محسن باغبان، مدیر خانه ویرایش در یادداشتی که برای ایبنا نوشته بر ضرورت های ایجاد خانه ویرایش در دوره جدید خانه کتاب ایران تاکید کرده است.
خلاصه میگویم که خانه ویرایش سه هدف عمده دارد که برآمده از مهمترین آسیبهای ویرایش و نشر کشورند: ساماندهی دانش ویرایش، ساماندهی مهارت ویرایش، و ساماندهی وضع ویراستاران.
وقتی از دانش ویرایش سخن به میان میآید نباید ذهنمان تنها معطوف به برگزاری کلاسهای ویرایش شود. فهم جایگاه ویراستار در پیکره نشر نیز در زمره این دانشهاست،چون ساماندهی به وضع ویراستاران بدون آگاهی از چیستی ویرایش و جایگاه ویراستار معنی ندارد.
یک مثلث متساویالاضلاع را تصور کنید که در یک گوش آن ناشر، در گوش دیگر خواننده، و در گوش سومش نویسنده قرار دارد. ویراستار در این مثلث در محل تلاقی نیمسازها ایستاده، یعنی درست در مرکز. همینجا هم بگویم که مرادم از ویرایش مجموعه تخصصهایی است که در تولید و نشر یک اثر دخیل است نه اصلاح غلطهای املایی و گذاشتن علائم سجاوندی در متن.
وظیفه این ویراستار فرضی این است که به نویسنده کمک کند کتابی بهتر بنویسد و آنچه را در ذهن دارد به درستی روی کاغذ بیاورد، به ناشر یاری برساند که کتاب بهتری منتشر کند و از این راه هم اعتبار و هم سرمایه خود را بیشتر کند، و به خواننده این احساس را بدهد که کتاب مفیدی خریده و خوانده است. خود ویراستار نیز از این میان بهرهای از اعتبار و سرمایه دارد. این معاملهای است بر اساس الگوی برد- برد و البته پاسخی است کوتاه به پرسش اساسی ویرایش چیست و جایگاهش کجاست؟
به نظر میرسد همین موضوع ساده دانشی است که نشر ما بدان توجه کافی ندارد. مثلث نشر در جامعه فرهنگ ما سهضلعیِ نحیفی شده که زاویه دو گوش آن دارد به صفر میل میکند و کمکم بدل به یک خط میشود. برای همین، نه ناشر دلخوش از کاری است که میکند، نه نویسنده منفعت معقولی از کار خود میبرد، و نه خواننده در جستوجوی کتابی است که برایش مفید باشد. دانش و تخصصی به نام ویرایش هم به وضوح زیر آوار مانده است. عرضم تمام.
نظر شما