چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۸:۳۷
اسلامی: برای تبدیل فرهنگ شفاهی به نوشتاری نیازمند بسیج عمومی هستیم

غلامرضا اسلامي در نشست رونمايي از دو كتاب «كوچه پس كوچه‌ها» و «مباني نظري معماري» گفت: در مقدمه هر دو كتاب اشاره شده است كه اين كارها سياه‌مشق‌هايي است كه همه داريم و من صرفاً تأكيدم بر تدوين آنهاست. به گمانم ما براي توسعه حتماً بايد از زمينه «ORAL» يا همان شفاهي، خودمان را به مرحله نوشتن هر چه بيشتر نزديك كنيم؛ اين كار به بسيجي عمومي نيازمند است و بايد فكرهايمان را روي كاغذ بياوريم.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) اسلامي مؤلف كتاب‌هاي «كوچه پس‌كوچه‌ها» و «درس‌گفتار مباني نظري معماري»(عينكمان را خودمان بسازيم) كه به دليل ترافيك و بارش باران بدون حضور قاسم مطلبي برگزار شد گفت: خواندن اين كتاب مرحله‌اي از توسعه نوين جهان است و يك عارضه را در حوزه علم نشان مي‌دهد. ما در زمينه كاريكاتور، طراحي و معماري خيلي كم با خلاقيت مواجهيم.
 
اين طراح و نقاش افزود: كتاب «مباني نظري معماري» مانند خانه‌هاي يك جدول است. به اين معنا كه شما از هرجاي كتاب كه بخواهيد مي‌توانيد آن را بخوانيد و ارتباطش با بخش‌هاي ديگر همين گونه است.
 
کتابی به مثابه آزمایشگاه فکری
 اين طراح و كاريكاتوريست درباره كتاب «كوچه پس‌كوچه‌ها» گفت: اين كتاب سرفصل‌ها و موضوعات را بازمي‌كند و كار را به اين شيوه جلو مي‌برد. شايد براي نخستين بار باشد كه در اين حوزه كتاب‌هايي درباره مباني توليد شده است. قبلاً اين گونه كتاب‌ها يا جنبه تاريخي داشت يا تحليلي و انعكاسي از نوشته‌ها و ترجمان مكتوبات ديگران بود اما اين بار خودمان كتابي در اين زمينه تأليف كرده‌ايم. البته اين كتاب با هدف بالا بردن اطلاعات بچه‌ها و دانشجويان و استادان نوشته نشده است و ذهنيت آنها را براي كاوش آماده مي‌كند. روش ما در اين كتاب به جاي آموزش و «TEACHING» به شكل «LEARNING» است. يعني دانشجو بايد خودش اين موضوعات را به هم ربط دهد و اين مباحث به نوعي يك آزمايشگاه فكري براي آنهاست.
 
وي ادامه داد: كتاب «كوچه پس‌كوچه‌ها» تفاوتي با كتاب «مباني نظري معماري» و كتاب‌هاي ديگر نيز دارد و آن اين است كه توسط يك كاريكاتوريست، گرافيست و مانند كارهاي هنري ديگر نوشته نشده و آن را يك معمار تأليف كرده است. تفاوت عمده اين كتاب با ديگر كتاب‌ها در زمينه معماري اين است كه مانند آثار هنرمندان بيشتر به دنبال استعاره است.
 
اسلامي يادآور شد: ما قرار نيست در اين اثر به فرض با يك تابلو كسي را به گريه بيندازيم بلکه قصد داريم تعقلات مخاطبان و دانشجويان بيشتر شود تا احساساتشان و منطق هندسه را ملاك قرار دهند. بحث ما در مورد ساختار و شاكله منطقي است و بيشتر به استعاره شبيه است و ما در اين اثر به دنبال استعاره‌ها هستيم. شايد براي كشف استعاره يك اثر بايد يك ترم وقت صرف كنيم. بنابراين اين كاريكاتورها پيامي جدي را به خوانندگان اين كتاب مي‌دهند.
 
نگاه كشفي و شهودي
مؤلف كتاب «كوچه پس‌كوچه‌ها» اضافه كرد: من بر خلاف نگاهي هستي شناسانه يا آنتولوژيكال مي‌خواهم معرفت‌شناسانه صحبت كنم. نگاه معرفت‌شناسانه به انسان بازمي‌گردد. ما در دانشگاه هستيم و در اين حوزه بيشتر از منطق استفاده مي‌كنيم و قرار است مهندس تربيت كنيم و از همين حيث به مباحث با ديدي علمي نگاه مي‌كنيم.
 
مؤلف كتاب «مباني نظري عرفاني» (عينكتان را خودتان بسازيد) افزود: كتاب «كوچه پس‌كوچه‌ها» دنبال چيستي هستي و موضوع است و به دنبال دلیل موضوعات مي‌گردد. اگر از اين مرحله هم عبور كنيم به حكمت و خرد مي‌رسيم و سپس به دنبال خوب و بد بودن يا درست و غلط بودن موضوعات خواهيم بود. با خواندن اين كتاب ما مي‌خواهيم دانشجويان بتوانند خودشان موضوعات را مميزي كنند و درست و غلط را تشخيص دهند. پس از عبور از اين مرحله نيز به مرحله كشف و شهود كه همان اشراق است خواهيم رسيد.
 
وي افزود: اعرابي از حضرت رسول اكرم(ص) پرسيد علم چيست و ايشان فرمودند: لب فرو بستن. او باز پرسيد «و ديگر؟» و ايشان فرمودند: گوش دادن. اعرابي باز پرسيد «و ديگر؟». پيامبر(ص) فرمودند: فراگرفتن توسط ادراك عقلي و باز اعرابي پرسيد «و ديگر؟» و ايشان فرمودند: باور داشتن با بصيرت و باز هم پرسيد «و ديگر؟» و فرمودند: اراده كردن. او دوباره پرسيد «و ديگر؟» و فرمودند: به كار گرفتن و آموزش دادن.
 
اسلامي يادآور شد: در حقيقت عالم واقعي واسطه‌اي است كه به صورت هادي اطلاعات از او رد مي‌شود. در واقع او مانند ذره‌بيني است كه از خود چيزي ندارد اما مي‌تواند مباحث مختلف را بزرگ كند و آنچه اهميت دارد به ما نشان دهد. عالم واقعي يعني صوفي و صوفي آن‌قدر صاف است كه همه ابعاد وجودي‌اش ديده شود، مانند همان ذره‌بين. از ميكل آنژ پرسيدند تو اين مجسمه داوود را چگونه ساختي و او پاسخ داد: اين مجسمه در سنگ بود و من فقط آن را از سنگ بيرون آوردم.
 
وي اضافه كرد: همين موضوع نشانگر آن است كه ميكل آنژ نيز اشراقي بوده. كتاب «كوچه پس‌كوچه‌ها» نيز اشراقي نوشته شده و مي‌خواهد بگويد كه چيزي از خودمان نداريم و صرفاً بزرگي، شهامت، شجاعت و رشادت مردم را نشان داده‌ايم. كتاب «مباني نظري معماري» اما با نوع خرد و حكمت و بصرت تنظيم شده. به گونه‌اي كه هم مطالب دانشي (چه دانش جزئي و چه علم كلي‌نگر) را به دانشجويان مي‌‌آموزد و به دانشجو امكان مي‌دهد كه همان‌طور كه گفتم توان مميزي پيدا كند.
 
اين طراح گفت: در «كوچه پس‌كوچه‌ها» كه اشراقي است از مكتب درون زايي استفاده كرده‌ايم و مي‌خواهيم استعدادهاي بالقوه مخاطبان را بالفعل و شكوفا كنيم و به نوعي محرك باشيم. در واقع درون‌زايي يعني آنچه به دانشجو كمك مي‌كند تا آن كه بايد رشد كند و مي‌خواهد و مي‌تواند رشد كند، ببالد و رشد كند. البته مكانيزم ديگري در اين كتاب تنظيم شده و آن افق‌گرايي است. در اين كتاب تخصص‌هاي مختلف مانند مدل‌سازي، معماري، گرافيك، كاريكاتور و معماري كنار هم آمده و برخلاف هر صنف و رشته‌اي كه به جزئيات كار مي‌پردازد از كليات سخن مي‌گويد. هدف كتاب به نوعي اين است كه جداي از دانش‌هاي مختلف، دانشجويان معماري، براي بالا بردن تخصصشان در رشته خودشان، رشته‌اي ديگر نيز بياموزند.
 
وي اضافه كرد: البته اين افق‌گرايي به نوعي در كتاب «مباني نظري معماري» نيز وجود دارد. موضوعات در اين كتاب به جاي اين‌كه درخت‌واره درست شده و كتابت شده باشد و به شكل تنظيم ادبيات باشد و كنار هم قرار گيرد مانند تصويري عمل كرده و همان‌طور كه گفتم مانند جدول است. مثل خانه‌هاي يك جدول كه هر كدامش در عين ارتباط با ديگري مي‌تواند مستقل باشد. از اين رو مي‌توان كتاب را از آخر با اول خواند يا هرجاي كتاب را كه باز كنيد مي‌توانيد آن را بخوانيد. در واقع اين كتاب «HANDBOOK» است و سرفصل‌ها را به ما نشان مي‌دهد و باز مي‌كند و پيش روي ما قرار مي‌دهد.
 
مراسم رونمايي از دو كتاب «كوچه پس‌كوچه‌ها» و «درس گفتار مباني نظري معماري»(عينكمان را خودمان بسازيم) با حضور كمال حاج سيدجوادي مدير پژوهشكده هنر عصر ديروز سه‌شنبه 21 بهمن در پژوهشكده هنر برگزار شد. اين دو كتاب را به ترتيب انتشارات دانشگاه تهران و پژوهشكده هنر با همكاري نشر علم معمار منتشر كرده‌اند.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها