مجید شریفی، استاد دانشگاه واشنگتن شرقی میگوید: از منابع تاریخی بسیاری در کتاب «تراژدی ناسیونالیسم ناکام» استفاده کردهام. قصدم تبارشناسی ناسیونالیسم ایرانی بوده است و برداشتهای گوناگون از ناسیونالیسم را از نخستین زمان پیدایی آن در ایران مدرن مورد بررسی قرار دادهام.
آقای شریفی لطفا در گام نخست بفرمایید انگیزه شما از نوشتن کتاب «تراژدی ناسیونالیسم ناکام» چه بوده است؟
انگیزه نگارش این کتاب، کمک به هماندیشی درباره دلایل ناکامی ایرانیان در تشکیل یک دولت ملی باثبات بوده است. در این 75 سال (از مشروطه تا پایان پهلوی) هیچیک از دولتهایی که بر سر کار آمدند نتوانستند حکومتشان را ملی کنند. به این معنا که نتوانستند حکومتی مستقر کنند که اکثریت مردم در آن تصویر خود را ببینند و قانون، برنامههای توسعه، برنامههای امنیتی و برنامههای مردم سالاریش را قبول کنند. در این باره کمتر پژوهش صورت گرفته است. تلاش کردهام به سهم خودم این ضایعه را به نحو تئوریک بیان کنم. نظریهای عرضه کنم که توضیحدهنده چرایی شکست دولتهای ملی باشد، البته تنها ایران دچار این معضل نیست بلکه در کشورهای غرب آسیا از پاکستان تا مصر را در برمیگیرد.
شما دولت دکتر مصدق را هم همینطور تحلیل میکنید؟
دقیقا. من در این کتاب تنها به ناکامی دیکتاتوریها نپرداختهام تا تنها مصداق بحث من دولتهایی نظیر رضاشاه باشد. ادعای من این است که همه حکومتها در ملیسازی خود ناکام بودهاند حتی حکومتهای دمکراتیک. چه این حکومتها دیکتاتوری بکنند و چه دیکتاتوری نکنند قادر به ملی سازی خود نبودهاند. دکتر مصدق دیکتاتوری نکرد ولی کماکان نتوانست یک دولت ملی تشکیل بدهد. کسی را سرزنش نمیکنیم. داریم اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی جهانی را بررسی میکنیم و به نقش عواملی میپردازیم که مانع از آن شدهاند که دولتهای ایرانی از مشروطهخواهان تا دولت مصدق نتوانند رژیمهای خودشان را ملی کنند.
مفهوم «Nation state» در این جا دولت ملت ترجمه شده است. در حالیکه به نظرم حکومت ملت یا حکومت ملی ترجمه درست آن است. مقصود ملتی است که با سازمان سیاسی خود یکی شده باشد. مثل آهن در کوره ذوب شده باشد. وقتی از حکومت ملی صحبت میکنیم به قواعد کلی اشاره داریم که همه ملت را شامل شده است. وقتی فوتبال بازی میکنیم دیگر بحث بر سر این نیست که آیا ضربه زدن به توپ با سر یا دست خطاست. همه قواعد بازی را پذیرفتهایم و به این دلیل بازی کردن ممکن شده است. قانون فوتبال نمونهای از یک قانون هژمونیک شده است. حال وقتی حکومتها هم هژمونیک میشوند قواعد آن نیز عمومی است. بحث من این است که ما هنوز نتوانستهایم بر منظومه قواعدی ملی شده، حیات جمعی خود را استوار کنیم.
کتاب «تراژدی ناسیونالیسم ناکام» قرار است در ایران ترجمه شود؟ از چه منابع تاریخی در نوشتن این کتاب استفاده کردهاید؟
کتاب در دست ترجمه است. از منابع تاریخی بسیاری استفاده کردهام. قصد من تبارشناسی ناسیونالیسم ایرانی بوده است. برداشتهای گوناگون از ناسیونالیسم را از نخستین زمان پیدایی آن در ایران مدرن موضوع بررسی قرار دادهام. در این زمینه پژوهشهای متعددی انجام شده و من از تمام اسناد و مدارک و منابع پژوهشی در این زمینه بهره بردهام.
با توجه به واکاوی شما در نقش نیروهای ناسیونالیسم در پیدایش مشروطه، آیا به نظر شما مشروطه شکست خورده و متوقف شده است؟
وقتی از شکست صحبت میکنیم، در دوگانهسازیهای کلامی پیروزی و شکست اسیر میشویم. من این طور نمیبینم. اما اگر بخواهم با دوگانهسازی شما بحث کنم، عرض میکنم که مشروطه پیروز شد از این حیث که برای نخستین بار توانست بعد از هزاران سال «حکومت شاه خدایی» را تغییر بدهد و بستر یک حکومت ملی را ایجاد کند. تفاوت حکومت ملی با شاه خدایی این است که در حکومت شاه خدایی ملتی وجود ندارد بلکه ملت بردگان هستند اما در حکومت ملی، ملت خدایگان هستند.
مشروطه روحی بود که درون و بیرون حکومت را چند صباحی به هم پیوند داد. از درون دربار، تا متفکران، بازاریان، روحانیون و سایر اقشار را به یکدیگر پیوند داد و در نتیجه به صورتی از اعمال حاکمیت پایان داد که دیگر زمانش به سر رسیده بود. اما آیا موفق به ملی کردن حکومت شد؟ مسلما این اتفاق نیفتاد و پیروز نشد زیرا به همان دلیلی که میدانید سال 1906 میلادی که حکومت مشروطه پیروز شد در کمتر از 10 سال یعنی در 1914 به ایران حمله شد و روسها از شمال و انگلیسیها از جنوب حکومت را از هم پاشیدند. حکومتی بر سر کار آمد که نه ملی بود و نه مرکزی و از طرفی نتوانست منویات خود را اجرایی کند. حکومت کاملا شکسته شد. پس از یک دیدگاه مشروطه پیروز شد، اما از دیدگاه دیگر، با شکست مواجه شد.
با توجه به اینکه قرار است کتاب «تراژدی ناسیونالیسم ناکام» در ایران ترجمه شود، نگاه شما به ترجمه کتابهای سیاسی در ایران چیست؟
حکم کلی نمیتوان داد. من با برخی ترجمهها مواجه شدهام که حتی از اصل انگلیسی آنها بهتر است. اما به کرات با نمونههای نازل ترجمه نیز مواجه بودهام. در پایان امکان ویرایش این مصاحبه را مدیون زحمت دکتر غلامرضا جواد کاشی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی هستم که بر من منت گذاشت و ویرایش متن فارسی این مصاحبه را بر عهده گرفت.
نظر شما