نگاهی بر فعالیت دبیر جشنواره شعر فجر در حمایت از شاعران انزوا یافته
نهادی برای حمایت از نویسندگان ممنوعالقلم تاسیس میشود؟
موضوع انتشار کتابهای توقیف شده از سوی جشنواره شعر فجر نشان از حسن نیتهای دستاندرکاران و تیم جدید این جشنواره دارد. این در حالی است که یکی از شاعران انزوا یافته چند سال اخیر در گفتوگو با «ایبنا» به صراحت از ممنوعالقلم بودن خود ابراز ناراحتی کرده بود.
دبیر هشتمین جشنواره شعر فجر همچنین به تازگی اعلام کرده است که روند انتشار کتابهای انتشار نیافته شاعران کشور، به ویژه شاعران نامآشنا از مجرای جشنواره شعر فجر به گوش مسوولان میرسد تا در این مورد ترتیب اثر داده شود؛ تا جایی که موضوع کتابهای حافظ موسوی نیز با معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد در میان گذاشته شده و ظاهرا مشکلات رفع شدنی است.
و حالا باز هم به نظر میرسد که جشنواره شعر فجر به محملی نیز بدل شده تا در آن بتوان پرسشهای بیپاسخ را در عرصه شعر با مسوولان مطرح کرد، که این اتفاق را از جهاتی میتوان به فال نیک گرفت و شاید بیش از پیش به آن دل بست.
در حالی که همچنان نباید از یاد ببریم که چنین فعالیتهایی نه جزو وظایف دبیر جشنواره شعر است و نه در چارچوب برنامههای جشنواره شعر فجر میگنجد. تکلیف جشنواره شعر شناساندن جریانهای زنده شعر و معرفی کردن شاعران جوان و با استعداد و تجلیل از پیشکسوتان است و اگر دبیر جشنواره شعر فجر برای چنین کارهایی پا پیش میگذارد باید در نظر داشت که بهتر است رفع توقیف کتابها را به واسطههایی در سطح و کسوت او سپرد تا باز کردن برخی گرهها به دندان نیفتد! در واقع حرف دبیر جشنواره میتواند یک پیشنهاد عملی جدیتر برای حل کردن مشکلات شاعران باشد.
و در نهایت واضح است که به چنین حسن نیتهایی شکی نیست، اما روند رسیدگی به کتابهای توقیف شده و شاعران داخل کشور که به اصطلاح ممنوعالقلم شدهاند و اسمشان در فهرستی است که اغلب نام شاعران خارجنشین در آنها به چشم میخورد، وظیفه نهاد یا جمعیتی است که نیاز به تأسیسش از پیشترها حس شده است. امیدواریم تأسیس چنین نهادی به ایجاد رویکردی مهربانهتر و منصفانهتر نسبت به شاعران داخل کشور و حتی شاعران خارجنشین که عنادی با مصالح کشورشان ندارند و در چارچوب هنر به تولید و خلق معنا دست میزنند، شود. /
نظر شما