رحماندوست در نشست «جایگاه کتاب گویا در ایران»:
نویسنده ایرانیاز حقالتألیفش میگذرد/ آثار تولستوی، داستایفسکی و دولت آبادی را گویا شنیدهام
مصطفی رحماندوست با بیان اینکه «کلیدر» دولتآبادی را به صورت گویا شنیده است گفت: در کشورهای جهان شرق و ایران، نویسنده دوست دارد کتابش خوانده شود و از حقالتألیفش میگذرد. اما برای کشورهای غربی گردش مالی حوزه کتاب اهمیت دارد.
شاعر شعر «صد دانه یاقوت» افزود: من در آنجا پیشنهاد دادم که کتاب را به اسباب بازی تبدیل کنیم و اسباب بازی را به کتاب. این موضوع در واقع به کتابهای گویا و موزیکال پهلو میزند.
آثار تولستوی و داستایوفسکی را به صورت گویا خواندم
رحماندوست گفت: چند سال پیش قرار بود با آقای محمود دولتآبادی به سوئد برویم. بی معرفتی بود که من کتاب «کلیدر» ایشان را نمی خواندم و با ایشان به سفر می رفتم. بنابراین تصمیم گرفتم عضو کتابخانه بانینایان شوم و در فرصت اندکی که البته نمی توانستم هر 10 جلد رمان را بخوانم، آن را گوش دادم. برای عضویت در کتابخانه نابینایان بخشی از کتاب هایم را به آن ها اهدا کردم، به نوعی برایم پارتی بازی کردند و کتاب «کلیدر» را به شکل گویا در رفت و آمدهای روزانه ام گوش دادم.
وی گفت: به عنوان نویسنده ای که حتما باید «برادران کارامازوف» داستایفسکی، «جنگ و صلح» لئون تولستوی و بسیاری از کتاب های مهم دیگر را بخواند، باید بگویم که این آثار را به صورت گویا شنیدهام.
فاطمه محمدی نیز در ادامه برنامه توضیح داد: کتاب گویا بانی تعامل میان اهل فرهنگ و هنر است، به این معنا که هر کتاب مترجم و نویسنده ای دارد. این گروه اهل فرهنگ در کنار طیف دیگری قرار می گیرند. به طور مثال گویندهای که هنرپیشه سینما و تئاتر است آنان را با طیفی از آهنگسازان آشنا می کند.
رحماندوست هم گفت: گاهی مواقع دوست دارم شعری را با لحن خاصی برای بچه ها بخوانم. این لذت شنیداری صرفا با صدای هنرپیشه و موسیقی تأمین نمی شود.
آثار نادر ابراهیمی چگونه گویا شدند؟
فرزانه منصوری، همسر زندهیاد نادر ابراهیمی که پیش از این ها نمی خواسته آثار همسرش به شکل کتاب گویا منتشر شود، اما با گذر زمان با این موضوع موافقت کرده است گفت: ابتدا معتقد بودم که گویا کردن بخشی از آثار همسرم اختلالی در فهم آثارش به وجود می آورد. پروای این را داشتم که گوینده به گونه ای نوشته ها را بیان کند که پیام واقعی نویسنده به درستی به مخاطب منتقل نشود.
وی ادامه داد: با گذر زمان کوتاه آمدم و امروز از گویا شدن کتابهای ابراهیمی خشنودم. به این نتیجه رسیدم که انسان می تواند دو کار را همزمان انجام دهد. کاری که به طور مثال یدی است و نیازی به تمرکز ندارد و دیگری شنیدن کتاب. یکی از مخاطبان کتاب گویای ابراهیمی به من گفت کتاب «عاشقانههای آرام» این نویسنده کتاب بالینی من شده و هر گاه خسته می شوم آن را گوش میدهم. اوایل گمان می کردم که کتاب گویا رقیب کتاب کاغذی است، اما به مرور متوجه شدم کتاب گویا مخاطبان ادبیات را به خواندن و خریدن کتاب و نسخه اصلی ترغیب می کند.
کارولین کراسکری، گوینده کتابهای گویا در امریکا نیز کمی درباره وضعیت «AUDIOBOOK» در این کشور صحبت کرد و گفت: در امریکا که مسیرهای جاده ها طولانی است و مردم زمان قابل توجهی در راهاند، بیشتر از «AUDIOBOOK» ها استفاده می شود. کسانی که از کتاب گویا استفاده میکنند تحصیلات بیشتری دارند. آنان ادبیات را نسبت به کسانی که از کتاب گویا استفاده نمیکنند، بهتر میشناسند.
محمدی نیز در پایان این نشست گفت: کتاب گویا سرانه مطالعه را بالا می برد. در سال های گذشته به مقوله کتاب گویا در ایران توجهی نمی شد، اما در حال حاضر برپایی چنین نشستی در نمایشگاه کتاب نشان از رغبت مسوولان نسبت به گسترش همه سویه و فراگیر کتاب گویا در ایران دارد.
نشست «جایگاه کتاب گویا در ایران» ظهر امروز، 17 اردیبهشت در سرای اهل قلم نمایشگاه کتاب تهران واقع در طبقه دوم شبستان برگزار شد.
نظر شما