"مفاتيح العلوم" كاتب خوارزمي در فاصله زماني 365 تا 381 هجري قمري نوشته شده است. اين كتاب، از پرآوازهترين دانشنامههايي به شمار ميرود كه به طبقهبندي و معرفي دانشهاي گوناگون ميپردازد._
اين كتاب اكنون نيز نقش يك دانشنامهي كليدي را براي پژوهشگران تاريخ علم بازي ميكند.
ابوعبدالله محمدبن احمدبن يوسف كاتب خوارزمي در بلخ زاده شد، در نيشابور زندگي كرد، چندي در دربار سامانيان سمت دبيري داشت و به فرمان ابوالحسين عتبي، وزير نوح ثاني كتاب مفاتيحالعلوم، يكي از كهنترين دانشنامههاي دوره اسلامي را به زبان عربي نوشت. اين اثر در برخي از نشريههاي ايران به نادرست به محمدبنموسي خوارزمي، دانشمند و رياضيدان پرآوازه ايراني نسبت داده شد؛ اما بايد گفت كه كاتب خوارزمي و محمدبنموسي خوارزمي دو شخصيت جداگانهاند كه در سدههاي متفاوتي زندگي ميكردند.
ساختار كتاب
كاتب خوارزمي اين كتاب را در دو بخش (به بيان خودش، مقاله) تدوين كرده است. بخش اول، شامل علوم شريعت و آن مقدار از علوم عربي (ادبيات و زبانشناسي عرب و تاريخ) است كه به اين مبحث مربوط ميشود. بخش دوم در علوم عجم (مردم غيرعرب) است؛ يعني علوم ايرانيها، يونانيها و ديگر ملتها.
مقاله اول: شش باب است كه به بيست و پنج فصل تقسيم ميشود:
باب اول در علم فقه است، شامل يازده فصل
باب دوم در علم كلام نگارش يافته، شامل هفت فصل
باب سوم در بيان علم نحو است، شامل دوزاده فصل
باب چهارم، علم دبيري يا نويسندگي است؛ در هشت فصل
باب پنجم در علم شعر و عروض است؛ شامل پنج فصل
باب ششم به علم اخبار ميپردازد؛ در نه فصل
مقاله دوم: نه باب است كه به چهل و يك فصل تقسيم ميشود.
باب اول، فلسفه است، شامل سه فصل
باب دوم، منطق است، در نه فصل
باب سوم، در علم طب است؛ شامل هشت فصل
باب چهارم، "ارثماطيقي" يا علم عدد است، در پنج فصل
باب پنجم، در علم هندسه است؛ شامل چهار فصل
باب ششم، علم نجوم است؛ در چهار فصل
باب هفتم، در علم موسيقي است؛ شامل سه فصل
باب هشتم، علم حيل است، در دو فصل
باب نهم، در علم كيمياست، شامل سه فصل
پس همه اين كتاب شامل دو مقاله و پانزده باب و نود و سه فصل است.
نمونهاي از مطالب
طبقات چشم: هر طبقه چشم را به نام چيزي كه به آن شبيه است، نامگذاري كردهاند.
مشيمه: شبيه كيسهاي است كه بچه در حال جنيني در ميان آن جاي دارد.
شبكيه: به شبكه شباهت دارد.
عنكبوتيه: به تار عنكبوت ميماند.
قرنيه: از لحاظ سختي، شبيه شاخ است.
ملتحم: سفيدي چشم
ويژگيهاي مفاتيح العلوم
1. مهمترين ويژگي اين دانشنامه، پرداختن به همان هدفي است كه نويسنده در آغاز كتاب خود اذعان ميكند: "كتابي كه كليد همه دانشها باشد و دشواريهاي صنعتهاي پيشين را آسان كند و رمزها و اصطلاحهاي هر گروه از دانشمندان را در بر داشته باشد؛ همان رمزها و اصطلاحهايي كه فرهنگهاي موجود از وجود آنها خالي است."
2. طبقهبندي علوم و توضيح كوتاه پيرامون هر شاخه از علم و واژگان تخصصي كه در آن شاخه به كار ميرود. فارابي پيش از كاتب خوارزمي در كتاب احصاءالعلوم خود به طبقهبندي علوم پرداخته؛ اما از جزئيات و چگونگي آنها سخن نگفته است. همچنين گروه اخوانالصفاء، كه در سده چهارم هجري در بصره فعاليت ميكردند، اندكي پيش از خوارزمي پنجاه و دو رساله در رشتههاي مختلف علوم تأليف كردند؛ ولي در آن رسالهها به طبقهبندي علوم توجه نكرده بودند.
3. پرداختن به ريشه واژهها، چه پارسي، يوناني و چه سرياني باشند. براي مثال، نوشته است كه هندسه از واژه پارسي هندازه (اندازه)، رواصير، جمع ريصار از ريچار به مفهوم ترشي پياز؛ زيج، از واژه فارسي زه به مفهوم وتر و زائجه، از زايش فارسي، گرفته شده است. در جايي ديگر به نكويي گفته است: " بربط: و آن عود است، اين واژه فارسي است و اصل آن بربت [Barebat] بوده، يعني سينه بت (= مرغابي)؛ زيرا شكل اين ساز به سينه و گردن مرغابي شباهت دارد."
4. خلاصهگويي و پرهيز از طولاني شدن بيجاي سخن، چنانكه خود ميگويد: "در اين كتاب از اين نوع اصطلاحات آنچه را كه بيشتر مورد نياز است، بدون ايجاز مخل و اطناب ممل گرد آوردهام، اصطلاحات مشهور و معروف در ميان مردم را كنار گذاشتهام و از واژههاي پيچيده و بيگانه چشم پوشيدهام، يعني واژگاني كه هر گاه در كتابي ذكر شود به شرح و تفسير بسيار نيازمند است. ميان اين دو راه مشكل و آسان، حد وسط را برگزيدم، بنابراين هر اصطلاحي كه بيشتر مورد نياز بود، و از ديگر واژها مناسبتر مينمود، برگزيدم، به فروع بسيار و مشتقات بيمعني و خنك نپرداختم، و از آوردن مثال و گواه پرهيز كردم؛ زيرا بيشتر اين اصطلاحها، اسمها و عبارتهايي است كه اهل دانش وضع و اختراع كرده يا واژگاني است كه از زبانهاي بيگانه معرب شده است."
5. كارآمد بودن براي همه زمانها. اين اثر براي پژوهشگراني كه ميخواهند در دانش پيشينيان به كاوش پردازند در حكم فرهنگنامه براي نوآموزي است كه ميخواهد زبان بيگانهاي را بياموزد. چنانكه خود نيز گفته است: " هرگاه اديب سخندان و ورزيدهاي بخواهد به يكي از كتابهايي كه در باب علوم و حكمت تصنيف شده رجوع كند، بدون آشنايي به آن دانش و صنعت، از مطالب آن چيزي نخواهد فهميد و هنگام مراجعه مانند مردم بيسواد خواهد بود."
ارزش و جايگاه
جرج سارتن، كه با نام پدر تاريخ علم شناخته مي شود، در كتاب مقدمه بر تاريخ علم، پس از معرفي چكيدهوار مفاتيح العلوم كاتب خوارزمي، رسايل اخوان الصفا و الفهرست ابن نديم، مينويسد: "همه اين آثار دايره المعارفي در سه دهه پاياني سده دهم ميلادي(چهارم هجري) پديد آمد. چنين فعاليت وسيعي پيشتر ديده نشده بود، حتي در بهترين ايام اسكندريه. هر كسي كه از هر زاويهاي به مطالعه تاريخ علم و تمدن، در نيمه دوم سده دهم ميلادي ميپردازد، بايد كارش را با مراجعه به مفاتيح العلوم، رسايل اخوان الصفا و الفهرست آغاز كند".
ژيوا وسل، پژوهشگر فرانسوي، مفاتيح العلوم را داراي نوآوري در ساخت و نگارش ميداند و در كتاب دايره المعارفهاي فارسي درباره آن مينويسد: "هم ساخت و هم محتواي كتاب نمايانگر فضل و دانش مولف در زمينهاي خاص است و براي معرفي اين گونه دايره المعارفها به آساني ميتـوان لفظ خودآموز را به معني دقيق كلمه به كار برد."
براي مطالعه بيشتر:
1. خوارزمي، محمدبناحمد. مفاتيح العلوم. حسين خديوجم. شركت انتشارات علمي و فرهنگي، 1383
2. وسل، ژيوا. دايرهالمعارفهاي فارسي. محمدعلي اميرمعزي. انتشارات توس، 1368
نظرات