«درخت جارو» داود غفارزادگان كه دربرگيرنده گزيده داستانهاي او از دو مجموعه پيشينش است، منتشر شد. به گفته ناشر، اين داستانها به علت توزيع نامناسب آنها در نوبت نخست انتشار، و به انتخاب خود وي، براي چاپ در قالب يك كتاب گزينش شدهاند.-
مجموعه داستان «21 داستان» غفارزادگان در سال 84 به چاپ رسيد و «دختران دلريز» در سال 86 منتشر شد كه از آن موقع تجديد چاپ نشدهاند و داستانهاي منتخب اين كتاب از اين دو مجموعه داستان گزينش شدهاند.
به گفته محسن فرجي مجموعه داستان «دختران دلريز» اين داستاننويس نيز از سال 86 تجديد چاپ نشده است و داستانهايي از آن هم در دسترس مخاطبان اين نويسنده نيست.
فرجي، دبير مجموعه «قصه نو» نشر افكار در بخشي از يادداشت خود در ابتداي اين كتاب نوشته است:
توانمنديهاي نسلهاي پيشين و اكنون ادبيات ايران، اين نويد را ميدهد كه مجموعه قصه نو در ادامه مسيرش به بار بنشيند و تبديل بشود به آيينهاي كه بخشي از روزگار ما را در قالب قصه اي نو روايت كرده است...
«راز قتل امير آقا»، نخستين داستان اين كتاب است كه مهر ماه سال 73 نوشته شده است.
«قرباني»، «پدر گياهشناس»، «نشانههاي پنهان»، «ما سه نفر هستيم»، «گوربان»، «سنگ يادبود»، «آفتابپرست»، «گودال»، «ماه نگار»، «بي سوار»، «سگ»، «شب شهربند» و «درخت جارو»، نام داستانهاي اين مجموعهاند.
در بخشي از داستان «درخت جارو» ميخوانيم:
«دستهايم را تميز شستم. ايستادم جلو آفتاب. نگهبان از پشت شيشه غبار گرفته نگاهم ميكرد. وقتي ديد نگاهش ميكنم، رو چرخاند. حس كردم پشت سر نگهبان چشمهاي ديگرياند كه نگاهم ميكنند...»
«درخت جارو»، نوشته داود غفارزادگان، بهار امسال(91)، از سوي نشر افكار منتشر شد.
اين كتاب 172 صفحه و قيمت آن پنج هزار و 200 تومان است.
نظر شما