به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نهمین نشست از سلسله درسهای «شاهنامهپژوهی» عصر دیروز (13 تیر) از ساعت 17 با حضور احمد ابومحبوب، مدرس این دوره و جمعی از علاقهمندان به شاهنامه در سرای اهل قلم برگزار شد.
ابومحبوب در این جلسه ضمن قرائت ابیاتی از شاهنامه اصطلاحات و واژگان بهکار رفته در هر بیت را تشریح کرد و مفاهیم اسطورهای آنها را توضیح داد.
وی در آغاز از فریدون در تاریخ اسطورهای ایران به عنوان نماد گسترش نژاد و تبار آرایی یاد کرد و گفت: تقسیم جهان میان سه پسر فریدون نیز همین معنی را دارد. از سوی دیگر نبرد سلم و تور با ایرج نیز این مفهوم را تداعی میکند. بهطور کلی نمادهای اسطورهای در متن برای روشن کردن بخشها و گوشههایی از داستان است.
این استاد دانشگاه در ادامه ابیاتی را قرائت کرد که داستان فرستادن پیک از سوی سلم و تور به دربار فریدون و توصیف فریدون از دیدگاه آن پیک را شرح میداد.
یکی از مفاهم اسطورهای بهکار رفته در این ایبات «گل سرخ» است و ابومحبوب درباره آن توضیح داد: گل مفاهیم اسطورهای زیادی دارد. همینطور مفهوم اسطورهای رنگ سرخ که گستردهتر است. گلسرخ به معنای گل باز شده و به معنای گسترش و وسعت در اسطورهها است. در این ابیات صورت فریدون به گلباز شده تشبیه شده است، البته در اینجا فردوسی بیشتر از تعبیر گل سرخ استفاده کرده است و بر مفهوم سرخ تاکید دارد. از سوی دیگر گل نشاندهنده همبستگی است.
وی ادامه داد: همچنین رنگ سرخ نشانه نیروهای فوق طبیعی است و برهمین اساس جنبه تقدسگونه دارد. یعنی رنگ قرمز مقدس است. همین رنگ سرخ با خورشید ارتباط دارد و نماد میترایی است. در مجسمهها و نگارهها میترا با لباس سرخ یا ارغوانی نشان داده شده است. همچنین گل سرخ در افسانههای فولکلور نشانه سپیدهدم است.
دیگر مفهوم اسطورهای «کافور» بود که مدرس این نشستها درباره آن اظهار کرد: کافور بر سفید بودن دلالت دارد. سفید بودن هم نماد اهورامزدا است. هنگامیکه رنگ سفید با یک شخصیت اسطورهای میآید، او را با اهورامزدا پیوند میزند. به عبارت دیگر جنبه اهورایی بودن فریدون در این ابیات به چندین شکل تکرار شده است. آتش هم نشانه نیروهای ماورایی و اهورایی است و در تمامی اسطورهها آتش نشانه خدایان است و در اسطورههای ایرانی آتش با مار رابطه دارد.
وی در ادامه به مصرع «دو لب پرزخنده دو رخ پر زشرم» اشاره و تشریح کرد: شرم مفهوم کمرویی ندارد، بلکه مفهوم اخلاق اجتماعی را بیان میکند. به عبارت دیگر به معنای رعایت هنجارهای اخلاقی اجتماعی است. این تعبیر در مقابل ضحاک بهکار گرفته شده است که هنجارهای اخلاقی جامعه را رعایت نمیکند.
این پژوهشگر در ادامه با تاکید بر به تصویرکشیدن خصلتهای اخلاقی از سوی فردوسی در «شاهنامه» گفت: فردوسی ویژگیهای اخلاقی شخصیتهایش را بهطور مستقیم بیان نمیکند. او اخلاق را تصویر میکند نه تعریف، این تکنیک فردوسی است. در این زمینه کتاب «قابلیتهای نمایشی شاهنامه» به خوبی خصلتهای نمایشی و سینماییشدن در «شاهنامه» را نشان میدهد.
وی در بخش دیگر از سخنانش افزود: تک تک عنصرهای پیشگویی، غیبگویی و از قبل اطلاع داشتن را فردوسی در فریدون به تصویر میکشد.
ابومحبوب در ادامه دوره فریدون را دوره گسترش یک نژاد یا تبار معرفی و اظهار کرد: در دوره فریدون تا پیش از تقسیم جهان میان پسران او هنوز ملیت ایجاد نشده است، اما زمانیکه پس از تقسیم جهان، بخشهای مختلف این نژاد با یکدیگر درگیر میشوند، مفاهیم به سوی ایجاد ملیت کشیده میشوند.
در بخش دیگر این جلسه ابیاتی قرائت شد که نشان میداد فریدون کینه سلم و تور را از «گوهر بد» آنها میداند و برهمین اساس ابومحبوب به توضیح تعبیر «گوهر بد» پرداخت.
وی گفت: «گوهر بد» به نژاد یا تبار باز نمیگردد، مقصود چیز دیگر و به معنای سرشت انسانی و درون انسان است. این تعیبر پایه روانشناختی و روانشناسی دارد. سرشت مفهوم مادی و گوهر مفهوم معنوی را در برمیگیرد.
به گفته وی یکی از مفاهیم کلیدی در «شاهنامه» خرد است که ابومحبوب تاکید کرد از این داستان به بعد باید آنرا در «شاهنامه» ردیابی کنیم و به دنبال کدهای آن باشیم.
وی توضیح داد: بهطور کلی در افسانهها، اسطورهها و داستانهای فولکلور پیر سمبل خرد است و خرد متفاوت از عقل است. عقل جنبه مادی و حسابگری دارد، اما خرد عقل حسابگر نیست، بلکه فرزانگی و دانایی است و با دریافتهای عاطفی انسان همراه است. فریدون هم در این داستان سمبل خرد است. از سوی دیگر یکی از جنبههای خرد شور و مشورت است که فریدون این ویژگی را هم دارد.
ابومحبوب در ادامه به ارایه توضیحاتی دربار سوگندهایی که فریدون یاد میکند پرداخت و اظهار کرد: فريدون در این بیتها به تخت، کلاه، ناهید و ماه سوگند میخورد. تخت به معنای قدرت و کلاه به معنای اعتبار است. ناهید هم از خدایان کهن پیش از زرتشت است که به دلیل نفوذش در میان مرد تقدس خود را حفظ میکند و به عنوان یکی از یاران اهورا ثابت باقی میماند.
وی ادامه داد: ماه با ناهید (آناهیتا) ارتباط دارد. ناهید خدای آبهای روان، چشمه، باروری و عشق است. ماه هم در اسطورهها نشان آب و باروری است و با گاو ارتباط دارد. بنابراین نقطه مشترک ماه و ناهید همان باروری است.
این استاد دانشگاه در بخش دیگر از سخنانش از تقسیم جهان از سوی فریدون به عنوان تعیین تاریخ توسط او یاد و تشریح کرد: بنابراین با یک فلسفه تاریخی روبهرو هستیم که با عمل سلم و تور به همریخته و سیر تاریخ را از مسیر خودش منحرف میکند. به عبارت دیگر مسیری که باید وحدت و یگانگی باشد به دوگانگی و جنگ و اختلاف تبدیل میشود. فریدون تاریخ را سامان داد، اما پسران او این سامان را برهم زدند و تاریخ بشر به تاریخ جنگها تبدیل شد.
وی توضیح داد: در حقیقت فريدون یک تاریخی را پیشبینی و بنیانگذاری میکند، اما پس از او پسرانش آنرا منحرف میکنند. سلم و تور نمادی از انحراف تاریخ و افتادن تاریخ بشر در مسیر اختلاف هستند. بنابراين از این پس با درگیری بشر با بشر روبهرو هستیم در حالیکه پیش از آن شاهد درگیری بشر با دیوها بودیم.
ابومحبوب افزود: درگیری با دیوها به معنای درگیری بشر با طبیعت است. اگر در گذشته انسان و طبیعت دو نیروی متضاد بودند، از اینجا به بعد انسان ضد انسان و جامعه ضد جامعه است.
وی در ادامه به بحث ارتباط خدایان با انسان در اسطورههای ایرانی اشاره کرد و گفت: این ارتباط در اسطورههای ایرانی ارتباط نزدیک و کمککننده است. برعکس اسطورههای یونانی که گویی خدایان ضد انسانها هستند. این موضوع بینش، نگرش و جهانبینی مردم ایرانزمین را نشان میدهد که تا امروز ادامه داشته است.
این استاد دانشگاه به عنوان آخرین موضوع در این جلسه به دیو «آز» در «شاهنامه» اشاره کرد و توضیح داد: فردوسی از «آز» یاد میکند، «آز» از دیوها و دیو حرص و طمع است. دیوی که همه چیز را میبلعد و زمانیکه هیچچیز پیدا نکند خودش را میبلعد. «آز» مهمترین همراه و همکار اهریمن در اسطورهها و از جمله در «شاهنامه» است. بنابراین مفهوم اسطورهای دارد.
نهمین نشست از مجموعه درسهای «شاهنامهپژوهی» سهشنبه (13 تیر) از ساعت 17 تا 18 و 30 دقیقه در سرای اهل قلم، واقع در خیابان انقلاب، خیابان فلسطین جنوبی، کوچه خواجهنصیر، شماره دو برگزار شد.
چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۹
نظر شما