«فرشتهها قصه ندارند بانو!» سومين تجربه داستانی سیدعلی شجاعی به چاپ دوم رسید.-
موضوع اصلی بسیاری از داستانهای شجاعی در این اثر بر مبنای بیاعتمادی انسانها به یکدیگر شکل گرفته است. بیاعتمادی که گاه منجر به یک نزاع درونی راوی با خود و پیرامونش میشود و گاه او را به غمی سنگین و نوعی بیحسی فرو میبرد.
«عاشقانههای یک سهشنبه بارانی»، «فرشتهها قصه ندارند بانو»، «پرهیب تاریکی از چند زن»، «وقت باریدن ماه»، «مجلس شبيهخواني شبيه گمگشتگي يونس»، «امتداد سفيد و بلند اندوه»، «آسمانتر از سپيده»، «چقدر بوي خون ميآيد»، «حيات مسألهگون يك خاطره»، «صبا و ناهيد و مهتاب»، «صنم نيست»، «هر روز جان جواني تازه بالغ»، «آيين باشكوه مرگ در حمام»، «لبریز از عبور» و «بيتابي كلمات تبدار» از داستانهاي اين مجموعه هستند.
اين داستانها بیش از هر چیز نشان از دغدغههای نویسنده در تجربه فرمهای تازه در روایت است. او در این اثر سعی داشته تا از منظرهای متفاوت داستانی به تجزیه و تحلیل یک رویداد اجتماعی بپردازد.
«فصلي براي شيدايي ليلاها» نيز نام اثر داستاني ديگري از شجاعي است كه در سال 1390 راهي بازار كتاب شد. در اين رمان واقعه عاشورا از زبان هفت نفر كه شاهد آن بودهاند، روايت شده است.
«فرشتهها قصه ندارند بانو!» در 151 صفحه، با شمارگان دو هزار و 200 نسخه، به قيمت سه هزار و 500 تومان و از سوي نشر نيستان منتشر شده است.
نظر شما