یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۸۷ - ۱۲:۲۷
«بندهش»، ميراثي از ايران باستان

كتاب بندهش را موبدي زردشتي به نام فرنبغ‌دادگي يا دادويه در سده‌ سوم هجري از روي نوشته‌هاي باستاني ايران گردآوري كرده است./

خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) ـ بندهش (bondahesh) كتابي به زبان فارسي ميانه و خط پهلوي است كه يكي از مهم‌ترين متن‌هاي ديني و تاريخي زردشتي به شمار مي‌آيد. بندهش از دو واژه‌ي «بن» به معناي آغاز و خواستگاه و «دهش» به معناي آفرينش ساخته شده و روي هم به معناي آفرينش آغازين است. با اين همه، آنچه در كتاب آمده، تنها پيرامون آفرينش نيست، بلكه دانستني‌هاي جغرافيايي، زمين‌شناسي، جانورشناسي، گياه‌شناسي، مردم‌شناسي، گاهشماري، اخترشناسي و پيشگويي‌هايي درباره آينده‌ جهان نيز در آن گنجانده شده است. از اين رو مي‌توانيم آن را كتابي دانشنامه‌گونه از ايران باستان بدانيم. با وجود اين، هنوز پژوهش جامعي درباره‌ محتواي اين كتاب ارزشمند، انجام نشده است. 

چگونگي گردآوري
كتاب بندهش را موبدي زردشتي به نام فرنبغ‌دادگي يا دادويه در سده‌ سوم هجري از روي نوشته‌هاي باستاني ايران گردآوري كرده است. فرنبغ خود در آغاز كتاب به بهره‌گرفتن از زند(تفسير اوستا) اشاره كرده و در جاي‌جاي كتاب عبارت‌هايي مانند "آن گونه در دين گويد"، "چنين گويد به دين" يا "در دين گويد"، نوشته است كه در همگي آنها دين به معناي اوستا و زند است. 

بررسي كتاب هشتم دينكرد، يكي ديگر از كتاب‌هاي ديني و كهن ايرانيان، نشان مي‌دهد كه بسياري از دانستني‌هاي بندهش در دام‌دادنسك اوستايي، ونديداد، سپندنسك و چهردادنسك وجود داشته است. بنابراين، آنچه در بندهش آمده، ريشه در نوشته‌هاي بسيار كهن‌تر ايرانيان دارد. 

متن‌ها و ترجمه‌ها
از بندهش دو گونه متن بلند و كوتاه به زبان پهلوي در دست است. متن بلند ،ايراني خوانده مي‌شود؛ زيرا هر سه دست‌نويس موجود از آن، در ايران نوشته شده اند. يكي از آن متن‌ها را موبد خدابخش فرود آبادان نزديك سال 1870 ميلادي و ديگري را دستور تيرانداز به سال 1880 براي هيربد تهمورس دينشاه از يزد به هند بردند. نسخه‌ سوم نيز، بي‌آن‌كه سرنوشت آن را به درستي بدانيم، از هند سر درآورد. متن كوتاه را ،متن هندي مي‌خوانند؛ زيرا در هندوستان از روي نسخه‌هاي بلند ايراني نوشته شده است. 

انكتيل دوپرون دست‌نويسي را از هند به فرانسه برد و ترجمه‌اي از آن را به زبان فرانسه در سال 1771 منتشر كرد. سپس ترجمه‌هايي از اين كتاب به آلماني و انگليسي منتشر شد. ترجمه‌ رواني از بندهش به زبان فارسي امروزي بر پايه‌ سه دست‌نويس ايراني پس از كوشش 20 ساله‌ شادروان مهرداد بهار انجام شده است. استاد بهار در مقدمه‌اي كه بر اين اثر نوشته‌، آن را "دايره المعارفك" ناميده‌ است. (ص 14) 

از آغاز تا فرجام
كتاب بندهش سه موضوع اصلي را در بر مي‌گيرد: اورمزد و دشمني اهريمن؛ آفرينش مادي از آغاز تا انجام؛ تاريخ و پيوند كيانيان و زيستگاه‌هاي آنان. هريك از اين موضوع‌ها خود بخش‌هايي دارند و گاهي خود آن بخش‌ها نيز بخش‌هاي كوچك‌تري دارند. از اين رو، پژوهشگراني كه روي اين كتاب كار كرده‌اند، آن را به شيوه‌ متفاوتي گفتاربندي كرده‌اند. براي نمونه، مهرداد بهار آن را در يك مقدمه كوتاه و 22 بخش تنظيم كرده است؛ اما چون بخش نهم(درباره‌ نحوه‌ آن آفرينش‌ها) خود زيربخش‌هاي كوچك‌تري دارد، برخي مانند انكلساريا، آن را در 40 بخش تنظيم كرده‌اند. فهرست بخش‌هاي اين كتاب بر پايه‌ شيوه‌ مهرداد بهار اين گونه است: 

بخش نخست: سرآغاز
بخش دوم: درباره آفرينش مادي
بخش سوم: درباره فراز آفريدن روشنان
بخش چهارم: درباره چگونگي و علت آفريدگان براي نبرد
بخش پنجم: تازش اهريمن بر آفرينش
بخش شم: درباره‌ دشمني دو مينو
بخش هفتم: درباره زيج گيهان كه چگونه اتفاق افتاد
بخش هشتم: درباره نبرد كردن آفريدگان گيتي با مقابله اهريمن
بخش نهم: درباره‌ نحوه‌ آن آفرينش كه شامل موضوع‌هاي زير است:
درباره‌ چگونگي زمين‌ها/ درباره‌ چگونگي كوه‌ها/ درباره‌ چگونگي درياها/ درباره‌ چگونگي رودها/ درباره‌ رودهاي نامور/ درباره‌ چگونگي درياچه‌ها/ درباره‌ چگونگي جانوران به پنج شكل/ درباره‌ چگونگي مردمان/ درباره‌ چگونگي زنان/ درباره‌ چگونگي زايش هر سرده/ درباره‌ چگونگي گياهان/ درباره‌ سروري مردمان و گوسفندان و هر چيزي/ درباره‌ چگونگي آتش/ درباره‌ چگونگي خواب/ درباره‌ چگونگي بانگ‌ها/ درباره‌ چگونگي باد، ابر، باران/ درباره‌ چگونگي خرفستران/ درباره‌ چگونگي گرگ سردگان/ درباره‌ «چيز چيز» كه به چه گونه‌اي آفريده شده است.
بخش دهم: درباره‌ سال ديني
بخش يازدهم: درباره‌ بزرگ كرداري ايزدان مينوي 

بخشي از كتاب
در اين‌جا بخشي از اين كتاب كه درباره‌ رده‌بندي گياهان است، مي‌آيد. برپايه‌ اين نوشته، گياهان را به روزگار ساسانيان در شانزده گروه دسته‌بندي مي‌كردند و سودمندي كه از گياه به آدمي مي‌رسيده، پايه‌ رده‌بند بوده است.(در اين‌جا فقط پنج گروه آمده است.) 

درباره‌ چگونگي گياهان
باشد كه گياه اين چند گونه است: دار، درخت، ميوه، دانه، گل،‌ اسپرغم، تره(سبزي‌خوردن)، افزار(ادويه)، گياه، نهال، ‌دارو، چسب، هيزم،‌ بوي، روغن،‌رنگ و جامه. تفصيل آن را گويم:
1. هر چه را بار به خواربار مردمان ميهمان نيست و سالوار است،‌ مانند سرو و چنار، ‌سپيدار و شمشاد و شيز و گز و ديگر از اين گونه، دار خوانند.
2. هر چه را بار به خواربار مردمان ميهمان است و سالوار است،‌ مانند خرما،‌كنار، ‌انگور،‌ به، سيب،‌ بادرنگ و انار و شفتالو و امرود و انجير و گوز و بادام و ديگر از اين گونه،‌ ميوه خوانند.
3. هر چه را بار شايسته‌ خواربار مردمان باشد و نباشد و سالوار باشد، درخت خوانند.
4. هر چه به خوراك هر روزه شايسته است و چون بر بستانيد، بن بخشكد،‌ مانند گندم و جو و برنج و گرگر،‌ مژو، بنو، ‌ارزن و گاورس و نخود و ديگر از اين گونه را، دانه خوانند.
5. هر چه را برگ بويا و به دست‌ورز مردمان كاشته شود و همواره هست،‌ اسپرغم خوانند. 

نيازمند پژوهش
هنوز پژوهش جامعي درباره‌ محتواي علمي اين اثر انجام نشده است. مقايسه‌ رده‌بندي گياهان و جانوران كه در اين كتاب آمده با آثاري كه پيش و پس از اين كتاب نوشته شدند؛ بررسي بخش اخترشناسي و گاه‌شماري آن؛ برون‌كشيدن طرح آفرينش در اين كتاب و مقايسه‌ آن با ديگر آثار كهن ايراني و غيرايراني؛ و بررسي اطلاعات جغرافيايي و تاريخي اين كتاب، از جمله‌ موضوع‌هاي پژوهشي مي‌تواند باشد. 

براي مطالعه‌ي بيشتر
1. فرنبغ‌دادگي. بندهش. ترجمه‌ مهرداد بهار. انتشارات توس، چاپ دوم 1380
2. ماهيارنوابي، يحيي. بندهش(از مجموعه مقاله‌هاي دانشنامه‌ جهان اسلام)، انتشارات بنياد دايره‌المعارف اسلامي، 1377

تهيه و تنظيم:حسن سالاري

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط