به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، به نقل از ستاد خبری سرای اهل قلم بيست و پنجمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران، میزگرد «شیوههای نگارش تاریخ برای کودکان و نوجوانان» با حضور نویسندگان مطرح ادبیات تاریخی کودک و نوجوان، محمود حکیمی، علیمحمد رفیعی و علیرضا حافظی برگزار شد.
رفیعی در ابتدای این نشست درباره موضوع میزگرد توضیحاتی ارایه کرد و گفت: تاریخ يكي از درسهای دوران دانشآموزی کودکان و نوجوانان است که آنطور که باید و شاید به آن پرداخته نمیشود. در رویکرد به آموزش تاریخ هم غالباً به شیوههای سنتی مانند نقل تاریخ و داستانهای تاریخی به صورت گسسته یا پیوسته قناعت میشود اما گاه روشهای دیگری نيز وجود دارند که در مخاطب انگیزه بیشتری برای یادگیری تاریخ ایجاد میکند.
رفیعی در ادامه، محمد حکیمی را یکی از نویسندگان تاثیرگزاری دانست که سه نسل قبل و بعد از انقلاب تحت تاثیر قلم او بودهاند. حکیمی با بیان موضوع این میزگرد اظهار کرد: من نمیخواهم درباره شیوه نگارش رمان یا داستان تاریخی برای نوجوانان صحبت کنم چون برای حرف زدن درباره این موضوع باید وارد قلمرو داستاننویسی هم شد و فرصت طولانیتری را طلب میکند.
وی افزود: در آموزش تاریخ یا بیان داستانهای تاریخی باید به این نکته توجه داشت که اگر داستان تاریخی بر روی اخلاق و رفتار کودک تاثیری نداشته باشد کار بیهودهای انجام شده است. بسیاری از انسانها دردآگاه هستند و برخی دردمند. آموزش تاریخ باید انسان دردآگاه و دردمند بسازد؛ چنین انسانی اگر متوجه شود که به کسی ظلم شده برای یاری او برمیخیزد. مطلب تاریخی که برای کودک و نوجوان نوشته میشود نیز باید همین خصوصیت را داشته باشد و او را از همان دوران کودکی دردمند و دردآگاه بسازد.
نویسنده «هزار و یک حکایت تاریخی» یکی دیگر از تمایزات مطالب تاریخی مناسب کودک و نوجوان را عدم طرح مباحث خشونتآمیز دانست و در اینباره توضیح داد: همه فرزانگان با آموختن خشونت به کودکان و نوجوانان مخالفند. کتابهای تاریخی بسیاری وجود دارد که برای بزرگسالا ن مناسبند اما من توصیه نمیکنم یک معلم دبستان آنها را در کلاس بخواند. کودکان باید با جوانمردیها و مهرورزیهای تاریخی آشنا شوند.
حافظی، پژوهشگر ادبیات کودک با بیان ناکافی بودن شیوههای مرسوم آموزش تاریخ به کودکان استفاده از شیوههای جدید آموزشی را راهکار مناسبی برای جذب کودکان و نوجوانان به مباحث تاریخی عنوان کرد و گفت: به نظز میرسد با امکاناتی که امروزه در اختیار کودکان و نوجوانان است شیوههای سنتی و مرسوم مانند کتاب و مقاله دیگر قابل استفاده نباشند و لازم باشد از امکاناتی مانند نرمافزارهای جدید برای آموزش کودکان بهره برد.
وی درباره ضرورتهای بیان مطالب تاریخی برای کودکان و نوجوانان گفت: معمولاً میگویند گذشته و آینده در مجال زمانی خارج از دسترس هستند و بنابراین زمان حال را باید دریافت. اگر چنین موضوعی را نیز قبول داشته باشیم تاریخ به بهرهبرداری بهتر از زمان حال کمک میکند و علاوه بر آن موجب ایجاد ارتباط با گذشته و هویتبخشی به کودکان و نوجوانان است.
رفیعی درباره هدفهای پرداخت به تاریخ توضیح داد و گفت: پاسخ به حس کنجکاوی مخاطب، پیش آگاهی، درس گرفتن از تلاشها و زحمات گذشتگان، هویتشناسی، خودباوری و کسب غرور انسانی، تعصبگریزی، تحولگرایی، پیوندگرایی علمی به معنای آگاهی از تاثیر و تاثر علوم، فرهنگ و مذاهب مختلف بر یکدیگر و مقطعی ندیدن پدیدهها از جمله هدفهای مهم در آموزش تاریخ به شمار میرود.
نویسنده «فرهنگنامه ادیان» گسستگریزی و تکرارگریزی را یکی دیگر از هدفهای آموزش تاریخ عنوان کرد و افزود: قدرشناسی نسبت به گذشتگان، انسان باوری، ارزشگذاری اشیا، جهانباوری، پیوستهبینی و چندجانبهنگری، مبداء گرایی و منشا یابی، کسب روحیه علتیابی در پدیدهها، پرسشگرایی از چیستی و چرایی و بازگشت به علت آغازی پدیدهها نیز هدفهای دیگر آموزش تاریخند.
حکیمی در بخش دیگری از میزگرد یکی از وظایف تاریخنگاری برای کودکان و نوجوانان را شرح زندگی انسانهای مهربان، جوانمرد و مهرورز دانست و گفت: این کار باعث میشود که از چنین انسانهایی قهرمان بسازیم و کودک تلاش کند در آینده مانند چنین قهرمانانی باشد اما اگر برای او قهرمانان دروغین بسازیم بعدها خودش به دروغین بودن آنها پی میبرد.
وی تعصب در بیان مطالب تاریخی را یکی از معضلاتی دانست که مورخان دورههای مختلف با آن روبرو هستند و در اینباره توضیح داد: اگر میخواهیم واقعه تاریخی را برای کودکان بازگو کنیم باید از مورخان متعددی با ذکر شواهد معتبر مطالب را بیان کنیم. بسیاری از مورخان وقایع تاریخی را تحریف میکنند؛ به عنوان مثال همه میدانند که امیرکبیر را با ناجوانمردی در باغ فین به قتل رساندند اما ناصرالدینشاه مورخی استخدام کرد تا مرگ او را بیماری جلوه دهد.
حافظی در بخش دیگری از سخنانش تاریخ را سرشار از بزرگواریها و پستیها عنوان کرد و افزود: وقتی تاریخ را برای کودکان و نوجوانان بازگو میکنیم نباید از مسائلی مانند شکستها حرف بزنیم بلکه باید روح سلحشوری و مقاومت مردم ایران را به آنها نشان دهیم.
وی ادامه داد: نکته دیگری که توجه به آن ضروری است نوشتن تاریخ با معیار رشد فرهنگی و اجتماعی همان زمان است. نباید تاریخ را با توجه به توقعات جامعه امروزی بنویسیم.
رفیعی تاکید کرد نباید کودکان را موجودی سطح پایین درنظر گرفت و دراین باره توضیح داد: کودکان بر اساس فطرت پاکشان توانایی تشخیص بسیاری از مسائل را دارند؛ به عنوان مثال در جلسهای که من با شورای تدوین کتابهاي درسی داشتم متوجه موضوع جالبی شدم. مادری با این شورا تماس گرفت و درباره داستان حمله سپاه ابرهه به مکه و معجزهای که در شکست این سپاه رخ میدهد صحبت كرد.
این نویسنده افزود: مادر گلایه داشت که فرزندش پس از خواندن این داستان تاریخی ناراحت شده و گریه کرده است و معتقد بوده که فیلهای سپاه ابرهه بیگناه بودهاند و نباید در این حمله کشته میشدند. شورای تدوین کتابهاي درسی تصمیم گرفت درباره این روایت تاریخی تحقیق کند و در نهایت متوجه شد که چندین روایت درباره این داستان وجود دارد که در هیچکدام فیلی وجود ندارد و در یکی از این روایتها فیلی در جلوی سپاه ابرهه است که همزمان با شروع حمله از سپاه فرار میکند.
حافظی، پژوهشگر ادبیات کودک ضرورت انتقال داستانهای تاریخی درباره مردم را بیان کرد و گفت: در بیان تاریخ باید نقش تاریخسازان حقیقی یعنی مردم را به کودکان نشان دهیم.
میزگرد «شیوههای نگارش تاریخ برای کودکان و نوجوانان» با حضور این کارشناسان و علاقهمندان به موضوع آموزش تاریخ از ساعت 11 تا 13 در سرای اهل قلم کودک و نوجوان بیست و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
نظر شما