پنجشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۰
تبدیل پاتوق فرهنگی به بازار محصولات کاغذی/ سهم هنر از ویترین کتابفروشی‌ها

ویروس فروش‌کتاب‌های درسی و کمک‌درسی که از میدان انقلاب شروع شده و همچنان در حال پیش‌روی تا چهارراه ولیعصر است، به کتابفروشی امیر کبیر هم سرایت کرده است. با این روند، خیابان انقلاب یا پاتوق فرهنگی «جلو دانشگاه»، شاید به جای بازار کتاب، به بازار محصولات صرفا کاغذی تبدیل شود.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - خیابان انقلاب که کتابفروشی‌های آن به «کتابفروشی‌های جلو دانشگاه» معروف بودند، به گفته بسیاری از اهالی فرهنگ سال‌های گذشته، فرهنگی‌ترین گذرگاه و خیابان شهر تهران بود. برخی کارشناسان جامعه‌شناسی و جغرافیا (از جمله محمد تقی رهنمایی، استاد دانشگاه تهران) گفته‌اند، دانشگاه تهران تنها مرکز فرهنگی-آموزشی در ایران بود که توانست تا این اندازه در فضای اجتماعی و فرهنگی پیرامون خود (خیابان انقلاب)، موثر عمل کند.

دانشگاه تهران مسبب اصلی اجتماع فروشگاه‌‌های متعدد کتاب در این خیابان بوده  و این تاثیری است که از سوی دیگر دانشگاه‌های دولتی و معتبر تهران، کمتر شاهد آن بوده‌ایم. حتی نقل شده‌  که سال‌های گذشته، دیگر فروشگاه‌ها و مراکز عمومی خیابان انقلاب از رستوران‌ها، خواربارفروشی‌ها و لباس‌فروشی‌ها، در ظاهر و نحو برخورد فروشندگان خود، داشتن رفتار و مَنِشی فرهنگی را از ضرورت‌های خود می‌دانستند و بر اساس آن رفتار می‌کردند.

با وجود این، امروز شاهد هستیم که این بازار کتاب که می‌توانست و می‌بایست پاتوق و گذرگاه اهالی فرهنگ و اندیشه باشد، یکسر با هجوم و قیل و قال کتاب‌های کمک آموزشی و بازار گرمی فروشندگان صدا کلفت آن مواجه شده است. حتی فروشگاه بزرگ و معتبر «امیر کبیر» (نبش خیابان 12 فروردین) هم از این جَو و هیاهو، سلامت نمانده و از یک مرد جوان خواسته تا با فریادهای مکرر خود، رهگذران را از محتویات این کتابفروشی این گونه مطلع کند؛ «درسی، دانشگاهی، ادبیات، هنر، فلسفه و... بفرمایید داخل!»

اما به گواه بسیاری از کتابفروشی‌های همان راسته، چنین ایده‌ای هرگز در شأن کتابفروشی امیرکبیر نبوده و نیست.
 
تبدیل پاتوق فرهنگی و کتابی به بازار محصولات کاغذی
وقتی از میدان انقلاب به سمت دانشگاه تهران پیش می‌آییم بعد از پشت سر گذاشتن بازار کتابفروشی‌های کمک درسی، نخستین ویترینی که ضمن اعلام تمایز ظاهری خود با دیگر ویترین‌های این راسته، تازه‌های کتاب‌های هنر را نیز در خود جای می‌دهد، کتابفروشی بیدگل است. این کتابفروشی به خوبی اخبار کتاب را منتقل می‌کند و به اصطلاح تب کتاب را بازتاب می‌دهد.

مدیر این کتابفروشی که از سال 1369 در همین مکان کنونی خود مشغول فعالیت بوده در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا در این باره عنوان کرد: مدتی است که خیابان انقلاب کاربری سابق خود را از دست داده و به جای پاتوق فرهنگی به بازاری برای عرضه محصولات کاغذی شده است. تاسف‌آور این‌که در همین سال‌های اخیر هفت یا هشت فروشگاهی که بر عرضه کتاب‌های ادبی، فلسفی و هنری متمرکز بودند تغییر حوزه دادند و به عرضه کتاب های درسی و دانشگاهی مشغول شده اند و همین سبب شده است که این خیابان دیگر مانند گذشته، میزبان و گذرگاهِ پُرخاطره اهالی کتاب و فرهنگ نباشد.
 
گله از طرح جلدهای کتاب‌های ساعدی
در یک ردیف از این ویترین آثار تازه تجدید چاپ‌شده غلامحسین ساعدی از نشر نگاه که با طرح جلدهای متفاوت از بهزاد خورشیدی ارائه شده‌اند، قرار گرفته بود که به خوبی جلب‌توجه می‌کرد. «وای بر مغلوب»، «دیکته و زاویه»، «خانه روشنی»، «شب‌نشینی با شکوه» و «غریبه در شهر» عناوین این آثار ساعدی هستند. البته عماد شاطریان مدیر نشر بیدگل نظر دیگری دارد. وی گفت: «نام غلامحسین ساعدی برای جلب‌توجه اهالی کتاب کفایت می‌کند و به اعتقاد من طرح جلدهای این مجموعه آن‌چنان که باید یک دست نیستند، برای برخی کتاب‌ها خیلی انتزاعی و برای برخی دیگر زیادی مستقیم و اصطلاحا رو کار شده است.»

در بخش دیگری از این ویترین، پنج کتاب از وودی آلن قرار گرفته بود. «این آب آشامیدنی نیست»، «حباب معلق»، «بی‌بال و پر»، «عوارض جانبی 1»، «حالا بی‌حساب شدیم»، کتاب‌هایی از وودی آلن بودند که در طرح جلد همه آنها از عکس واحدی از وودی آلن استفاده شده است و تنها کلاه او در عکس‌ها تفاوت دارد.



شاطریان درباره کنار هم قرار گرفتن این مجموعه‌ها در ویترین، اتفاقی که در ویترین دیگر کتابفروشی ها کمتر دیده می‌شود، توضیح داد: انتشار یک کتاب تازه از نویسنده‌ای که از او آثار دیگری هم منتشر شده‌اند، بهترین بهانه برای یادآوری و معرفی دوباره دیگر آثار او خواهد بود و تاثیر زیادی در فروش و دیده شدن آنها خواهد داشت. این مجموعه اگرچه تماما از تازه‌های کتاب به حساب نمی‌آیند اما در کنار هم دیده شدندشان سبب می‌شود که خوانندگانی که به دنبال یک اثر او آمده‌اند، به مطالعه دیگر آثار او ترغیب یا حداقل کنجکاو شوند.

همچنین کتاب «تئاتر و سینمای آربی آوانسیان» (گردآوری و پژوهش مجید لشکری – نشر روزنه) در ویترین این فروشگاه درجعبه و پَک زیبای خود ارائه شده بود که در ویترین کتابفروشی‌های دیگر چنین نمایشی از کتاب دیده نشده بود. فروشنده درباره این کتاب گفت: با توجه به قیمت به نسبت بالای آن، فروش خوبی داشته و در این فروشگاه بیش از 30 دوره آن به فروش رسیده است.
 
فروش هزار نسخه‌ای کتاب «آنچه سینما هست»
در ردیف دیگری از ویترین چند نسخه از کتاب «آنچه سینما هست» (دادلی اندرو - ترجمه مجید اخگر – بیدگل) که یک ماه از انتشار آن می‌گذرد، در کنار کتاب «ژانرهای سینمایی از شمایل‌شناسی تا ایدئولوژی» (بری‌کیت گرانت – ترجمه شیوا مقانلو - بیدگل) بود که شاطریان درباره این موضوع، توضیح داد: این کتاب‌ها دو شماره از مجموعه‌ای 12 جلدی، هستند که توسط نشر بیدگل منتشر می‌شوند و عنوان کتاب سوم این مجموعه هم «شهرها و سینماهاست» که به زودی منتشر خواهد شد. از کتاب «آنچه سینما هست» استقبال خوبی شد و در این یک ماه حدود هزار نسخه آن به فروش رسیده است، که این استقبال برای خود ما هم غیر منتظره بود.

وی همچنین درباره  کتاب «دراماتورژی چیست؟ درماتورژ کیست؟» که زیر نظر محمدرضا خاکی ترجمه و به تازگی منتشر شده است، گفت: 70 درصد مقالات این کتاب پیشتر در مجلات مختلف منتشر شده بود که برای این کتاب، دوباره ویرایش شدند و چند مقاله هم به آن مجموعه افزوده شد. استقبال از این کتاب خیلی خوب بوده و دلیل آن هم این است که درباره درماتورژی تنها دو یا سه‌ کتاب که از نشرهای افراز و قطره منتشر شده بود، در بازار موجود بودند و این کتاب با جامعیت نسبی خود و  مقالات متعددی که ارائه می‌کند، در پاسخ به این خلأ، موفق عمل کرده است.

شاطریان همچنین درباره کتاب نقاشی‌های بهزاد شیشه‌گران با عنوان «جهان‌پهلوان تختی» که از هفته گذشته به بازار عرضه شده است گفت: گویا قرار بوده  توزیع این کتاب همزمان با سالمرگ تختی باشد که البته کمی دیرتر شد و خود همین بر فرش کتاب بی‌تاثیر نبوده است. هنوز هیچ نسخه ای از این کتاب در این فروشگاه به فروش نرفته است.
 
«هنر انتزاعی»، «هنر فقیر»، «مینیمالیسم» در ویترین روزبهان
در ادامه این بازدید، فروشگاه دیگری که در ویترین و قفسه های خود تازه های کتاب‌های هنر و البته بیشتر فلسفه را جای داده بود، کتابفروشی روزبهان بود که نزدیک به چهار سال است که ظاهر و گستره فعالیت‌های خود را از کتاب‌های دانشگاهی به کتاب‌های عمومی و اصطلاحا غیردرسی تغییر داده است.

حامد شیرمحمدی، فروشنده این کتابفروشی که البته تحصیلات فلسفی دارد و اهل مطالعات جدّی است با خبرنگار ایبنا گفت‌وگو کرد. وی با اشاره به این نکته که در کتابفروشی‌های خیابان انقلاب (نسبت به خیابان کریمخان و شهر کتاب‌ها) کمتر به ویترین و تازه‌بودن و پویابودن آن توجه می‌شود، گفت: محتوای ویترین را عناصر مختلفی تعیین می‌کنند، از کتاب‌هایی که مرجع محسوب می‌شوند و بازار تثبیت‌شده‌ای دارند و کتاب‌هایی که به دلیل ظاهر زیبای آنها جلب‌توجه می‌کنند تا آثاری که به لحاظ محتوایی مورد علاقه شخصی فروشندگان و صاحبان کتابفروشی‌ها هستند، همگی در محتوای ویترین‌ها تاثیر می‌گذارند اما آنچه بیش از همه اهمیت دارد، ایجاد تغییرات دوره‌ای ملموس و چشم‌گیر در ویترین است. این کار باعث می‌شود، کسالت ذهنی رهگذران دائمی، حتی غیر کتاب‌خوان ها بر طرف شود و دنیای کتاب برای آنها زنده و تازه جلوه کند.

آنچه بیش از همه ویژگی این ویترین محسوب می‌شد، مجموعه کتاب‌هایی با طرح جلدهایی موثر از سوی نشر مرکز  بود. «هنر انتزاعی» (مل گودینگ)، «هنر فقیر» (رابرت لاملی)، «مینیمالیسم» (دیوید بچلر) عناوین این کتاب ها بودن که همگی با ترجمه حسن افشار ارائه شده‌اند. «از سینما تک پاریس تا کانون فیلم تهران، رو در رو با فرخ غفاری» (پرویز جاهد) و «انقلاب 57» (مجموعه عکس‌های مریم زندی) از دیگر  تازه‌هایی بودند که در این ویترین دیده می‌شدند.


 
کتاب‌های عبدالکریم رشیدیان همیشه در ویترین روزبهان
در سوی دیگر ویترین کتابفروشی روزبهان که به کتاب‌های فلسفی اختصاص داشت، آنچه جلب توجه می‌کرد، نمایش کنار هم کتاب‌های ترجمه و گردآوری شده توسط عبدالکریم رشیدیان بود که جزو تازه های نشر قرار نمی‌گیرند. فروشنده در این باره توضیح داد: عبدالکریم رشیدیان (استاد فلسفه در دانشگاه شهید بهشتی) جایگاهی انکارناپذیر اما متاسفانه کمتر دیده‌شده در ترجمه متون فلسفی دارد و همواره سعی داشته‌ام که معرفی آثار او در ویترین کتابفروشی متوقف نشود. به همین دلیل ترجمه‌های او از کتاب های هوسرل، هایدگر، کانت و گردآوری‌ها و تالیفات او درباره فیلسوفان قرن بیستم را همواره در ویترین ما خواهید یافت.

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها