خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- کتاب «عصر فرهنگ فناورانه: از جامعه اطلاعاتی تا زندگی مجازی» نخستینبار در سال 1999 میلادی، در 328 صفحه منتشر شد. این کتاب را مهدی داودی به فارسی ترجمه کرده و سال 1385 از سوی نشر توسعه به چاپ رسیده است.
کتاب حاضر، بررسی و مرور دیدگاههای حاکم بر حوزههای مختلف اجتماعی در عصر اطلاعات است و با نقد این ایدهها از سوی نویسندگان همراهی میشود. این اثر در چهار بخش و 11 فصل تنظیم شده و گستره وسیع موضوعی را دربرمیگیرد.
فرانک وبستر این اثر را با همکاری کوین رابینز نوشته است. این دو از سال 1978 میلادی با هم آشنا شدند و همکاری مشترک و طولانی مدتی را پی گرفتند؛ به گونهای که بیش از نیمی از کتابها و مقالات منتشر شده فرانک وبستر بهصورت مشترک با کوین رابینز نوشته شده است.
وبستر در پاراگراف آغازین کتاب مینویسد: «در دو دهه گذشته این باور را داشتهایم که در حال گذار از یک دوره به دورهای جدید با تحولاتی سریع و شدید هستیم. به عبارت دیگر، استدلال میشود این ربع قرن آخر قرن بیستم از نظر مقیاس، دامنه و سرعت گذار تاریخی بیسابقه است. میگویند تنها نکته قطعی درباره آینده این است که بسیار متفاوت از امروز است و اینکه نسبت به هر زمان دیگری با سرعت بیشتری تغییر خواهد کرد. هیچ کس نمیتواند خود را از این دگرگونی عظیم کنار بکشد و زندگی روزمره کسی از این آشوب در امان نخواهد بود. میگویند عامل این تحولات پرشتاب ـ ضروری بودن و گریزناپذیر بودن آن ـ انقلاب فناوری جدید است. ایده انقلاب فناورانه به هنجار بدیهی دوران فرهنگ فناورانه ما تبدیل شده است.»
وبستر معتقد است: «گفتمان انقلاب فناورانه شکلهای متوالی سریعی به خود گرفته است. در پایان دهه 70، دغدغه اصلی مربوط به تراشههای سیلیسی میشد که فناوریهای نوین را ممکن ساخت و بحث درباره انقلاب میکروالکترونیکی را پیش کشید. کمی بعد، این دغدغه به ظرفیت فناوری جدید برای پردازش و ذخیرهسازی اطلاعات انتقال یافت و اصطلاح «انقلاب فناوری اطلاعات» به گوش رسید.»
بخش نخست کتاب با عنوان «بینشهای فناورانه» شامل سه فصل است. فصل نخست «تاریخ فرهنگی جهنم، ماشینستیزی و توهم پیشرفت» در واقع خلاصهای از «درسنامه فضای سایبری» کریس هابلز گری است که وبستر نظرات خود را (بدون پشتوانه) لابهلای خلاصه درسنامه مطرح میکند. این الگو را در فصلهای بعدی نیز میبینیم.
فصل دوم «ماشینستیزی» نام دارد که خلاصهای از کتاب کرک پاتریک سیل با عنوان «شورشهایی علیه آینده» و فصل سوم نیز خلاصه کتاب مارک پوستر با نام «عصر رسانهای دوم» است. نکته جالب اینکه نویسنده نقل قولهایی را که در این کتابها آمده، بدون ذکر منبع واسطه، مستقیما نقل میکند، گویی خودش مستقیما آن عبارت را از منبع اصلی برداشته است.
بخش دوم کتاب با موضوع «نسبتشناسی اطلاعات» فصول چهارم تا ششم را شامل میشود. نویسنده مدعی است در این بخش نشان میدهد «انقلاب اطلاعات» به چه معناست. فصل چهارم با عنوان «تاریخ طولانی انقلاب اطلاعات» خلاصه کتاب کریشان کومار با عنوان «از جامعه پسا صنعتی تا جامعه پست مدرن» (1995) است. در این فصل از مقاله تام استونر با عنوان «شبکههای هوشمند، اهداف و سیاستها در بستر تغییرات اجتماعی جهانی» نیز استفاده شده است.
«تخیل سایبرنتیکی سرمایهداری» عنوان پنجمین فصل این اثر است که خلاصهای از جلد نخست «عصر اطلاعات» مانوئل کاستلز و کتاب «نقد تحلیلی ماتریالیسم تاریخی» آنتونی گیدنز است. در فصل ششم «تبلیغ و تهییج: چهره پنهان اطلاعات» نیز بهطور کامل از مقاله باب فرانکلین با عنوان «بستهبندی سیاست: ارتباطات سیاسی در دموکراسی رسانهای بریتانیا» استفاده شده است.
وبستر در فصل چهارم کتاب مینویسد: «انقلاب اطلاعات چیست؟ این پرسش در نظر اول ساده و بدیهی مینماید. گروه بزرگی از سیاستمداران، دانشگاهیان و صاحبان صنایع تلاش میکنند این اطمینان را به ما بدهند که تحولات اخیر در فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی ما را وارد عصری جدید و سرشار از ثروت و وفور میکند.»
بخش سوم کتاب حاضر با محوریت موضوع «سیاستهای فضای سایبرنتیکی» نوشته شده است که فصول هفتم تا نهم را دربر میگیرد. فصل هفتم «جنگهای اطلاعاتی» نام دارد که خلاصهای از مقاله جالب هدیک اسمیت با عنوان «رسانه و جنگ (خلیجفارس)» است که در سال 1992 میلادی منتشر شد و عملا نگاهی متفاوت به تحولات فناوری در عرصه جنگ داشت و فرضیهها و ایدههای جالبی را مطرح میکرد.
فصل هشتم با عنوان «آموزش و پرورش به منزله دانش و انضباط» روایتی آزاد از فصل دوم کتاب سال 1995 آموزش است. این فصل با عنوان «قابلیتهای پست فوردیسم: آموزش، تربیت و توسعه ملی» توسط فیل براون و هیولودر نوشته شده و تاثیری پررنگ بر تحولات حوزه آموزش و الگوی کارکردی مدارس در دوره نخستوزیری تونی بلر در بریتانیا داشت.
«ساختارشکنی دانشگاه» فصل نهم کتاب نیز خلاصهای از دو فصل کتاب رابرت ریچ با عنوان «کار ملل: آمادگی برای سرمایهداری قرن بیستم» است.
بخش پایانی این کتاب با عنوان «زندگی در فضای مجازی» شامل دو فصل است. فصل دهم با موضوع «چشماندازهای فرهنگی مجازی» عملا خلاصهای از کتاب جذاب پیرلوی با عنوان «فرهنگ سایبرنتیکی» است.
فصل یازدهم «آرامش مجازی فضا» نیز خلاصهای از دو فصل کتاب هاوارد رینگل با نام «اجتماع مجازی» و خلاصهای از یک فصل کتاب ویلیام میچل با عنوان «شهر بیتها» است که به صورتی آشفته ترکیب و با تیترهای نامرتبط، به هم چسبانده شده است.
پاراگراف پایانی کتاب: «فرهنگ فناورانه تاکید میکند فناوریهای نوین مجازی راهحلی برای مسائل اجتماعی جامعه معاصر پیدا خواهد کرد. البته از یک جنبه میپذیریم که راه حلی یافته است: بیحسی و انفعال. فضاهای مجازی راهحل بیحسی و علیل بودن را از طریق خنثی کردن فناورانه روابط اجتماعی و آرام کردن فضاهای اجتماعی ارائه میدهند... فرهنگ مجازی فرهنگ انکار و امتناع از امکانات نامنظم شهر معاصر است... بر این باوریم در میان افرادی که در مورد جامعه معاصر مطالعه میکنند، تمایز کلیدی میتواند بین کسانی باشد که به نظم اولویت میدهند و آنان که در پی بینظمیاند. این جنگی است میان راستی و ناراستی.»
تلخیص از شماره چهاردهم مجله پیوست
نظر شما