به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، این کتاب شامل 10 داستان بسیارکوتاه به نامهای«گلها، بچه میمون، بادکنک، مادربزرگها، مورچهها و کرم دراز، پنجرهها، شانهها، آش دسته جمعی، الاغ مهربان و زنگولهها»ست.
در بخشی از قصه«مادربزرگها» میخوانیم:«پنج مادر بزرگ بودند. اولی گفت:من دوست دارم وقتی قصه میگویم ، بافتنی هم ببافم. دومی گفت: من دوست دارم وقتی قصه میگویم، نوهام سرش را روی زانویم بگذارد تا موهایش را نوازش کنم. سومی گفت: من دوست دارم وقتی قصه میگویم، نوهام دستش را زیر چانهاش بگذارد و مرا نگاه کند. چهارمی گفت:من دوست دارم وقتی قصه میگویم چای قند پهلو کنارم باشد. پنجمی گفت: من دوست دارم قصهی قصه گفتن شما را برای نوهام تعریف کنم. آی قصه، قصه، قصه...»
فریبرز لرستانی متولد سال 1347تا کنون کتابهای زیادی برای کودکان تالیف کردهاست که از آن میان میتوان به آثاریچون«خانم باران، بابایی را دوست دارم وخدا را شکر که پدر بزرگ عینک خریدهاست» اشاره کرد.
کتاب «قصههای بند انگشتی» در شمارگان پنجهزار نسخه و قیمت پنجهزار تومان از سوی انتشارات دانشنگار عرضه شدهاست.
شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۰
نظر شما