گزارش ایبنا از نشست «نقد ادبی از دیدگاه آرزو» در سرای اهل قلم خانه کتاب/ تكميلي
رحیمپور: آرزو سبکشناس برجستهای بود/ کیانفر: «نقد» در ایران نوپاست
مهدي رحيم پور در نشست «نقد ادبی از دیدگاه آرزو» گفت: آرزو علاوه بر توانمندیاش در حوزه نقدشناسی و زبانشناسی، سبکشناس برجستهای بوده است. او در رساله «مُثمر» شعر فارسی را از آغاز تا زمان حیات خود مورد بررسی قرار داده است که ميتوانيم با بررسی این کتاب به میزان تسلط وی بر سبکهای مختلف شعر فارسی پی ببریم.
کیانفر، در ابتدای این نشست با اشاره پیشینه نقد در کشورمان گفت: بحث نقد در کشور ما موضوع نوپایی است. ما با بررسی تاریخ ادبی کشور با مباحثی همچون «ردّیه» و شرح و شرح بر شرح مواجه می شویم. گاه نقد و ردّیه به اشتباه یکی تلقی میشوند؛ در صورتی که این دو با هم متفاوتند. باید توجه داشت که نقد صرفا رد کردن یک اثر نیست، بلکه به چالش کشیدن یک اثر را نیز در بطن خود دارد.
در ادامه مهدی رحیمپور دیگر سخنران این نشست درباره «آرزو» گفت: سراجالدین علی خان ملقب به استعداد خان و متخلص به آرزو در سال 1092 هجری شمسی در اکبرآباد دهلی متولد شد. او از 14 سالگی به شعر پرداخت و در ادامه از محضر استاداني همچون «عبدالصمد سخن تخلص» و «میر غلامعلی احسنی تخلص» بهره برد. او در عمر 50 ساله خود بیش از 20 کتاب تالیف کرد که اغلب آنها از بهترینهای زمانه خود در عرصه نقد ادبی، زبان شناسی و سبک شناسی بودند. این ادیب در سال 1169 درگذشت.
رحیمپور در ادامه به مهمترین آثار «آرزو» اشاره کرد و گفت: از مهمترین کتابهای «آرزو» رساله «مُثمر» درباره زبان شناسی است. وی در این کتاب مهمترین دیدگاههای منتقدان زبان فارسی را به نقد میکشد. از دیگر آثار شاخص او کتابی است با عنوان «تنبیه الغافلین». این کتاب که اثری در حوزه نقد ادبی است، به بررسی آثار شاعر فارسی زبان حزین لاهیجی میپردازد. آرزو در این کتاب 300 بیت از اشعار حزین را به نقد میکشد و با طرح کردن و بهره از مباحثی همچون تناسب، اولویت و معنی به تحلیل اشعار می پردازد. از مهمترین ملاک های وی در راستای نقد ، مبحث تناسب در شعر است. از نظر وی مهمترین مساله در ساختار اصلی شعر، تناسب ابیات است و این که هر جا این هماهنگی وجود نداشته باشد، شعر ضعیف و سست میشود.
وی افزود: از دیگر آثار ارزشمند آرزو، رساله «داد سخن »است. او در این کتاب به نظریه فهم و دریافت شعر میپردازد و هفت گونه را برای فهم و دریافت بر میشمرد. وی معتقد است که شعر مفهوم واحد ندارد و هر کس بر حسب میزان بینش خود از شعر ادراک دارد. با این حال او بهترین گونه ادراک را شکلی میداند که در آن منظور مد نظر شاعر استنباط شود.
این پژوهشگر با توضیح درباره دیگر آثار این منتقد اضافه کرد: «سراج منیر » نام اثر دیگری از خان آرزو است و این کتاب در جواب کتاب «کارنامه ی ابوالبَرکات منیر لاهوری» نگاشته شده است. وی در این کتاب، اقتباس و بهرهبرداری از آثار دیگر شاعران را ناشی از دو علت میداند: نخست به دلیل ناتوانی و عجز شاعر در دریافت و آفرینش مفهوم تازه و دوم ناشی از نظیرهگویی و جواب که در حالت نظیرهگویی شاعر در جواب شعر شاعر، شعری را با همان وزن و با مضمونی دیگر می سراید. آرزو، در این مبحث گونه اول را سرقت و نوع دوم را جایز برمیشمرد و بیان می کند که شعر هیچ کس خارج از توارد نیست.
رحیمپور در ادامه با اشاره به مبحث زبانشناسی در آثار آرزو گفت: از دیگر حوزههایی که خان آرزو به آن پرداخته، مبحث زبان شناسی است و باید گفت که وی علاوه بر توانمندیاش در حوزه نقدشناسی و زبانشناسی، سبکشناس برجستهای نیز بوده است. او در رساله «مُثمر» شعر فارسی را از آغاز تا زمان حیات خود مورد بررسی قرار داده است که با بررسی این کتاب به میزان تسلط وی بر سبکهای مختلف شعر فارسی میتوانیم پی ببریم.
نظر شما