یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۸:۰۰
پارچه و پوشاک در لغت‌نامه دهخدا

ايبنا - خواندن يك صفحه از‌‌ يك كتاب را مي‌توان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعه‌اي از اكسير دانايي، لحظه‌اي همدلي با اهل دل، استشمام رايحه‌اي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...

ملزومات لباس 

بدری: [بَ] (اِ) بدره که خریطه زر و پول است (برهان قاطع) (ناظم الأطباء) (آنندراج). خریطه‌ای باشد که طولش از عرض آن اندک بیشتر باشد و‌آن را از چرم و گلیم و شال کنند و بدوزند و زر و پول در آن پر کنند و از جایی به جایی ببرند و آن را بهندی بوری گویند (فرهنگ جهانگیری).
جبه‌ای خواهم و دراعه نخواهم زرو سیم/ زآنکه بهتر بود آن هر دو زپانصد بدری.
(سنایی) (فرهنگ جهانگیری).
بروفه: [بُ فَ/ فِ] (اِ) دستار میان‌بند (لغت فرس اسدی). دستار و فوطه باشد که مندیل و کمربند است (برهان). در لغت فرس اسدی بیت زیر بعنوان مثال ذکر شده است:
داشت بر سر بروفه‌ای کودک/ برمیان بست آن بروفه خویش
ولی از این شعر مطلق دستار برمی‌آید نه دستار میان‌بند (یادداشت مرحوم علامه دهخدا).
پاپیون: [پییُن] (فرانسوی، اِ) پروانه. اا نوعی دستمال گردن به شکل پروانه.

صفحه 152/ پارچه و پوشاک در لغت‌نامه دهخدا/ آزاده رحیمی، فاطمه دولت‌آبادی و اعظم قیاسی / موسسه انتشاراتی جمال هنر/ چاپ اول/ سال 1392/ 252 صفحه/ 13000 تومان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها