شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۳:۰۹
هر برداشتی از قرآن معتبر نیست

علی‌رضا نوبری، پژوهشگر حوزه تفسیر قرآن و دانشجو دکترای رشته تفسیر قرآن دانشگاه معارف اسلامی، گفت: تفسیر فرآیندی فهمی است که نتیجه آن رسیدن به مقصود خداوند در آیات قرآن است. به همین دلیل این علم بر دقت برداشت‌ها و قاعده‌مندی آن تاکید دارد و این تاکید عامل ضرورت‌بخشی تنظیم معیارهای متقن در تفسیر آیات است، به این معنا که هر برداشتی از قرآن معتبر نیست.-

علی‌رضا نوبری درگفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، عنوان کرد: تخصص‌مداری در هر کار و فعالیت تخصص محور، امری ضروری و ترک آن کاری به دور عقلانیت است. در این میان تخصص‌مداری در تفسیر قرآن کلیدی است برای ارایه دادن تفاسیری که برای مخاطب از جذابیت علمی و بیانی زیادی برخوردار است. تفسیر قرآن که گستره‌ای به پهنای هزار و 300 سال را تجربه می‌کند، در سیر تکاملی خود رشدی تخصصی را پشت‌سر گذاشته است. دریافت‌های تفسیری از قرآن نیازمند توجه به قواعد فهم به صورت کلی و توجه به منطق فهم قرآن به صورت خاص است. این قواعد در طول زمان شکل‌گیری دانش تفسیر رشد کرده و ساختاری علمی به خود گرفته‌اند.

وی در پاسخ به این سوال که «تفسیر قرآن بر اساس چه قاعده و منطقی باید صورت گیرد؟» گفت: در این ‌باره سخن از یک قاعده نیست، بلکه قواعد متعددی مانند توجه به ادبیات عرب، قراین درون‌متنی و برون‌متنی مثل روایات و آیات ناظر، عقل، قواعد اصولی و منطقی و چنین موضوعاتی در تفسیر قرآن، عامل شکل‌گیری فهمی نظام‌مند از آیات قرآن است.

وی با بیان‌ این‌که توجه به ساختار معنایی قرآن از محوریت و اولویت ویژه‌ای برخوردار است، گفت: در این فرآیند توجه و شناخت درست از گوینده و هدف او در تنظیم آیات در قالب واژگان خاص و جملات و عبارات ویژه و توجه به اعجاز ترکیب لفظی و معنایی آیات، ضرورت قابل توجهی دارد.

نوبری یادآور شد: داشتن معارف والا و پایبندی شارع به ساختار گفتاری متعارف عامل پیچیدگی در فهم آیات شده است و مفسر باید به توجه کند. در واقع، بی‌توجهی به «اصل عدم ترادف» می‌تواند برداشت‌های سطحی و یا نادرست را رقم بزند. توجه به شان نزول‌ آیات در مصادیق اولیه آن‌ها نیز از  موازین مهم در فهم قرآن است. همچنین توجه به ساختار چند معنایی قرآن و داشتن ابعاد متعدد و همچنین اصل نظارت و توجه به سیاق در فهم آیات ضروری است.

نوبری معیارهای تفسیر را در دو ساحت قابل بررسی دانست و اظهار کرد: ممنوعیت تفسیر به رای نیز معیارمندی تفسیر را تاکید می کند. نخست معیارهای لازم در شخص مفسر و دیگری، معیارهایی در تفسیر و برداشت‌های تفسیری.

وی با بیان این‌که مفسر باید مقدمات علمی لازم را برای تفسیر فراهم کرده باشد، افزود: در این‌باره دانش‌های متنوع نقلی، عقلی، ادبیات و علوم تجربی مطرح شده‌اند. همچنین مفسر نباید از پیش‌فرض‌های غیر‌ضروری و غیر قابل اثبات در تفسیر بهره بگیرد. از دیگر سو، تفسیر نیز باید دارای شرایطی مانند عدم مخالفت با حکم قطعی عقل، علم قطعی و سنت قطعی باشد. در واقع، رعایت به کارگیری عناصر مطلوب در تفسیر از معیارهای تفسیر است.

این پژوهشگر حوزه تفسیر قرآن در پاسخ به این سوال که «ظهور و پیدایش جریان‌ها و رویدادهایی مانند غلو و نفوذ اسرائیلیات چه آسیبی به تفسیر قرآن کریم وارد کرده است؟» گفت: با توجه به معیار بودن قرآن کریم در اندیشه‌های دینی و پذیرش آن از سوی همه فرقه‌های اسلامی، گروه‌هایی که دلیل کافی از سنت و عقل برای اثبات باورهای خود نمی‌یافتند با جعل روایاتی در تایید باورهای خود، در توضیح آیات قران سعی در همراه کردن قران با باورهای خود را داشتند.

نوبری درباره جریان انحرافی غلو اظهار کرد: جریان غلو که مورد سوء استفاده دشمنان دین قرار گرفته است، در برداشت‌های خود از قرآن بدون درنظر گرفتن قواعد و معیارهای تفسیر، تفسیرهای نادرستی را در قالب باورهای مورد ادعای خود انجام داده است. این مسایل دربرگیرنده مباحث توحیدی و مباحثی درباره امامت و معاد است. انتشار افکار انحرافی این گروه و دیگر گروه‌های منحرف باعث شدت برخورد اهل بیت(ع) با آن‌ها شد اما به هر حال، این اندیشه‌ها جامعه ایمانی را دستخوش تخریب اندیشه‌ای کرده است.  

وی افزود: اسرائیلیات نیز ناظر به جعل روایاتی از طرف اهل کتاب در ترویج باورهای خود در جامعه اسلامی است. این روایات اگرچه اغلب در بستر تبیین قصص قرآنی بوده‌اند ولی دربرگیرنده مباحث عمیق اعتقادی مانند توحید، جبرگرایی، عصمت و تغییر تاریخ‌اند. از دیگر سو، ابتدایی بودن تفسیر در دوران اولیه و انحصارش در تفسیر نقلی و اعتماد مفسران به روایات نقل شده، باعث رواج این روایات در مجامع تفسیری و همچنین باعث پذیرش محتوای آن روایات از سوی برخی گروه‌ها شده است.

نوبری یادآور شد: در مقطعی از تاریخ معضل نفوذ اسرائیلیات با حذف اسناد روایات تفسیری از سوی برخی مفسران، بازشناسی روایات صحیح از ناصحیح را مشکل کرد که نتیجه آن، پذیرش باورهای منتقل شده در این روایات از سوی جامعه اسلامی بوده است. 

این پژوهشگر قرآنی در پاسخ به این سوال که «روش سندسازی و نقل سند چه کمکی به پالایش روایت‌های تفسیری می‌کند؟» گفت: اگرچه روایات تفسیری به معنای خاص، متن‌محورند ولی وجود اسناد نیز می‌تواند به عنوان قراین پذیرش، در نظر گرفته شود. به عبارت دیگر، سند در این روایات تنها عامل پذیرش نیست، بلکه متن روایت نیز باید از اتقان لازم برخوردار باشد اما به هر حال وجود اسناد صحیح و متصل کمک زیادی در شناخت روایات معتبر از نامعتبر می‌کند.

نوبری در پاسخ به این سوال که «جداسازی روایات تفسیری چه نقشی در نفی پندارهای ناروا دارد؟» اظهار کرد: در روایات ناظر به آیات، تفسیر، تطبیق و ذکر بطن قرآن وارد شده است. جداسازی این سه مقوله و مشخص کردن آن‌ها می‌تواند ابهامات و حتی شبهاتی را که در حوزه بطن‌گرایی وارد می‌شود، پاسخ‌گو باشد. از طرفی دیگر، جداسازی روایات جعلی از روایات معتبر نیز در پالایش باورها کمک شایانی خواهد کرد. البته در این کار امکان کنار گذاشتن روایات صحیح نیز وجود دارد که لازم است برای تقلیل این احتمال از گروه‌های تخصصی استفاده شود تا درصد اشتباه تا حد امکان کاهش پیدا کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط