ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
حصار بوعلی شاید تنها جایی باشد که به عنوان یک محله، اسم شیخالرئیس، بوعلی بزرگ را با خود به همراه دارد. در تاریخچه محله حصار بوعلی داستانی است که هم از پیوند اسم بوعلی با این محله رمزگشایی میکند و هم از پیشینه تاریخی آن برای ما میگوید؛ داستان از این قرار است که حدود هزار سال پیش که محلهای نبوده، حصاری بین کوه و دشت خوش آب و هوای آنجا وجود داشته که شاهزاده «همایون نام» در آن به خوشگذارنی مشغول بوده است، اما بنا به سنت روزگار، شاهزاده همایون بیمار شده و دست به دامان طبیب میشود. از قضا همان دوره ابوعلی سینا در سفری که از گرگان به ری داشته، گذرش به تفرجگاه همایونی افتاده و دستهای شفابخشش چنان به داد شاهزاده همایون میرسد که حصار همایونی تبدیل به حصار بوعلی میشود که البته در تاریخ به حصار همایون هم معروف بوده است. ابوعلی سینا طی دو سالی که در محله حضور داشت بیماران بسیاری را مداوا کرد. با گذشت سالها و سدهها حصار بوعلی کمکم به عنوان جایی برای سکونت دائم و همیشگی، هویت پیدا میکند و عدهای را در خود جای میدهد؛ یک ده کوچک در کوهپایههای جنوبی البرز.
صفحه 24 و 25/ صدای محله در شورا«2»/ آزاده طاعتی/ سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران موسسه نشر شهر/ چاپ اول/ سال 1392/ 240 صفحه/ 10000 تومان
نظر شما