«تاریکماه» و «زیبای هلیل» بررسی شد
روایتی مدرن با خردهفرهنگها و رنگ و بوی اقلیمی/ نشست «یک مولف، یک کتاب» با حضور بلقیس سلیمانی در کرمان
شانزدهمین نشست «یک مولف، یک کتاب» شب گذشته در شهر سرچشمه در استان کرمان برگزار شد. بلقیس سلیمانی درباره رمان «تاریکماه» نوشته منصور عليمرادي گفت: این اثر منحصر به فرد است چون در اقلیمی متفاوت میگذرد، زبان ویژهای دارد، شخصیتهایی را به ادبیات داستانی ایران پیشنهاد میکند که تاکنون نمونه نداشته و از یک جغرافیای فرهنگی و زبانی صحبت میکند که در ادبیات داستانی ایران غایب بود و آن، اقلیم جنوب شرقی کرمان است.
«تاریکماه»؛ اثری متفاوت با اقلیم و زبان متفاوت
سليماني گفت: رمان «تاريكماه» یک اتفاق در ادبیات داستانی ایران و اثری متفاوت است. امروز در فضای فرهنگی کشور نوعی یکساننویسی باب شده است؛ به این معنی که معمولاً داستانهایی شهری با شخصیتهایی از طبقات متوسط شهری و موضوعاتی از زندگی روزمره مینویسند. در اینگونه داستانهایی که حتی در نثر آنها نمیتوانیم تاثیر رسانهها را نادیده بگیریم.
این نویسنده و منتقد، با بیان اینکه هر اقلیمی برای خودش فرهنگ خاص، زبان خاص و حتی ایدئولوژی خاصی دارد، گفت: همینهاست که یک متن را میسازد و هیچ متنی فارغ از یک جغرافیای فرهنگی و زبانی شکل نمیگیرد که معمولاً جغرافیای فرهنگی و زبانی هم تابع باورها و ارزشهای یک منطقه و اقلیم است.
وی ادامه داد: در «تاریکماه»، این باورها و ارزشهاست که ماهیت داستان را یگانه میكند و بر همین اساس، من این کتاب را کتابی ماندگار میدانم. میگویند یک اثر برای ماندگاری باید حرف جهانی بزند، تکنیک علمی و رنگ و بوی اقلیمی داشته باشد.
نويسنده رمان «بازي آخر بانو» اضافه كرد: علیمرادی در «تاریکماه» تلاش کرده این سه ویژگی را داشته باشد؛ یعنی هم به لحاظ درونمایه، کوشیده از دردهای انسانی، مسایل و چالشهای انسانی بگوید یا آنها را به چالش بکشد، هم به چگونهگفتن و تکنیک اندیشیده و هم، توجه به رنگ و بوی اقلیمی داشته که این ویژگی در کتاب او از برجستگی بیشتری برخوردار است.
فراروی از یکسانسازی، با رنگ و بوی اقلیمی
این منتقد افزود: علیمرادی کوشیده از این یکسانسازی جهانی که در همهجای دنیا با یک جهان و یک فرهنگ و حتی یک زبان مواجه باشیم، فراروی کند و با رنگ و بوی اقلیمی، بر فراز این یکسانسازی بایستد. در روزگاری که خیلیها از آپارتمانها مینویسند و دایم از خیانت دخترها و پسرها و زن و شوهرها، از روزمرگیها و لکههای روی میز و از ترافیک تهران میگویند، نویسندهی «تاریکماه» موضوع بکری را دستمایه کار خود قرار داده است.
نويسنده كتاب «تفنگ و ترازو» يادآور شد: علیمرادی این اقبال را داشته که در منطقهای به دنیا آمده که از دسترس بهدور بوده، و این بکر بودن و دستنخوردگی به مدد او آمده است. او هم داستان یک اضمحلال را نوشته است و ما فراوان داستان اضمحلال خاندانها و زوال خانوادهها را در ادبیات داشتهایم؛ اما علیمرادی با بهرهگرفتن از خردهفرهنگها و المانهای یک اقلیم، از اضمحلال نوشته که این را کمتر دیدهایم.
وی افزود: او اودیسهی اضمحلال را به ما نشان میدهد؛ آدمی که از همان اول به طرف فروپاشی و نابودی میرود، اما این کار را با رنگ و بوی اقلیمی انجام میدهد.
این داستاننویس گفت: ما داستاننویسها گاهی سعی میکنیم رنگ و بوی اقلیمی که شامل آداب و رسوم، سنتها، ضربالمثلها و... است، را به مدد داستان بیاوریم و با آنها داستانمان را بربکشیم، اما گاهی دورنیِ اثر ما نمیشود و شکل تزیینی پیدا میکند.
سلیمانی ادامه داد: اما آدمی که با این خردهفرهنگها رشد کرده و آنها را درونی کرده باشد، رنگ و بوی اقلیمی درست مثل جوهری که در آب حل میشود، در اثرش منتشر خواهد شد، و علیمرادی که خود جمعآوریکنندهی فرهنگ عامه هم بوده، چنین کرده است.
«زیبای هلیل» در ادامه نگاههای جدی به ریشههای فرهنگ بومی
سیدمحسن بنیفاطمه هم در این نشست گفت: خیلی خوشحالم که این سالها صدای ادبیات داستانی کرمان بهتر و رساتر در کشور شنیده میشود و صداهای تازهای هم از شهرستانهای مختلف استان به گوش میرسد. در جایی تعبیر درخت داستاننویسی کرمان را دیدم؛ درختی که دارد شاخ و برگ میگیرد و این اتفاق، با تکیه بر آبشخورهای فرهنگی و ریشههای فرهنگی افتاده است.
بنیفاطمه افزود: این، ثمره اتفاقی است که در بیست سال اخیر در ادبیات کرمان، با آثار نویسندگان ارزشمندی همچون بلقیس سلیمانی، محمد شریفی و محمدعلی علومی افتاده که نگاه جدی به ریشههای فرهنگ بومی دارند. در ادامه زحمات این دوستان، روند ادبیات داستانی کرمان دارد به سمتی میرود که دیگر نویسندگان ما هم با توجه به فرهنگ خودمان و فاصله گرفتن از فضای کلیشهای، تکراری و روزمرهزدگی که امروز فراگیر شده است، بنویسند.
این نویسنده و منتقد گفت: مجموعهداستان «زیبای هلیل» هم دقیقاً با تکیه بر همین فرهنگ و همین آبشخورها نوشته شده است و ما در این کتاب علیمرادی، حضور جادو، حضور فرهنگ عامه و زبان مردم منطقه را که آن را به زبان معیار نزدیک کرده است، میبینیم. استفادهی علیمرادی از افسانههای قدیمی و ادبیات کهن، از ویژگیهای «زیبای هلیل» است.
وی ادامه داد: این ارتباط داستان با متون کهن مثل تاریخ بیهقی، نقطه قوت کار علیمرادی است که او با لحن و لهجه جنوب کرمان، آنها را شبیهسازی میکند.
«تاریکماه» نخستین رمان علیمرادی است که امسال از سوی «نشر روزنه» به پیشخان کتابفروشیها رسید. همچنین «زیبای هلیل» مجموعهداستان این نویسنده کرماني است که چندی پیش، چاپ دوم آن توسط نشر نون به بازار کتاب آمد.
«منصور علیمرادی» متولد 1355 در جنوب کرمان، نویسنده، شاعر و پژوهشگر است. مجموعهشعر «آوازهای عقیم باد» و سه اثر پژوهشی با عنوانهای «لیکوهای رودبارجنوب»، «شروگ ماه» و «مرد رودباری و دختر بازرگان» از دیگر آثار اوست.
نظر شما