ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
مردم بر این باورند که اگر در آبهای سرد نیمکره شمالی زمین شنا کنند. در امان خواهند بود. آنها فکر میکردند که کوسهها موجوداتی کمتر شناخته شده هستند که فقط در آبهای گرم جنوب زندگی میکنند مردمی که چنان باوری داشتند به شدت غافلگیر شدند...
ماتاوان کریک، شمال شرق ایالات متحده آمریکا، جولای 1916
معلم گفت: «من میخواهم درباره «لِستر سیتول» جوان برایتان بگویم. داستان خوشایندی نیست. در واقع ناراحتتان خواهد کرد. حتی مرا که این داستان را برایتان میگویم، ناراحت میکند، اما در آن درسی برای همه ما وجود دارد.»
بچهها فهمیدند که برای دوستشان، لستر سیتول، اتفاقی افتاده است. گروههایی از والدین طی دو روز گذشته، دسته دسته، زمزمهکنان مطالبی را با هم میگفتند. چهرههای آنها از نگرانی رنگ پریده بود. آنها به بچهها گفته بودند: «به رود نزدیک نشوید.» زمانی که بچهها علتش را پرسیدند. والدین پاسخهای مبهمی داده بودند.
صفحه 26 / کوسهها/ تری دیری/ محمد قصاع/ انتشارات پیدایش/ چاپ دوم/ سال 1391/ 164 صفحه/ 4000 تومان
نظر شما