنده از صحنه رماننويسی لبنانی است كه از تاريخ لبنان به عنوان عرصهای برای ارايه طرح داستانی ابتكاریاش بهره برده است.
نظر شما