ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
غرض اندر حدّ، شناختن حقیقت ذات چیز است، و جدائی خود بتبع آید.
و غرض اندر رسم، نشان دادن است به چیزی، هرچند که ذات وی بحقیقت شناخت نیاید. و خود نشان دادن، جداکردن را بود. پس حد از وصفهای ذاتی چیز بود.
و حد کردن آن بود که نزدیکترین جنس چیزی بگیری، چنان که حیوان، مردم را؛ و آنگاه فصل ذاتی وی بیاری، چنان که ناطق. پس گوئی «مردم جانور گویاست.» پس این حد مردم بود. و همچنان که گوئی «چهار شماری است که به دو بار نیمه کردن به یکی رسد.»
و اما رسم چنان بود، که گوئی: «مردم حیوانی است: خندان، گریان، پهن ناخن»، یا «چهار شماری است که از ضرب وی اندر خویشتن شانزده آید»؛ یا «شماری است که از ضرب دو اندر خویشتن هست آید.»
و باید که اندر حد و رسم چهارگونه خطا نیوفتد، که هرچهار اندر یک معنی افتد.
اما آن معنی آن است که باید هرچیزی که ناشناخته بود، و خواهی که شناخته کنی، به چیزی کنی که از وی شناختهتر بود، والا هیچ فائده نبود.
و اما آن چهار معنی خطا، که ازین معنی شکافند: یکی آن است که چیز را هم به خود شناسانند، چنان که اندر زمان، گویند که زمان مدتِ جنبش است؛ و مدت و زمان یک چیز بود. و آن کس را که حد زمان مشکل بود، هم او را حدّ مدت، مشکل بود؛ و پرسیدن وی که زمان چیست؟ پرسیدن وی بود، که مدت چیست؟
صفحه 48/ رساله منطق: دانشنامه علایی همراه با واژهنامه توصیفی / ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا زیر نظر آیتالله سید محمد خامنهای/ انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا/ چاپ اول/ سال 1391/ 196 صفحه/ 6000 تومان
نظر شما