به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) دکتر سیدحبیبالله طباطبائیان، دانشیار گروه صنعتی دانشکده حسابداری و مدیریت دانشگاه علامه طباطبائی، ضعف در پرداختن به نقد در کشور را معلول دلایلی مانند هراس از اینکه به منتقد برچسب بزنند میداند.
این عضو شورای پژوهشی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور معتقد است: نبود نقد علمی در حوزه علوم انسانی، به دلیل وجود مباحث انتزاعی و ترس از برچسب سیاسی در کشور رونق ندارد. این در حالی است که اگر نقد در فضایی منصفانه با نیت یاری رساندن و تکمیل ایده محقق و در بین نخبگان صورت گیرد، زمینههای پیشرفت فراهم خواهد شد. البته جریان نقادی به جای شخص باید بر اثر تمرکز کند.
طباطبائیان در گفتوگو با خبرنگار (ایبنا) بیان کرد: در فضایی که نقد منصفانه وجود ندارد، فرآیند توسعه علمی دچار چالش میشود و شاهد کاهش سطح کیفی اثر خواهیم بود. به عبارتی دیگر، نمره دیکته نانوشته، 20 است. در صورتیکه اگر نقاط ضعف و قوت اثری مشخص نشود، بهطورحتم در حوزه نظریهپردازی نیز دچار مشکل خواهیم شد.
تاکید بر زمانسنجی در ارایه نقد
دکتر ناصرعلی عظیمی، مديرگروه اقتصاد علم مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور نیز زمانسنجی در ارایه نقد را مورد تاکید قرار میدهد: نقد یک اثر باید با توجه به زمان خاص خودش و نزدیک به تالیف صورت بگیرد. در حوزه ترجمه نیز این امر به مولفههایی مانند دست اول بودن و قلم و تسلط مترجم بستگی دارد.
وی در ادامه درباره مقوله بومیسازی در حوزه اقتصاد عنوان کرد: بومیسازی آثار حوزه اقتصادی باید متناسب با شرایط کشورمان صورت گیرد. شرایط اقتصادی مانند وابستگی اقتصادی ما به نفت میتواند یکی از موضوعات تالیف کتاب باشد؛ همچنین تشریح اقدامات کشورهایی که توانستهاند با بهکارگیری روشهایی خاص و مدیریت درآمدهای نفتی، به توسعه اقتصادی باثبات دست یابند نیز میتواند دستمایه تالیف آثار این حوزه قرار گیرد.
نقد برای رشد نیازمند وجود رقابت است
دکتر محمد حسنزاده، عضو هيات علمی دانشگاه تربيت مدرس، ضعف جریان نقد را ناشی از نبود منتقد خوب و محفل مناسب برای نقد میداند. وی همچنین رقابت را بر تقویت جایگاه نقد موثر میداند.
از نظر عضو انجمن اخلاق در علوم و فناوری کشور، بازار نشر ما رقابتی نیست. دو یا سه اثر در یک وضعیت رقابتی منتشر نمیشوند که در مقایسه با یکدیگر از سوی مخاطبان و منتقدان خبره ارزیابی شوند.
مدیر سالن تولید علم بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، با معرفی دو تیپ نقد، نقد دلخواه و نقد وظیفهای، به نقش جامعه اشاره میکند: در موقعیتی که نویسندگان در جامعه ما صاحب یک جایگاه مناسب اجتماعی نیستند، منتقدان نیز با بیمهری مواجهاند. به عنوان نمونه مردم در برخی از کشورهای دنیا برای خرید نسخههای جدید رمان «هریپاتر» روبهروی درهای کتابفروشیها صفهای بلند تشکیل میدهند. بهطور حتم، نقد در میزان استقبال مخاطبان نقش بسزایی دارد.
نقد اثر از شخصیت مولف جدا شود
بهزاد ابوالعلایی، پژوهشگر حوزه مدیریت نیز درباره مقوله نقد به فضای اجتماعی اشاره میکند: در ایران مناسبات کاری و شخصی چندان از هم تفکیک نشده است. این شرایط در جریان نقد نیز خودنمایی میکند. وقتی اثری نقد میشود، خالق اثر نقد را به مثابه حمله منتقد به شخصیتش ارزیابی و نقد را بهعنوان تحقیر و تهدید به شخصیتش تعبیر میکند. در جریان نقد، خالق یک اثر باید از اثرش تفکیک شود و احساس کند که نقد ارایه شده حاصل توجه به عملکردش بوده است.
نویسنده کتاب «مديران آينده: مبانی نظری و تجارب عملی برنامههای استعداديابی و جانشينپروری مديران» در ادامه بر تاثیر نزدیکی نگاه منتقد به نویسنده برای عرضه یک نقد جامع تاکید میکند: گاه نویسنده اثر، به دلایلی مانند احتمال برداشت منفی از نقد ارایه شده از سوی دوستان و نزدیکان، ترجیح میدهد نقدش از زبان و قلم فرد دیگری مطرح شود.
ابوالعلایی همچنین عوامل بیرونی مانند میزان دسترسی منتقد به منابع اطلاعاتی را در رشد کیفی نقد بیتاثیر نمیداند.
نقد در کشور جا نیفتاده است
یونس کرامتی که در دهمین جشنواره نقد با ارایه نقدی با عنوان «نه هر که سر بتراشد قلندری داند» بهعنوان منتقد برگزیده قدردانی شد، در تبیین جایگاه نقد به مقایسه جایگاه نقد در جامعه اروپایی و ایرانی پرداخته است: «بحث نقد مولف در فرهنگ اروپایی به معنای نقد شخصیت فردی مولف نیست، بلکه به معنای نقد شخصیت علمی و نقد مجموعه آثار نویسنده است که این موضوع در کشور ما چندان جا نیفتاده است. متاسفانه در کشور این دیدگاه وجود دارد که هر اثر ترجمهای، بیتردید کتاب معتبری است.»
این پژوهشگر در ادامه بر آموزش نقد از کودکی تاکید میکند: «نقد جریانی است که در بسیاری از کشورهای اروپایی از مقطع دبستان به دانشآموزان آموزش داده میشود و این در حالی است که در کشور ما حتی دانشجویان دکترا نیز جریان نقد را بهطور جدی دنبال نکرده و فرا نگرفتهاند. معتقدم که برای ترویج جریان نقد در سطح جامعه، در ابتدا باید افراد متخصص دست به قلم شده و شروع به نقدنویسی کنند تا به تدریج این پدیده در جامعه بهطور کامل مورد پذیرش قرار گیرد.
نقدهای ما متدولوژیک نیستند
نادیا معقولی، دیگر برگزیده دهمین جشنواره نقد با اثری با عنوان «تاريخ علم در ايران، بدون تاريخ علم و منابع» اعتقاد دارد: متاسفانه نقد در ایران هنوز جنبه آکادمیک پیدا نکرده است. در تمام دنیا، نقد قوانینی دارد، بهگونهای که منتقد باید مشخص کند که از کدام روش نقد استفاده خواهد کرد. اما در ایران، هنوز این مهم تحقق نیافته و نقدهایی که از متدولوژی بهرهمند باشند، دیده نشده است.
چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۰
نظر شما