پنجشنبه ۸ آبان ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۰
ارنست همینگوی؛ پایه‌گذار «وقایع‌نگاری ادبی» که با شلیک به مغزش خودکشی کرد

ارنست همینگوی اعتقاد داشت همانطور که تنها یک هشتم از حجم یک کوه یخ بر روی آب قابل مشاهده است، تمام معانی عمیق یک داستان هم نباید در سطح رویی عرضه شوند، بلکه باید به صورت ضمنی در جای جای متن بدرخشند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از نکسوس، «ارنست همینگوی» از نویسندگان برجستهٔ معاصر آمریکا و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات است که به سبک زندگی جسورانه و متهورانه‌ای که داشت و نیز تغییراتی که در ادبیات مدرن ایجاد کرد، شهرت دارد.

همینگوی در سال 1899متولد و در سال 1961 با شلیک به مغزش خودکشی کرد. او از پایه‌گذاران یکی از تأثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایع‌نگاری ادبی» بود.

تأثیر او بر نسل‌های بعد چنان زیاد بود که «نورمن میلر» رمان‌نویس آمریکایی به شوخی گفت: من نمی‌توانم به رمان‌نویس جوانی که از همینگوی تقلید نمی‌کند، اعتماد کنم.

سبک خاص او که به داشتن جملات کوتاه و اخباری مشهور است، او را شایسته دریافت نوبل ادبیات در سال 1954 کرد. داستان‌ها و رمان‌های او اغلب برگرفته از تجربیات شخصی او بودند مانند ماهیگیری در دریا، رانندگی آمبولانس در جنگ جهانی اول، شرکت در خط مقدم جبهه‌های جنگ داخلی اسپانیا و تماشای گاوبازی.

«عیش مدام / پاریس جشن بیکران» خاطرات ادبی او درباره معاشرت با «گرترود استاین» و «اسکات فیتزجرالد» در پاریس در دهه 1920 است که نوعی ادبیات غیرمتعارف دارد.

نگارش ساده و روشن همینگوی چیزی است که داستان‌های او را لذت‌بخش کرده است. جهان او برای ما کاملاً آشنا است و شخصیت‌هایش را می‌توان در زندگی واقعی پیدا کرد. اما سادگی نوشته‌های او فریبنده هستند، توصیفات به‌ظاهر ساده همینگوی درعین‌حال مؤید غنای طرح داستانی، شخصیت‌پردازی‌ها و تفکر نهفته در داستان است.

گرچه همینگوی برای ارائه تصویری واقعی در انتخاب کلمات بسیار دقت داشته ولی نبوغ او در آن چیزی نیست که در نوشته‌های خود آورده بلکه در چیزهایی است که حذف کرده و ننوشته است.

او دراین‌باره می‌نویسد: می‌توانید هر چیزی را که فکر می‌کنید باوجود حذف کردنش در متن وجود خواهد داشت و این حذف به کیفیت متن کمک می‌کند، از قلم بیندازید.

این کار علاوه بر کوتاهی متن، به دلیل اینکه به خواننده اجازه می‌دهد بخش‌های حذف‌شده را با تجربیات خود کامل کند، به تقویت روایت کمک می‌کند. این سبک به نظریه کوه یخی که متعلق به همینگوی است شهرت دارد.

همینگوی اعتقاد داشت همان‌طور که تنها یک‌هشتم از حجم یک کوه یخ بر روی آب قابل‌مشاهده است، تمام معانی عمیق یک داستان هم نباید در سطح ارائه شوند بلکه باید به‌صورت ضمنی بدرخشند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها