سه‌شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۷
محقق داماد: شهیدی، فقیهی به تمام معنا بود که بنای تفکر روشنفکری داشت

دکتر سید مصطفی محقق داماد معتقد است که دکتر شهیدی فقیهی به تمام معنا بود که بنای تفکر روشنفکری داشت و آثار عظیمی که از ایشان مانده است سرمایه بسیار گرانبهایی محسوب می‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)  دکتر سید مصطفی محقق داماد درباره امتیازات استاد شهیدی می‌گوید: از امتیازاتی که دکتر شهیدی داشت این است که ایشان نحلۀ علوم جدید را از نظر علمی درک کرده بود. چون ایشان در مهم‎ترین حوزۀ علمی شیعه یعنی نجف اشرف درس خوانده بود. در آنجا از اساتید بسیار بسیار بزرگی بهره‎مند شده بود. درسِ فقه را از محضر آیت‎الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی آموخته بود. آقای شهیدی یک فقیه به تمام معنا بود. اما ظاهراً از همان روزهای نخستین، من این مطلب را سینه به سینه نقل می‎کنم، بنای تفکر روشنفکری در ایشان بوده. آن روز، در آن زمان، کسی که فارغ‎التحصیل حوزۀ نجف می‎شد یک فقیه به تمام معنا بود، هر علوم دیگری را می‎آموخت در جنبِ این قضیه بود. به نظر من، آنطور که من سندش را نقل می‎کنم، حدس می‎زنم که چه چیزی باعث شد که ایشان به این رشتۀ تاریخ و مسائل دیگر اسلامی سر سپرد.

وی در ادامه سخنانش درباره رابطه دکتر شهیدی و علامه امینی می‌افزود: من از استادم، مرحوم آیت‎‌الله لاریجانی، پدر آقای دکتر لاریجانی، که استاد بنده بود، شنیدم که آقای شهیدی اُنس زیادی به مرحوم امینی، صاحب « الغدیر»داشتند. من از مرحوم آیت‎الله لاریجانی شنیدم که یک وقتی در حوزۀ نجف اعتراضاتی شد، مراجعی که در آن وقت مدیریت حوزه را داشتند از جمله مرحوم آیت‎الله اصفهانی بودند، عده‏‌ای معترض بودند که چرا حوزه این طور اداره می‎شود. ما طلبه‎ها می‎دانیم که این اعتراضات چگونه است. آیت‎الله خویی همراه آقای امینی، صاحب « الغدیر» و سید جعفر بروجردی یعنی همین سید جعفر شهیدی و تعدادی دیگر به عنوان قهر از نجف رفتند به کربلا و شب ‎نامه‎هایی را به قلم سید جعفر بروجردی تحت عنوانِ « صیحۀ آسمان نجف» منتشر کردند. من پرسیدم که در این شب‎نامه‏‎ها چه بود. ایشان گفتند که در این شب‎نامه‏‌ها گفته می‎شد که چرا حوزه فقط باید مخصوص فقه و اصول باشد. در دنیای امروز، مسائل جدیدی برای اسلام، شبهات و اشکالات و مسائل فراوان راجع به تشیع مطرح است و ما باید این تخصص‎ها را هم اضافه کنیم، برای این کارها استادهایی تربیت کنیم، نویسنده‎هایی تربیت کنیم. این اعتراضات بود به مرجع وقت، یعنی مرحوم آیت‎الله اصفهانی. من از اینجا می‎فهمم که وقتی آقای امینی رفته سراغِ الغدیر نوشتن، از فقاهت دست برداشته و فقط « الغدیر» را تخصصاً نوشته، آقای شهیدی هم بعد آمده و رفته سراغِ یک مسئله دیگر و علیه کسروی می‎نویسد. یک روحیه‎ای از همان جوانی در ایشان وجود داشته و در ایران شکوفا شده است.

محقق داماد در ادامه صحبت‌هایش می‌گوید: همانطور که می‎دانید وقتی ایشان آمد به ایران، من طلبه‎ای جوان بودم، ایشان عمامه داشت، عمامۀ بزرگی هم داشت و ریش بسیار انبوهی و معروف بود به سید جعفر بروجردی و می‎گفتند که مردی فاضل است. بعد ایشان رفت به دانشگاه و لباسش را درآورد. اما برای من بسیار عجیب بود، من سال‎ها بعد که با ایشان مأنوس شدم ، تهران که آمدم دیدم ایشان شخصیت عجیبی دارد. اولاً شیعه‎ای بسیار تند، فردی بسیار عمیقی و متدینی شدید بود. در جلسات خیلی رسمی وقتی که صدای اذان بلند می‎شد به من می‎گفت سید بلند شو ، وقت نماز است. مقیدِ به اول وقت بود. مقیدِ به نماز شب بود.

وی در ادامه می‌افزاید: در بزرگداشت علامه طباطبائی که با هم دعوت شده و در یک اتاق بودیم، ایشان مقید بود. گاهی شوخی‎هایی در مسائل نقدی می‎کرد اما اینها هیچ اثری در مسائل عملی ایشان نداشت. به هر حال مرد جالبی بود برای من و وقت خودش را گذاشت برای این مسائل. ترجمۀ بسیار زیبایی از نهج‎البلاغه ارائه داد. بعضی کارهایش که بسیار با خلوص است. شما جنایات تاریخ نوشته ایشان را ببینید. وقتی جنایات تاریخ را ایشان منتشر کرد ما جوان بودیم، اصلاً مشخص نبود مال کیست، بدون امضاء . چه کسی حاضر است کتابی تحقیقی بنویسد و پایش را هم امضاء نکند. هر کسی کتابی را می‎نویسد در آرزوی آن است که پشت کتاب بنویسد مؤلفش کیست. اما آقای شهیدی این کار را نکرد . فقط از مکتب تشیع و مظلومیتش دفاع کرد.

محقق داماد در پایان می‌گوید: مقالات بسیار زیادی که ایشان نوشته‌اند و تحقیقات فراوانی که انجام دادند برای آیندۀ ما باقی می‌ماند و آثار عظیمی که از ایشان مانده است سرمایۀ بسیار گرانبهایی است.

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها