به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نظریایلخانی گفت: هیچ شاعری نمیتواند ادعا کند شعرش مسبوق به سابقه ذهنی و تاثیر پذیری از شاعران سلف نیست. شاید شاعران مطرح قرون گذشته هم چنین ادعایی نداشتهاند.
وی افزود: من هم طبیعتاً از این قاعده مستثنا نیستم؛ به همین دلیل تقریبا اغلب افرادی که در زندگیام شعری یا کلام شاعرانهای از آنان شنیده یا خواندهام، در سرودههایم تاثیر یا بهتر و منصفانهتر بگویم، سهم داشتهاند.
وی توضیح داد: از ارکان ادبیات فارسی مانند فردوسی و حافظ گرفته تا فروغ و شاملو و اخوان و حتی پدربزرگها و مادر بزرگهایم که حماسهها و عاشقانههای قوم کرد و اقوام دیگر را برایم می خواندند و نیز آن شاعر گمنامی که نمیدانم در کجای تاریخ شعری گفته و بیت، مصراع یا تکهای از آن در افواه عموم چرخیده و چرخیده و باز نمیدانم در کجا و کی شاید تصادفی به گوش من خورده؛ همه اینها در من، در احساسم و در اندیشه و شعرم سهیم هستند و مدیون آنها هستم.
این شاعر افزود: مشخصا از میان معاصران، حداقل در شعر نو و سپید، شاملو فروغ و سهراب، تاثیر بیشتر و پررنگ تری در شعر من داشتهاند. گرچه برای دیگر شاعران معاصر دیگر هم احترام و ارج فوق العادهای قائلم.
شاعر مجموعه شعر «و آن تاک انبوه» در پاسخ به این پرسش که آیا به طور خودآگاه رگههایی از رئالیسم و ناتورالیسم در شعرش وجود دارد یا نه، گفت: رئالیسم و ناتورالیسم هردو، مضمون نسبتا واحدی دارند. من به این نظر و استنباط شما کاملا احترام می گذارم، اما حقیقت امر این است که هنگام سرایش، هرگز به هیچ یک از این کلمه ها نیندیشیدهام. هرگز فکر نکردهام اشعارم قابل تعریف در چه سبکی هستند.
نظری تصریح کرد: برای نخستین بار است که دوست صاحب نظری دارد برای روش سرودن من اسم تعیین میکند و این چقدر برایم جالب است. با این حال سعی میکنم پس از پاسخ به این سوال آن را فراموش کنم و دیگر به آن نیندیشم، چرا که هنر و به طور خاص ادبیات و به طور اخص شعر را تجلیگاه آزادی اندیشه و احساس میدانم و معتقدم همین که خود را مقید به اسلوب و روش خاصی بدانیم حالا اسمش رئالیسم ،سورئالیسم یا هرچیز دیگر که میخواهد باشد، خلاقیت را محدود کردهایم .
وی توضیح داد: تعریف چارچوب یعنی آغاز افول خلاقیت. اصلاً مگر تعریف سبک، چیزی جز تعیین چارچوبهاست؟ و مگر تعیین چارچوبها غیر از ایجاد محدودیت خودخواسته است؟ البته با نامگذاری و تئوریزه کردن سبکهای مختلف مخالفت ندارم، ولی بگذاریم این کارها را تئوریسین ها که متولی همین امور هستند برعهده بگیرند و در مسائل پیرامونش اظهار نظر کنند. من شعرم را میگویم و فکرنمیکنم آن را در چه سبکی سرودهام؛بنابراین اگر میگویید رئالیسم، من هم موافقم.
شاعر شعر «تفسیر یک هجران» یادآور شد: آنچه را در موقعیتهای مختلف و در فراز و نشیب زندگی احساس کردهام در قالب شعر که خود کاملترین و زیباترین توضیح احساسات آدمیاست ارایه کردهام. باور کنید؛ همه آدمها هم این عواطف را تجربه میکنند، ولی شعرا ابزار اظهارش را دارند و این یک عطیه است. من هم همین کار را کردهام. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
در یکی از شعرهای این کتاب آمده است:
«بادها مهاجرند
نه باغها
نه سبزهها
نه عشوه بنفشهها
نه ناز غنچههای نو رسیده بهانهگیر
مسیر سرنوشت بادهای رهسپار را
به سمت دلسپردگی نمیکشند
به پیچکی که نازکانه پای سرو را به بند میکشد
بگو
بگو که بادهای تا همیشه با حدیث پایبندی درختها غریبهاند»
رضا نظری ایلخانی متولد سال 1358 کرمانشاه است. «و آن تاک انبوه» نخستین دفتر شعر منتشر شده از وی محسوب میشود.
مجموعه شعر «و آن تاک انبوه» امسال(1392) در 80 صفحه با قیمت پنج هزار تومان با شمارگان 500 نسخه از سوی نشر داستان منتشر شده است.
دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۳
نظر شما