به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، در ابتدای این جلسه که با حضور غلامرضا قاسمیزاده و محسن حکیممعانی، منتقد ادبی و جمعی از علاقهمندان ادبیات داستانی برگزار شد، حکیممعانی گفت: «تنهایی پر هیاهو» رمانی کوتاه و اصلیترین ویژگی آن زبان است که به این ویژگی در ترجمه خوب پرویز دوائی به خوبی اهمیت داده شده است.
حکیممعانی افزود: زبان در این رمان به این دلیل اهمیت ویژهای پیدا میکند که داستان، روایتی است درباره کتاب، نوشتار و کلمه و اینکه شخصیت اصلی داستان شخصیتی است که با زبان درگیر است و همه زندگی او را کتاب و کلمه تشکیل میدهند؛ آنچنانکه این آوار و بار کلمات هر لحظه او را تهدید میکند.
این منتقد با اشاره به وجوه دیگر رمان توضیح داد: شخصیت اصلی داستان کتاب را قاتل خودش معرفی میکند و در نهایت هم این اتفاق میافتد و او همراه با کلمات از دنیا میرود و در دستگاه انهدام کتابها پرس و نابود میشود. در واقع راوی، زبان را به استخدام خود درمیآورد.
نویسنده «ارواح مرطوب جنگلی» در ادامه گفت: ویژگی بارز دیگر این رمان در حوزه شخصیتپردازی است. ما در این رمان غیر از شخصیت اصلی و شخصیتهای محوری و چند شخصیت جنبی و فرعی دیگر، دستکم با چند شخصیت دیگر مواجهایم که بدون توجه به این شخصیتها نمیتوان به رمان پرداخت.
وی خاطر نشانکرد: شخصیتهای رمان موقعیت جغرافیایی یعنی شهر پراگ محسوب میشوند. پراگ در طول داستان تبدیل میشود به یک شخصیت که انگار زنده است و دارد نفس میکشد. از سوی دیگر، کتابها نزدیکترین فرد به «هانتا» به شمار میآیند. او با این کتابها زندگی میکند و پر هیاهو بودن این تنهایی به کتابها برمیگردد، کتابها حرف میزنند و از حوزه شیء خارج میشوند و جان میگیرند.
حکیم معانی در پایان گفت: سومین گزینه دیگری که به عنوان یک شخصیت در کنار شهر و کتابها قرار میگیرد، شغل «هانتا»ست؛ همراه با دستگاه پرس که نماد شغل اوست و جان دارد.
در ادامه این جلسه به پرسش و پاسخ میان منتقدان و شرکتکنندگان در برنامه اختصاص یافت.
چاپ نهم «تنهایی پر هیاهو» در سال 90 از سوی انتشارات کتاب روشن راهی بازار کتاب شد.
این کتاب که رویکردی روانشناسانه دارد، روایت تکگویی درونی یک کارگر دستگاه پرس به نام «آقای هانتا»ست. او در زیرزمین مرطوب انبار کاغذ باطله، روزگار میگذراند.
شنبه ۱ مهر ۱۳۹۱ - ۱۶:۱۵
نظر شما