نشست نقد و بررسی کتاب «تاریخ چوگان در ایران و سرزمینهای عربی» عصر امروز (یکشنبه، نهم تیرماه) با حضور آذرتاش آذرنوش، نویسنده اثر، قدمعلی سرامی منتقد، مرجان محمودی، مشاور فدراسیون چوگان و سعید سعیدی، دبیر نشست در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد. در این جلسه دکتر سرامی مشکل اصلی کتاب تاریخ چوگان را نپرداختن به فرهنگ فولکلوریک دانست.-
در ادامه جلسه دکتر آذرتاش آذرنوش با بیان اینکه جای فرهنگپژوهی در ورزش ما به کلی خالی است، گفت: گمان میکنم نخستین ورزشی که راه ما را به سوی فرهنگ باز میکند، چوگان است، زیرا دو هزار سال در ایران سابقه دارد و به واسطه آموزش فرزندان اشراف در خاندانهای سلطنتی این مرز بوم، جایگاه ویژهای داشته است.
وی ادامه داد: انجام این بازی اسبها، چوبها و لوازم ویژهای میخواهد و به همین دلیل بازی اشراف به شمار میآمده است. فرهنگ ایران از هنر و ادبیات گرفته تا نقاشی و مجسمهسازی، جلوه خود را در این ورزش بروز داده و چوگان پیوسته در رگ و خون تاریخ ایران جاری بوده است. هرچند در دوره قاجار این ورزش به کلی از ایران رخت برمیبندد اما اشعاری از همان دوران بر جامانده که در آنها به بازی ملی ایرانیان پرداخته شده است.
سپس دکتر قدمعلی سرامی، استاد دانشگاه، نویسنده و کارشناس فرهنگ عامه، به عنوان یکی از منتقدان جلسه با تمجید از مولف کتاب به دلیل نگاه عمیق و جامعش به منابع فارسی و عربی ورزش چوگان، اظهار کرد: نخستین ایراد کتاب نام آن است، چرا که این اثر در نظرگاه روششناسی علم تاریخ تدوین نشده است. البته در دورههایی مانند ممالیک و عباسیه و قاجار ترتیب و توالی زمانی حوادث لحاظ میشوند اما بحث این است که از نظرگاه اجتماعی سیاسی و شرایط ملی این بازی آنطور که بوده، در این کتاب دیده نشده است.
سرامی اظهار کرد: نام این اثر میتوانست هنر چوگان یا ورزش چوگان یا کلمه چوگان به تنهایی باشد و اگر تاریخ از ابتدای آن حذف شود، اسمی مناسبتر برای این کتاب به وجود خواهد آمد.
وی مشکل بعدی «تاریخ چوگان» را نپرداختن به ادبیات فولکولوریک دانست و افزود: در داستانهای محلی به زبانهای کُردی و بلوچی از این بازی به دفعات یاد شده است و چنانچه فصلی جداگانه برای چوگان در فرهنگ فولکلوریک ایران در نظر گرفته میشد، کتاب وضعیت مطلوبتری پیدا میکرد.
منتقد نشست ادامه داد: نویسنده این اثر علاوه بر اینکه محققی بزرگ به شمار میآید، انسانی است که به چوگان شیفتگی فراوانی دارد و این مساله حرارت کار مکتوب را بالا برده است و کتاب حتی برای کسانی که علاقهای به چوگان ندارند، جذاب است. آنچه از این اثر آموختم، مغتنم است و باید گفت مولف در خلق آن کوششی همهسویه داشته است.
سرامی با بیان اینکه همه بازیهایی که در آنها از توپ استفاده میشود، از چوگان منشعب شدهاند، افزود: به گمان من، عقبه چوگان در ایران به بیش از دو هزار سال میرسد و با استناد به شاهنامه بیگمان این بازی پیش از ساسانیان در کشورمان رایج بوده است و میتوان گفت به موازات تشکیل حکومتهای مرکزی در ایران بازی چوگان هم در این سرزمین متولد شد.
وی با اشاره به اشعاری که از شاعران پارسیگوی در این کتاب نقل شده است، افزود: در آثار عرفانی عطار و مولانا و سنائی، خدا و دست خدا و قدرتش به چوگان تعبیر میشوند و همه داستانهایی هم که درباره این بازی زاده میشوند، متعرض حالت سمبولیک این ورزشاند.
در ادامه نشست مرجان محمودی، مشاور فرهنگی فدراسیون چوگان، کتاب آذرنوش را اثری ادبی ورزشی دانست و اظهار کرد: چوگان در عصر باستان به دلیل فرهنگ ایرانیان به وجود میآید و به مرور زمان در فرهنگ ایرانی استحاله میشود. این ورزش نخستین بازی گروهی جهان و برخاسته از ایران است. نخستین توپ ورزشی که به دست بشر ساخته شد، گوی چوگان است و ورزشهای گلف و هاکی به یقین از چوگان گرفته شدهاند.
سپس آذرنوش با بیان اینکه «من در مقام محقق با نوشتههایم باید در برابر دنیا میایستادم» اضافه کرد: همه کشورها از هندوستان، پاکستان و تبت گرفته تا بیزانس به نوعی مدعی چوگانند و با حرف تخیلی و بحث روانشناسی و تئوریک نمیتوان به جنگ آنها رفت و باید شواهد مستند و محکمی برای پاسخ دادن به آنها جمع میکردم و برای این منظور از روش محققان خارجی بهره بردم.
وی افزود: من به گونهای تحقیقاتم را مکتوب کردم که اگر فدراسیون چوگان تصمیم به ثبت این ورزش به عنوان بازی ملی ایرانیان در یونسکو گرفت، بتواند مقابل ادعاهای سایر کشورها بایستد و امیدوارم با این اثر اعتباری جهانی برای کشورم کسب کرده باشم.
آذرنوش همچنین از ترجمه تاریخ چوگان به زبان فرانسوی خبر داد و افزود: قرار است از سوی یکی از همکارانم بخشهای عربی و فارسی این اثر به زبان فرانسه برگردانده شوند. ضمن اینکه انتقادی را که درباره نامگذاری کتاب شد، میپذیرم.
وی در پاسخ به این پرسش که «آیا چوگان از ایران به هندوستان رفته است؟» گفت: چوگان هنگام حکومت ایلخانان مغول در هندوستان بازی میشد اما همان زمان در آن سرزمین نابود شد. در عهد قاجار این بازی از ایران به هندوستان میرود و چایکاران انلگیسی با آن آشنا میشوند که بعدها آنرا به دهلی و سپس به کارینگهام انگلستان میبرند.
نویسنده کتاب «تاریخ و زبان فرهنگ عربی» اضافه کرد: اهمیت این ورزش در عهد باستان تا حدی بود که در چین کارمندان دربار یکی از حکمرانان به وسیله این ورزش گزینش میشدند. برای مثال، کسانی که محکم و با قدرت بازی میکردند یا کسانی که جوانمردانه به چوگان میپرداختند، برای مشاغل دربار انتخاب میشدند.
در ادامه نشست سعیدی پرسشی را مبنی بر علت نابودی این ورزش در دوران قاجار به دلیل احتمالی تغییرات ادوات جنگی و کنار رفتن اسب از سپاه پادشاهان این سلسله، مطرح کرد که آذرنوش در پاسخ گفت: اسب در دوران قاجار از درباره کنار گذاشته نشد و حتی در دوران رضا شاه هم از این حیوان در ارتش استفاده میشد. این حیوان به تدریج در دوران پهلوی از دربار ایران کنار گذاشته شد.
سپس محمودی با بیان اینکه به طور کلی ورزش در زمان قاجار رو به زوال رفت، افزود: در دوران قاجار حتی پهلوانها به بند کشیده میشدند و این که بازی چوگان در این عهد از ایران رخت بربست، مساله عجیبی نیست.
وی همچنین گفت: تا 10 سال پیش هرگاه فدراسیون جهانی مسابقهای برگزار میکرد، در آن رقابت بدون اینکه ایران حضور داشته باشد، پرچم کشورمان به اهتزاز درمیآمد، به این دلیل که همگان زادگاه چوگان را ایران میدانستند. متاسفانه ما مدرک و سندی برای ادعایمان ارایه نکردیم و این هم مزید بر علت شد تا دیگر کشورها در زمینه چوگان مدعی شوند.
آذرنوش هم در پاسخ به این پرسش که «اگر در عهد قاجار چوگان از بین رفت، چرا تصویری از فتحعلیشاه با لباس چوگان درکتاب دیده میشود؟» توضیح داد: پادشاهان قاجار دوست داشتند از خود تصاویری مانند مییناتورهای عهد باستان به جا بگذراند و وجود این تصویر دلیلی بر پرداختن قاجاریان به چوگان نیست.
سعیدی هم با بیان اینکه باید نمرهای بیش از 20 برای این کتاب در نظر گرفته شود تا در صورت کسر کردن چند نمره به دلیل برخی ضعفها بازهم نمره آن 20 محسوب شود، افزود: یکی از ویژگیهای این اثر، روان بودن متن آن است که در حوزه تاریخ ورزش این کتاب را به اثری قابل اعتنا تبدیل میکند.
وی همچنین پرسشی را مبنی بر لزوم ادامه کار آذرنوش در حوزه چوگان مطرح کرد که محمودی، مشاور فرهنگی فدراسیون چوگان کشورمان در پاسخ گفت: چنانچه بیشتر به جنبه ورزشی کتاب پرداخته شود، این اثر ظرفیت تبدیل شدن به واحدهای دروس دانشجویان رشته تربیت بدنی را هم دارد.
آذرنوش هم توضیح داد: من کتاب آموزشی ننوشتهام و این اثر تاریخ چوگان است و در سراسر تاریخ دو هزار سالهای که کتابها و اسناد و مدارکش را خواندهام، هیچکس به شرح جامع این بازی نپرداخته و تنها کسی که تا حدودی به این کار پرداخته، ابنقتیبه در قرن سوم هجری است.
در پایان نشست سرامی به وجود برخی اشتباهات حروفچینی با ذکر صفحات کتاب اشاره کرد که با استقبال آذرنوش مواجه شد.
نظر شما