پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۸
یاقوتی: کسی که نثر فارسی را به جوانمرگی سوق دهد نویسنده نیست

منصور یاقوتی، یکی از نویسندگانی است که نام او در سخنرانی مشهور هوشنگ گلشیری درباره «جوانمرگی در نثر معاصر فارسی» آمده است. یاقوتی با کاربرد این اصطلاح مخالف است و جوانمرگی قلم را درباره کسانی صادق می‌داند که نویسندگان توانمندی هستند ولی هیچگاه عرصه‌ای برای نشر کتاب خود نمی‌‌یابند.

یاقوتی، درباره تعبیر جوانمرگی قلم به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: ترکیب جوانمرگی که هوشنگ گلشیری زمانی به آن اشاره کرده بود، تعبیر خاص اوست که با توجه به دریافت‌هایی که از نثر معاصر فارسی داشته، آن را به کار برده است. اما چطور می‌توان این ایده را به بسیاری از نویسندگان معاصر مانند جمالزاده، چوبک، آل احمد، احمد محمود، گلستان و امثال آنان تعمیم داد؟

وی گفت: جوانمرگی در نثر معاصر فارسی اصلا موضوعیت ندارد. زیرا این نویسندگان خصوصا گلستان و آل احمد از استادان نثر فارسی بوده‌اند و نثر فارسی را رونق و شکوه بخشیدند. احمد محمود نیز کسی بود که به ادبیات داستانی اعتبار داد.

نویسنده «کودکی من» گفت: من دقیقا نمی‌دانم که خطاب هوشنگ گلشیری چه کس یا کسانی بوده‌اند. اگر کسی نثر فارسی را به جوانمرگی سوق دهد، اصلا نویسنده نیست.

وی درباره علل افت بعضی از نویسندگان گفت: هزار و یک دلیل ممکن است که موجب شود، نویسنده‌ای پس از انتشار یک اثر خارق‌العاده، در کارهای دیگرش دچار افت شود. از زندگی خانوادگی گرفته تا شرایط اجتماعی و حتی نحوه برخورد جامعه با آثار این نویسنده، نمی‌توان به سادگی از مزیت‌های عالی استقبال مردم از یک اثر و ایجاد انگیزه در نویسنده برای نوشتن آثار بهتر چشم‌پوشی کرد.

وی ادامه داد: نویسنده، اگر نویسنده باشد، در هر شرایطی کار خود را پیش می‌برد، چه با وجود مخاطب و چه بدون مخاطب. مشکل امروز ادبیات داستانی، ورود نویسندگانی به این عرصه است که قصه‌گو نیستند. حتی آن دسته از قصه‌گویانی که در مجالس و نشست‌های مختلف می‌توانستند عده زیادی را جذب سخنان خود کنند، هیچ‌گاه فرصتی برای مکتوب کردن آثار خود نیافته‌اند.

وی گفت: من نویسندگان توانایی را می‌شناختم که پیش از گلشیری بسیار خوب قلم می‌زدند اما به دلایل متعدد هیچ‌گاه فرصت کافی برای انتشار آثار خود نیافتند. ترکیب «جوانمرگی قلم» درباره این دسته از نویسندگان مصداق پیدا می‌کند. این مساله امروز موضوعیت بیشتری می‌یابد خصوصا برای نویسندگانی که مجبورند با سرمایه شخصی کتاب خود را به دست ناشر برای چاپ بسپارند. خواه ناخواه نویسنده‌ای که سرمایه‌ای ندارد، از این دور خارج می‌شود و متن‌های ارزشمند او برای همیشه کنج خانه باقی می‌ماند.

یاقوتی در پاسخ به این پرسش که «معمولا شما را نویسنده معروف دهه 40 و 50 می‌شناسند، آیا شما هم دچار جوانمگری قلم شده‌اید یا خیر» گفت:‌ عده‌ای از افراد به راحتی نظرهایی درباره نویسندگان و آثار مختلف آنان ارائه می‌دهند، بدون آن که کارهای جدید نویسنده را دیده باشند. همیشه برایم این سوال وجود دارد که چه طور بدون مطالعه می‌توان جرات نظر دادن درباره یک نویسنده را یافت؟ آیا کسانی که من را نویسنده دهه 40 و 50 می‌دانند، کتاب‌های امروزم را با عنوان‌های «بن بست» (نشر افراز) یا «چشم هیچکاک» (نشر ققنوس) خوانده‌اند؟

وی گفت: اطلاعات این گروه از منتقدان و صاحب‌نظران مربوط به 30 سال پیش است. بدتر این که نظرات برخی، فقط برگرفته از شنیده‌های دیگران است. چه طور کسی می‌تواند به سادگی بر اساس شنیده‌ها و نه مطالعات و تحقیقات شخصی، آثار یک نویسنده را قضاوت کند؟

منصور یاقوتی داستان‌نویس، شاعر و منتقد ادبی، متولد 1327 در كرمانشاه است. «زخم» (مجموعه داستان)، «گل خاص» (مجموعه داستان، ترجمه به زبان کردی)، «کودکی من» (مجموعه داستان)، «داستان‌های آهودره» (مجموعه داستان)، «با بچه‌های ده خودمان» (مجموعه داستان)، «سال کورپه» (مجموعه داستان)، «پاجوش» (داستان بلند)، «زیرآفتاب» (داستان بلند)، «چراغی بر فراز مادیان کوه» (داستان بلند، ترجمه به زبان کردی)، «دهقانان» (رمان)، «افسانه‌هايي از ده‌نشینان كُرد» (پژوهش و گردآوری فرهنگ توده)، «یادداشت‌های یک آموزگار» (پژوهش)، «مردان فردا» (مجموعه داستان، برگزيده بهترین کتاب سال توسط شورای کتاب کودک)، «نگاهی به آثار درویشیان» (نقد ادبی)، «گامی به پیش» (نقد ادبی)، «توشای پرنده غریب زاگرس» (مجموعه داستان) و «افسانه سیرنگ» (داستان بلند)، «تنهاتر از ماه» (داستان کوتاه)، «بن‌بست» (رمان)، «پری چل‌گیس» (کودک و نوجوان)، «برزونامه» (شاهنامه ترکی)، «هستی‌شناسی فهم» (نقد مشترک با همراهی آرش سنجابی)، «مادیان چهل کره» (افسانه‌هایی از ده‌نشینان کرد)، «چشم هیچکاک» (داستان کوتاه) از آثار منتشرشده اين نويسنده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها